بریده‌هایی از کتاب اشتباهات یک مرد

وقتی عاشق کسی باشی به او دروغ نمی‌گویی، در تاریکی نگهش نمی‌داری، به او خیانت نمی‌کنی و حتی نزد خودش خردش نمی‌کنی.

مردها از ترس حرف‌ها و واکنش زن‌ها سعی می‌کنند کارهایی را که انجام داده‌اند پنهان کنند، ولی آنچه مردها نمی‌دانند این است که زن‌ها نقش یک احمق را بازی می‌کنند تا ببینند شما تا کجا در دروغ‌گفتن پیش می‌روید.

اعتماد مهم‌ترین بخش رابطه است و وقتی از بین برود بازسازی رابطه بسیار سخت می‌شود.

عشق و توجه دو عامل مهم در زندگی مشترک هستند و وقتی جای خالی‌شان در رابطه حس شود به او چراغ سبز نشان می‌دهید تا ترکتان کند.

مردی که در برابر یک زن قوی احساس ضعف می‌کند چون تابه‌حال عادت به رتبه‌ی دوم نداشته است نمی‌داند باید چه‌کار کند. چیزی که اکثر مردها نمی‌فهمند این است که زن هیچ‌وقت نمی‌خواهد مسئولیت‌ها را بر عهده بگیرد و اصلاً نمی‌خواهد خودش را در مرتبه‌ای بالاتر از شما قرار بدهد، فقط می‌خواهد به شما نشان بدهد از اینکه شما از احساساتش خبردار شوید نمی‌ترسد و به‌راحتی حاضر است شما را با بایدها و نبایدهای موردنظرش آشنا کند. او نیازی ندارد که شما به مسائل زندگی‌اش رسیدگی کنید چون خودش مدام در حال کار‌کردن روی وجوه مختلف زندگی‌اش است و من فکر می‌کنم همین موضوع باعث ایجاد بزرگ‌ترین سردرگمی‌ها می‌شود.

رابطه یعنی اولویت و تعادل. او کمکتان می‌کند و شما هم درعوض به او کمک می‌کنید. با همین روش رابطه‌تان را پیش می‌برید.

زن‌ها، به‌طور کلی، قبل از انجام کاری که باعث پشیمانی‌شان بشود چند بار فکر می‌کنند، درحالی‌که آمار نشان می‌دهد چنانچه چیزی هیجان‌انگیز به مردها پیشنهاد شود تعداد زیادی از آن‌ها بدون لحظه‌ای فکر آن را قبول می‌کنند. به بیان ساده‌تر، قبل از انجام هر کاری که ممکن است آینده‌ی شما را خدشه‌دار کند یا آینده‌ی رابطه‌تان را خراب کند کمی فکر کنید.

مشکل همین‌جاست که ما عادت نداریم مردها را در حال ابراز هیچ نوعی از احساسات ببنیم

اگر قرار است دوستش داشته باشی، درست دوستش داشته باش یکی از دلایلی که یک رابطه تمام می‌شود این است که جاذبه‌ی ابتدایی خودش را از دست می‌دهد. در ابتدای هر رابطه همه‌چیز معمولاً عالی است، چیزی افسانه‌ای تا اینکه با گذشت زمان همه‌چیز کم‌کم شروع به تغییر می‌کند.

مردها در سنین کودکی چیزی به اسم همدردی را نیاموخته‌اند. آن‌ها یاد گرفته‌اند که قوی باشند و گریه نکنند. اصول درک‌کردن احساس طرف مقابل را نیاموخته‌اند

چرا شما باید از زنی بترسید که می‌داند چه چیزی می‌خواهد درحالی‌که شما از خواسته‌ی خودتان مطمئن نیستید؟ شما باید از اینکه با زنی طرف هستید که هدف و خواسته‌ی مشخصی دارد به خودتان افتخار کنید. باید افتخار کنید که او قوی است و ترسی از نشان‌دادن آن ندارد. همین‌طور باید خوشحال باشید که او اهل بازی‌دادن شما نیست. ولی فکر می‌کنم بیشتر از هرچیزی باید خوشحال باشید که او خودش است و سعی ندارد نقش کس دیگری را بازی کند.

احساستان را خفه نکنید. اجازه بدهید شنیده شوند. نظرتان را بگویید؛ چون نباید سلامت روح و روانتان را به‌خاطر چیزی که می‌شد از ابتدا با به‌زبان‌آوردن چند کلمه از آن جلوگیری کرد مختل کنید.

زندگی مشترک مسابقه نیست. شما قرار است از یکدیگر حمایت کنید، نه اینکه باهم رقابت کنید.

وقتی اعتماد زنی را از بین می‌برید دنیایش را نابود می‌کنید. باعث می‌شوید دچار بدگمانی شود و به هر حرکتتان شک کند؛ چون او دقیقاً نمی‌داند باید منتظر چه چیزی از جانب شما باشد. همین موضوع باعث می‌شود رابطه‌های زیادی از بین بروند؛ چون به‌جای صداقت پر می‌شوند از دروغ‌های کوچک و بزرگ.

زندگی مشترک مسابقه نیست. شما قرار است از یکدیگر حمایت کنید، نه اینکه باهم رقابت کنید.

حتماً این ضرب‌المثل را شنیده‌اید که می‌گویند: «دوست دارند شما کارتان را خوب انجام بدهید، ولی نه بهتر از آن‌ها.» خوب این ضرب‌المثل درمورد شرایط من هم صدق می‌کرد.