بریده‌هایی از کتاب سفر دل

‫ «کسی که محبت نمی‌نماید خدا را نیز نمی‌شناسد؛ زیرا که خداوند همان محبت است۳»

نفرت مانند درخت بلندی که ریشه در نارضایتی دارد، در قلبش رشد کرده بود.

آیا زن می‌تواند کودک شیرخوار خود را فراموش کند و بر (دختر) رحم خود ترحم ننماید؟ بله او می‌تواند فراموش کند، اما من تو را فراموش نخواهم نمود

محبت حلیم و مهربان است؛ در همه‌چیز صبر می‌کند، همه‌چیز را باور می‌نماید، به همه‌چیز امیدوار است، هر چیز را متحمل می‌باشد. محبت هرگز بی نتیجه نمی‌ماند

آنکه را دلی شاد باشد، ضیافتی دائمی خواهد بود

خدا بی‌کسان را صاحب خانواده می‌گرداند

نام نیک افضل از ثروت است و محبت بهتر از سیم و زر

وای بر شریران! که ایشان را بدی خواهد بود: زیرا مکافات عمل ایشان به خودشان بازگردانده خواهد شد

جان جیمز یوهانس، آیا این زن را به‌عنوان همسر قانونی خود برمی‌گزینی تا طبق فرمان خداوند، ازدواج کرده و با هم زندگی کنید؟ آیا به او عشق می‌ورزی و مایه‌ی آرامش او خواهی بود؟ او را احترام خواهی کرد و در بیماری و سلامت در کنار او خواهی ماند؛ و دیگران را ترک کرده و تا زمانی که هر دو زنده هستید تنها در کنار او خواهی ماند؟

من، جان جیمز یوهانس، تو ایزومی میزوکی او را، به‌عنوان همسر قانونی خود برمی‌گزینم و با تو پیمان می‌بندم که بر اساس فرمان مقدس خداوند، از امروز به بعد تو را در کنار خود داشته باشم، در خوبی و بدی، در ثروت و تنگدستی، در بیماری و سلامت، به تو عشق بورزم و تو را گرامی دارم تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کند

کسانی را که خدایشان به هم پیوند دهد، هیچ انسانی نمی‌تواند جدا سازد