بریده‌هایی از کتاب هوگا

بعضی‌اوقات، امید تمام چیزی است که فرد به آن نیاز دارد.

اگر کسی وارد یک عتیقه‌فروشی شود و احساسی آرامش‌بخش وجود وی را در برگیرد و احساس شادی و آرامش کند، آن وقت می‌توان گفت آن عتیقه‌فروشی هوگای اوست. آن مغازه تجسم فیزیکی یک احساسی درونی است که وقتی پا به داخل آن مغازه می‌گذارد، آن را احساس می‌کند. به این شکل است که «هوگا» یک اسم هم می‌تواند باشد.

نکتهٔ مهم دیگری که ظاهراً در هوگا نهفته است، با هم بودن است. هرچند این نکته متعارض با خواسته افرادی است که دوست دارند وقت آزادشان را در تنهایی سپری کنند. بسیاری از افرادی که ذاتاً درون‌گرا هستند، به‌خصوص آن‌هایی که مشاغل پر دردسر دارند، از بازگشت به خانه و تنها بودن خود لذت می‌برند

فعالیت‌های بیرون از خانه لازم نیست حتماً شامل تحرک و عرق ریختن در طبیعت باشد؛ همین که در سکوت و بدون نگرانی در آن حضور داشته باشیم و هوای تازه را نفس بکشیم نیز بخشی از هوگاست.

بهترین توصیف آن‌ها از معنی هوگا به زبان انگلیسی این است: لذت‌بردن از چیزهای ساده در زندگی