بریده‌هایی از کتاب برنده باشیم

امکان دارد که برخی از مردم با ادعاهایی که در مورد ارزش‌هایشان می‌کنند، خود را فریب دهند. مثلاً بگویند «خانواده در زندگی من حکم اول را دارد.» ولی اگر از آنها بپرسند که با خانواده خود چه کرده‌اند یا خیال دارند چه بکنند، نتوانند جوابی بدهند. صحبت کردن در خصوص ارزش‌ها، ربطی به زندگی بر اساس ارزش‌ها ندارد. ارزش‌ها را از روی آنچه انجام می‌دهید می‌شناسند، نه از روی آنچه می‌گویید. هر وقت به حرفمان عمل کردیم، مطابق ارزش‌هایمان زندگی کرده‌ایم.

سعادت نتیجه یک زندگی ساده و هدف‌دار است.

سوزوکی گفته است «من یک هنرمند زنده‌ام و هنر من، زندگی من است.» در دنیای امروز ضرورت دارد که وجه زمان را به کمک یک سیستم مؤثر مدیریت فردی اداره کنیم. این روزها متعادل کردن کار و رابطه، یک عامل تنش‌زای بزرگ است. بر خلاف آنچه خیلی از آدم‌ها فکر می‌کنند، منظم زیستن، مانع زندگی نمی‌شود بلکه باعث آزادسازی وقت و انرژی می‌شود.

مادام که زمان گرانبهای خود را صرف هزینه‌هایی کنید که برایشان ارزش قائل نیستید، ارزش شخصی خودتان تحلیل می‌رود.

موفقیت واقعی هنگامی پیش می‌آید که زندگی در نزد مردم معنی‌دار باشد. تعهد به چیزهایی بزرگ‌تر از خودمان، این معنی را برایمان فراهم می‌آورد.

از نظر خیلی‌ها، بزرگ‌ترین شادی‌ها در زندگی، به کمک پول، شهرت یا فراغت به‌دست نمی‌آید، بلکه نتیجه آزمودن نیروی هدفی است که از غرق شدن در اعتقاد به‌دست می‌آید.

زندگی کردن، رشد کردن است؛ و رشد کردن زندگی کردن است.

سوزوکی گفته است «من یک هنرمند زنده‌ام و هنر من، زندگی من است.»

هر یک از ما دلیلی برای صبح برخاستن از خواب می‌خواهد. دلیل شما چیست؟ این کتاب درباره‌ی همان دلیل است. ما در زندگی مشتاق معنی و هدف هستیم. نیاز به حسی داریم که در زندگی‌مان تفاوتی ایجاد کند. اما معنی و هدف از کجا می‌آید؟ چطور می‌توان آن را پیدا کرد؟ بیشتر ما انتظار می‌کشیم؛ رهبر بزرگ، لحظه یا موقعیتی خاص که از راه برسد و ما را به جلو براند و خودمان به‌کندی پیش می‌رویم. شما چطور؟ آیا هدفی خارج و بزرگ‌تر از خودتان دارید؟ آیا توانایی خلق یک زندگی «مالامال از هدف» در وجودتان هست؟ بدون آزاد کردن آن توانایی، زندگی شما را احاطه می‌کند. اگر منتظر رهبر یا سازمان بزرگی نشسته‌اید، امکان دارد تمام عمر منتظر بمانید.