بریده‌هایی از کتاب راز ثروت

هر زمان که چیزی را می‌بخشید تحولی در دنیا ایجاد می‌کنید. هر زمان که چیزی را می‌بخشید تغییری در زندگی شخصی خود ایجاد می‌کنید. هر زمان که چیزی را می‌بخشید تغییری را در آن واحد ایجاد می‌کنید.

۱- به صورت بلاعوض ببخشید و هیچ انتظاری نداشته باشید. ۲- تا جایی که امکانش هست به صورت ناشناس ببخشید. ۳- همراه با لبخندی از صمیم قلب و شادی ببخشید.

وقتی شخصی به شما پولی پیشنهاد می‌کند، بپذیرید. وقتی شخصی از شما تعریف می‌کند، بپذیرید. وقتی شخصی برایتان هدیه‌ای می‌آورد، با اشتیاق آن‌را بپذیرید. اگر شما هدایا، تعاریف و پولی را که برایتان فرستاده شده را نپذیرید، درهای موفقیتی را که می‌خواهند به سمت شما باز شوند، از دست داده‌اید. کلید آن بودن در مسیر درست زندگی است. وقتی هم می‌بخشید و هم قبول می‌کنید، در مسیر درست زندگی شرکت کرده‌اید.

وقتی شخصی به شما پولی پیشنهاد می‌کند، بپذیرید. وقتی شخصی از شما تعریف می‌کند، بپذیرید. وقتی شخصی برایتان هدیه‌ای می‌آورد، با اشتیاق آن‌را بپذیرید. اگر شما هدایا، تعاریف و پولی را که برایتان فرستاده شده را نپذیرید، درهای موفقیتی را که می‌خواهند به سمت شما باز شوند، از دست داده‌اید. کلید آن بودن در مسیر درست زندگی است. وقتی هم می‌بخشید و هم قبول می‌کنید، در مسیر درست زندگی شرکت کرده‌اید.

"اصول فکری معنوی" یا دعاهای مطلوب یعنی "... شناسایی علم بی‌پایان، قدرت مطلق و حضور همه جانبه روح و تشخیص رابطه وحدت انسانی با روح... " (ارنست هولمز، رساله علم ذهن، ص ۱۴۹)

"موفقیت در دنیا، چه در تجارت یا چیزهای دیگر، بیشتر به این وابسته است که شما چطور با دنیا و جادوی آن تعامل برقرار کرده‌اید نه اینکه زمان و شرایط زندگی‌تان را چگونه اداره می‌کنید. این راز هر سرمایه‌دار معروفی است – حالا چه آنها این راز را بدانند چه ندانند.

وقتی به شخصی می‌بخشیم یا برایش کاری می‌کنیم، در چشم افراد دیگر قدمی مهم به سمت احساس "اعتمادسازی" بر می‌داریم. اغلب گفته‌ام که بهترین راه برای تجارت و پیداکردن مشتری، کمک کردن به تجارت و کسب و کار دیگران است. چرا؟ چون وقتی دیگران متوجه می‌شوند که شما به اندازه کافی حواستان به آنها هست و برایشان کار جور می‌کنید، احساس خوبی نسبت به شما پیدا می‌کنند. تنها همین نیست. آنها احساس نزدیکی با شما پیدا کرده و مشتاق می‌شوند پول را برگردانند. البته قضیه بخشش شما نوعی تجارت واقعی محسوب نمی‌شود، بلکه می‌تواند به صورت اطلاعات باشد، حتی اگر این اطلاعات با توجه به تجارت، زندگی تجاری، شخصی و یا تفریحی به آنها کمک کند.

وقتی به شخصی می‌بخشیم یا برایش کاری می‌کنیم، در چشم افراد دیگر قدمی مهم به سمت احساس "اعتمادسازی" بر می‌داریم. اغلب گفته‌ام که بهترین راه برای تجارت و پیداکردن مشتری، کمک کردن به تجارت و کسب و کار دیگران است. چرا؟ چون وقتی دیگران متوجه می‌شوند که شما به اندازه کافی حواستان به آنها هست و برایشان کار جور می‌کنید، احساس خوبی نسبت به شما پیدا می‌کنند. تنها همین نیست. آنها احساس نزدیکی با شما پیدا کرده و مشتاق می‌شوند پول را برگردانند.

"با بخشیدن به دنیا نشان می‌دهید که به آن چیزهایی که برایتان فراهم شده باور دارید. وقتی جیبتان خالی است و نمی‌ترسید، نشان می‌دهد که شما نظام کلی این جهان را باور دارید و مهمترین چیز برایتان همان عشقی است که از کمک به دیگران به دست آورده‌اید. واقعاً اگر به حقیقت این مسائل را باور داشته باشید، حقایقی را تجربه خواهید کرد و فراوانی به سمت شما می‌آید جوری که انگار درهای بهشت به رویتان باز شده است. "

"پول بخشیدن یکی از بهترین معیارهای سلامتی روحی یک شخص است. افراد بخشنده به ندرت دچار بیماری روانی می‌شوند. " «دکتر کارل ا. منینگر»

دوستم باب پراکتور، نویسنده کتاب "شما ثروتمند به دنیا آمده‌اید" یکبار به من گفت: "به اینکه مردم چگونه از پولشان استفاده می‌کنند اهمیت نمی‌دهم. آنها ممکن است پولشان را دور بریزند یا همه را بسوزانند. من پول را به خاطر دل خودم می‌بخشم. "

وقتی شخصی به شما پولی پیشنهاد می‌کند، بپذیرید. وقتی شخصی از شما تعریف می‌کند، بپذیرید. وقتی شخصی برایتان هدیه‌ای می‌آورد، با اشتیاق آن‌را بپذیرید. اگر شما هدایا، تعاریف و پولی را که برایتان فرستاده شده را نپذیرید، درهای موفقیتی را که می‌خواهند به سمت شما باز شوند، از دست داده‌اید. کلید آن بودن در مسیر درست زندگی است. وقتی هم می‌بخشید و هم قبول می‌کنید، در مسیر درست زندگی شرکت کرده‌اید.

بخشش نیز به همین صورت است. اگر در بخشش به دنبال پول هستی، در واقع بخششی نکرده‌ای بلکه تنها به یک تجارت دست زده‌ای. اگر در بخشش به دنبال رضایت قلبی‌ات هستی، آن وقت است که به معنای واقعی بخشیده‌ای.

این راز بخشیدن حقیقی است! بخشیدن بدون انتظار بازگشت... بخشیدن به این دلیل که قلبت تمایل به بخشیدن دارد... بخشیدن به این دلیل که لذتی در آن نهفته است... و اینکه در مسیر درست زندگی قرار می‌گیری.

یاد ایمیلی افتادم که در آن شخصی پرسیده بود اگر بخواهند مبلغی به دوستشان کمک کنند و او نپذیرد، چکار باید بکنند. آن موقع به این قضیه فکر کردم که اصلاً چرا دوستتان باید از پرداخت پول از طرف شما باخبر شود؟ مگر به صورت مخفی نمی‌توانید به او کمک کنید؟

نمی‌دانم چقدر این قضیه صحت دارد ولی اگر شما بدون احساس شادی قلبی به کسی پول بدهید، احتمالش خیلی کم است که آن پول به صورت چند برابر به شما برگردد. بهترین راه برای تعیین اینکه چه زمانی پولتان را به دیگران بدهید این است که این سؤال ساده را از خود بپرسید: کجا بیشترین لذت را بردید؟

۲- به کسانی که پول را گدایی می‌کنند کمک نکنید و با کمک به آنها انتظار پولدار شدن را نداشته باشید. من نمی‌گویم به فقرا کمک نکنید. البته اینکه کمک مالی تا چه اندازه دست آنها را می‌گیرد جای بحث دارد. حرف من این است که به افراد صرف این که از شما پول درخواست کرده‌اند و انتظار دارند نعمت‌های دنیا به آنها روی آورد، کمک نکنید.

۱- به کسی برای پول التماس نکنید و انتظار پولدار شدن نداشته باشید. کافیست به گدایان خیابان نگاه کنید. آنها خوشبخت نیستند، فقط به حیات خود ادامه می‌دهند و نفس می‌کشند. یا به کسانی که مرتب به سرمایه خود می‌افزایند نگاه کنید. اکثر آنها گدایی می‌کنند، گرچه هرگز رفتار خود را التماس نمی‌دانند و هرگز به نظر نمی‌رسد که به اندازه کافی ثروت دارند. آیا این مطلب چیزی جز یک راه حل است؟

شما می‌توانید پولتان را برای هر دلیلی که دوست دارید ببخشید. من به صلیب سرخ، مؤسسه خیریه باغ آرزوها، صندوق کمک به بیماران سرطانی و غیره کمک مالی می‌کنم؛ اما انتظار افزایش دارایی‌هایم را به خاطر آن کمک‌ها ندارم. آری، آن گشاده دستی کمک کننده است، اما لزوماً جزء فعال کننده ثروت نیست. این قوانین وقتی فعال می‌‌شود که شما به طور دلخواه هرکجا که احساسات معنویتان درگیر می‌شود، آن هم بدون کوچک‌ترین توقعی در اینکه چطور، چگونه و چه روزی دارایی‌تان در نتیجه آن کار افزایش می‌یابد، ببخشید. کمک کردن برای امور خیریه اگر باعث شود احساس خوبی کنید باعث فعال شدن این قانون می‌‌شود

داشته‌هایت را به دیگران ببخش تا چیزهای بیشتری به دست آوری. عشقت را به دیگران ابراز کن تا عشقشان را به تو تقدیم کنند. پولت را ببخش تا ثروت بیشتری کسب کنی.