بریده‌هایی از کتاب چگونه بر فشارهای روانی غلبه کنیم؟

افزایش بی‌رویه جمعیت با عدم تطابق رشد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امکانات بهداشت و آموزش و سایر ضروریات حیاتی در جامعه. کاهش روزافزون مسائل عاطفی، انسانی، معنویات و اخلاق و نیز بروز لجام گسیختگی در شیرازه روابط کانون خانوادگی.

افزایش روزافزون فقر، تورم و بیکاری و جرم و جنایت. معلولیت‌های جسمی و یا ذهنی. بروز انواع بیماری‌های مزمن و لاعلاج. تنزل ارزش‌های اخلاقی، معنویات، حرمت کانون خانوادگی، نظام فرهنگی و مبانی دینی. بی‌تردید نحوه مقابه انسان با وقایع و عوامل استرس‌زا، بستگی به وجود ویژگی‌های شخصیتی، سن، تجارب و چگونگی تربیت و آموزش‌های اولیه دوران کودکی و نیز رویدادهای گذشته‌ی او دارد.

می‌توانیم زندگی خویش را مملو از استرس و پرتنش کنیم و یا برعکس می‌توانیم یک زندگی نسبتاً با آرامش امنیت خاطر و با حداقل دغدغه و تشویش ذهنی داشته باشیم.

وقوع یک حادثه کوچک برای فردی ممکن است به اندازه یک کوه بزرگ پراسترس و خردکننده و دردناک باشد و واکنشی غیر قابل کنترل و غیرمنطقی از خود نشان دهد و دچار ترس، افسردگی، خشم و بیماری روان‌تنی و جسمانی مانند: فشار خون بالا، افسردگی، اضطراب، کاهش تمایلات جنسی، اختلال در خوابیدن، و سایر ابتلائات دیگر گردد.

فرد به خاطر خصوصیات کامل‌گرایی و وسواس ذهنی و عملی، توقعات و انتظارات خارج از حد از خویشتن دارد تا جایی که مقید است که هیچ‌گاه اشتباهی نباید مرتکب شود و همه کار را باید دقیق، به موقع و بدون هیچ نقصی انجام دهد تا هرگز مورد انتقاد و حتی مورد تذکر کسی قرار نگیرد.

اگر انسان، بدون خودشناسی، خودسازی، خداشناسی و علم‌النفس و نیز بدون تزکیه نفس، تهذیب اخلاق و مراقبه، هر چه بیشتر مراتب و مراحل پلکانی منصب و مقام و جایگاهی بالاتر را طی کند، بدیهی است دچار توهم قدرت شده و احساس خودبزرگ‌بینی و منحصر به فرد بودن می‌کند

اگر فردی با سوءاستفاده از مقام و موقعیت، شغل و حرفه خود، به مردم و مملکت و آرمان اخلاقی و اجتماعی خویش متوسل به ظلم، تجاوز و ارتشاء و عوام‌فریبی و خیانت شود. بی‌تردید جهنمی سوزان از سونامی استرس مهلک برا ی خود و اعضاء خانواده خویش ایجاد می‌کند.

برخی از اشخاصی که به بالاترین مقامات عالی رتبه کشوری و یا لشگری نائل می‌شوند، آن قدر جذب، شیفته‌ی و وابسته‌ منصب، مقام و موقعیت خویش می‌شوند که گویی دیوار عظیم و ضخیمی از غرور، تکبر، نخوت، خودخواهی، خودکامگی، قدرت‌طلبی میان او و مردم به ویژه نزدیکان و عزیزان او ایجاد می‌شود که حتی آن‌ها را نمی‌بینند و صدای آن‌ها را نمی‌شنوند و یا از نیازمندان آبرومند دستگیری و دلجویی به عمل نمی‌آورند

استرس ناشی از شغل و محیط کار: احساس عدم امنیت شغلی. نداشتن اطلاعات، مهارت و تجربه لازم در انجام وظایف محوله. وجود سوء مدیریت و ضعف مدیریت، تبعیض و بی‌عدالتی.

ھ- چهار مورد از مشکلات هیجانی و عاطفی: به دلایل گوناگون جدا شدن از دوستی صمیمی. شکست و ناکامی در عشق، احساس عدم رسیدگی به فرد مورد علاقه. از دست دادن یک شئی با ارزش. سوءاستفاده دیگران از رفتار صمیمانه و دوستانه.

برخی از خصوصیات و حالات افراد منفعل عبارتند: اجازه می‌دهند که دیگران به جای آن‌ها تصمیم گرفته و عمل کنند. غالباً صادق و رو راست نیستند. فاقد شهامت و جرأت هستند. فاقد عزت نفس لازم هستند.

آینده خود را که قصد کرده‌اید در زمان حال ساخته می‌شود. لذا در زمان حال قرار گرفته و امور را همان گونه که هست بپذیرید. تصریح می‌شود که: گذشته ← تجدید خاطرات است. آینده ← امید و انتظار است. حال ← هوشیاری و آگاهی است.

قدرت، ثروت، شهرت، منصب و مقام و امثالهم، ذاتاً مخاطره‌آمیز و استرس‌زا می‌تواند بشمار آید و آرامش، خوشبختی و لذت طبیعی را به چالش می‌گیرد.