بریده‌هایی از کتاب اعترافات در ساعت ۷:۴۵

به هزاران دلیل، نمی‌توان اسرار خود را با نزدیکان درمیان گذاشت. به همین خاطر هم هست که مردم دست خود را برای آرایشگر و بقال رو می‌کنند. گاهی یک غریبه می‌تواند بیشتر از هرکس دیگری محرم اسرار انسان باشد.

قانون اول این است که باید وانمود کنیم همه‌چیز روبه‌راه است.

بزرگ‌ترها همیشه دروغ می‌گویند، آن‌هم خیلی زیاد. آنها درمورد مزه‌ها دروغ می‌گویند. بخور ببین چقدر خوشمزه‌ست! درمورد آمپول دروغ می‌گویند. فقط یک‌ذره می‌سوزه.

آدم‌های مهربان همه را مثل خودشان خوش‌قلب فرض می‌کنند، هرچه در توان دارند برای دیگران انجام می‌دهند.

آدم‌ها عاشق همدیگر نمی‌شوند، بلکه عاشق این هستند که احساس دیگران را درمورد خودشان بدانند. بنابراین اگر به احساسات دیگران پی ببریم، می‌توانیم آنها را به‌راحتی در دام عشق خود گرفتار کنیم.

به نظرم باید بذاریم هرکسی خودش راهش رو پیدا کنه. درست یا غلط.»

مثل همیشه کارش فقط کتاب خواندن بود و در جهانی دیگر و زندگی‌های دیگر خود را غرق می‌کرد.

ازآنجایی‌که آدم‌های مهربان همه را مثل خودشان خوش‌قلب فرض می‌کنند، هرچه در توان دارند برای دیگران انجام می‌دهند. واقعاً ناراحت‌کننده است.

این روزها مردم تمام زندگی خود را در دنیای مجازی در معرض دید همگان قرار می‌دهند و تصویری غیرواقعی از خود به نمایش می‌گذارند. آنها فقط در خلوت که کسی نظاره‌گرشان نیست این ماسک را از چهره برمی‌دارند.

هیچ‌چیز مهم‌تر از وقت گذراندن با خانواده نیست!

مگه ما از زندگی چی می‌خوایم؟ جز دوست داشتن و دوست داشته شدن. جز احساس تعلق داشتن. همهٔ ما دوست داریم دنیا رو بگردیم، ولی در کنار خانواده‌ای که برامون مهمه. فقط همین، نه بیشتر

«راز بین سه نفر، تنها زمانی راز باقی می‌ماند که دو نفر از آنها مرده باشند.» بنیامین فرانکلین، ریچارد فقیر

پیرل پرسید: «پدرت دیگه چه چیزهایی یادت داد؟» «همیشه حواست به پشت سرت باشه.» «چه نصیحت خوبی.» «هیچ‌وقت نذار زنده به دست دشمن بیفتی.»

«برای حفظ اسرارت، حتی آنها را از خودت هم مخفی نگه دار.»

گاهی وقتی می‌دانی قرار نیست مکالمه‌ای نتیجهٔ خوبی داشته باشد، باید فوراً از ادامهٔ آن خودداری کنی.

همیشه اتفاقات بد برای آدم‌های خوب می‌افتد و برعکس.

تا حالا شده از همه‌چی خسته بشی؟

این روزها ازآنجاکه افراد تمایل وافری به استفاده از شبکه‌های اجتماعی دارند و زندگی روزمره‌شان را به نمایش می‌گذارند، به‌راحتی می‌توان به زندگی خصوصی‌شان نفوذ کرد.

«هیچ‌کس صددرصد خوشبخت نیست.»

گاهی تنها چیزی که نیاز داریم، همان چیزی است که داریم؛ پس باید با اطمینان گام برداریم.

دنیا همیشه بر وفق مراد نمی‌چرخد.

اتفاقات همیشه قابل‌کنترل نیستند، و هنوز خیلی چیزها هست که باید یاد بگیریم. بر اساس یک باور فرهنگی غلط که در واقع یک ایدهٔ آمریکایی است، سرنوشت هرکسی به دست خود او ساخته می‌شود و حاصل مثبت‌اندیشی، تصور خلاق، چشم‌انداز مثبت و درخواست از کائنات برای برآورده کردن آرزوهاست. اگر بتوانید چیزی را به تصویر بکشید، حتماً آن را به دست خواهید آورد.

هیچ کاری راحت‌تر از دسترسی به اطلاعات خصوصی آدم‌ها نیست. مردم بی‌آنکه خودشان بدانند این اطلاعات را در اختیار دیگران قرار می‌دهند.

خانهٔ آدم، قلب زندگی است.

در مواقع عصبانیت نباید کاری انجام بدیم، چون منجر به تصمیم‌گیری‌های اشتباه می‌شه

شکاف‌های کوچک کم‌کم عمیق می‌شوند، تا جایی که کل ساختار خانواده را تهدید می‌کنند و زیر فشار می‌برند. هیچ‌چیز نمی‌تواند ساختار یک خانوادهٔ سالم را از هم بپاشد

«می‌دونی چیه؟ همیشه آدم‌هایی هستند که سعی می‌کنند زندگی تو رو خراب کنند. نباید بهشون اجازه بدی، باشه؟ فقط به حرف‌هاشون گوش بده و نگران راست و دروغش نباش. فهمیدی؟»

دلم برای تو و اون روزها تنگ شده

«قولی نده که قادر به انجامش نیستی.»

فرودگاه جای عجیبی است. مکانی بین اینجا و آنجا. جایی که نه خانهٔ انسان به‌حساب می‌آید نه مقصد. درست به برزخ می‌ماند. جایی برای نفس تازه کردن، مکانی برای جدا شدن از دنیای بیرون.