بریده‌هایی از کتاب غلبه بر اهمال کاری

مجدداً تأکید می‌کنم، هر چیزی که در حال حرکت است، هم‌چنان در حرکت باقی می‌ماند، بنابراین حالا وقتی احساس خستگی می‌کنم برای خودم قهوه‌ای درست می‌کنم و به جای چرت ۲۰ دقیقه‌ای، ۲۰ دقیقه پیاده‌روی می‌کنم. وقتی دوباره برمی‌گردم، آماده انجام هر کاری هستم!

او از تفکر در مورد سبک زندگی رؤیایی خود لذت می‌برد اما حاضر نبود ازخودگذشتگی‌های لازم برای رسیدن به آن را انجام دهد. در نتیجه او دوباره به کارهایی که دوست‌شان نداشت بازگشت، فقط به این دلیل که این کار راحت بود. او «یک فرد معمولی» باقی ماند و هرگز به اهداف خود نرسید.

خیلی به خودتان سخت نگیرید. اگر زمین خوردید بلند شوید و دوباره امتحان کنید. به یاد داشته باشید که اگر نوزادان هنگام یادگیری راه رفتن، هر بار که زمین می‌خورند تسلیم شوند، انسان‌های کل دنیا هم‌چنان در مرحله خزیدن بودند

وقت انجام این کار همین حالا است، نه فردا و نه هفته آینده. روز دیگری را هدر ندهید، اکنون زمان تحول است. زندگی چیزی به شما نمی‌دهد. باید آن را به دست بیاورید و تا زمانی که بلند نشوید و به دنبال آن نروید، هرگز به خواسته خود نخواهید رسید!

مشکل اصلی وسوسه‌ها و حواس‌پرتی‌ها نیستند بلکه مشکل این است که ما توانایی مدیریت آن‌ها را نداریم.

اهمال‌کاری یک بیماری روانی است که افراد را از رسیدن به توانایی‌های بالقوه‌شان در زندگی باز می‌دارد.

بدون عمل کردن نمی‌توانید پیشرفت خود را بسنجید و رؤیاهای‌تان در حد همان خیال باقی می‌مانند.

یکی از مؤلفه‌های موفقیت، حذف کردن اهمال‌کاری از زندگی است.

احساساتی نشوید. افراد منفی‌نگر همیشه دچار نوعی بحران هستند و راهی پیدا می‌کنند که شما را به درون آن بکشانند. آن‌ها ایجاد آشفتگی می‌کنند و تا زمانی که درگیر تعارضات هستند عملکردشان مختل می‌شود. اگر یک همکار منفی‌نگر نظر شما را در مورد یکی از شرایط آشفته خود جویا شد از اظهارنظر خودداری کنید. به همین ترتیب، اگر بین دو دوست یا اعضای خانواده مشاجره‌ای پیش آمد سعی نکنید واسطه باشید یا طرف یکی از آن‌ها را بگیرید، فقط بروید و آن‌ها را به حال خود بگذارید.

سکون به معنی مقاومت در برابر تغییر است. هرچه بیشتر روی کاناپه لَم دهید و به تماشای سریال بپردازید احتمال این‌که کار کردن روی هدف‌های مهم‌تر خود را شروع کنید کمتر می‌شود.

شروع کردن مهم‌ترین مرحله غلبه بر اهمال‌کاری است.

اگر نوزادان هنگام یادگیری راه رفتن، هر بار که زمین می‌خورند تسلیم شوند، انسان‌های کل دنیا هم‌چنان در مرحله خزیدن بودند!

شما نمی‌توانید درباره یک موضوع همه چیز را بدانید زیرا دانش همیشه در حال پیشرفت است. بنابراین اگر می‌خواهید زندگی‌تان تغییر کند، باید شروع به استفاده کردن از دانشی بکنید که تاکنون به دست آورده‌اید

خودگویی منفی همانند یک دوست بسیار بد است که نمی‌خواهد شما به موفقیت برسید. منتقد درونی شما منتظر کوچک‌ترین تردید است و سپس آن را تقویت می‌کند تا دچار ترس شوید.

هنگامی‌که رؤیای خود را روی کاغذ می‌آورید، یک مبارزه آرام، طولانی‌مدت و دشوار به سمت پیشرفت شروع می‌شود.

به این فکر کنید که اگر با بالاترین توان خود کار می‌کردید چقدر می‌توانستید به اطرافیان خود و کل دنیا کمک کنید؟

یکی از عادت‌های خود تخریبی و مضر ما این است که رضایت و خشنودی فوری را به پاداش‌های طولانی‌مدت ترجیح می‌دهیم

بار بعدی که به فکر تسلیم شدن در برابر وسوسه‌ها افتادید، یک قدم عقب بروید و فکر کنید که پس از ۱۰ دقیقه، ۱۰ ساعت یا ۱۰ روز چه احساسی خواهید داشت.

به این فکر کنید که وقتی تازه یک بشقاب بزرگ ماکارونی می‌خورید چه اتفاقی می‌افتد؟ در این وضعیت تنها کاری که می‌خواهید انجام دهید این است که دراز بکشید. شما می‌دانید که کاری برای انجام دادن دارید اما غذایی که خورده‌اید انرژی شما را به صورت کامل مصرف کرده است. شما تصور می‌کنید که خسته هستید، اما چیزهای فراتر از این وجود دارد.

برای تمام کارهایی که در زندگی انجام می‌دهیم یک هزینه فرصت وجود دارد. این بدان معنی است که ما باید برای به دست آوردن یک چیز، چیز دیگری را از دست بدهیم.

این مشکل فقط به معنی موکول کردن کار به فردا نیست! وقتی من در چاله اهمال‌کاری گیر افتاده بودم در لیست کارهای مهمی که باید انجام می‌دادم مواردی بود که سال‌ها در این لیست قرار داشت!

تصمیم‌هایی که امروز می‌گیرید قرار است یا شما را یک قدم به تحقق اهداف‌تان نزدیک‌تر کنند یا شما را از اهداف‌تان دورتر کنند

من اکنون در اوج حرفه خود هستم و به آن زندگی که همیشه در رؤیاهای‌ام داشتم رسیده‌ام، زندگی‌ای که زمانی فکر می‌کردم فقط در دسترس افراد خوش‌شانس است. من نمی‌دانستم که تا این حد برای تغییر آینده‌ام اختیار و قدرت دارم.

حتی وقتی‌که می‌خواهیم برای کسب دانش پشت سر هم کتاب بخوانیم، به سمینارهای مختلف برویم و فیلم آموزشی تماشا کنیم، باز هم اهمال‌کاری می‌تواند در این فرایند نقش داشته باشد. ما خود را متقاعد می‌کنیم که در حال یادگیری درس‌هایی هستیم که می‌توانیم آن‌ها را در زندگی به کار بگیریم و مدام به یادگیری ادامه می‌دهیم تا بتوانیم به‌کارگیری آن‌ها در زندگی را به تعویق بیندازیم

مجله کسب‌وکار هاروارد در مقاله‌ای که منتشر کرده است نشان داده است افرادی که متعهد به انجام ورزش روزانه هستند راحت‌تر می‌توانند به تعادل مناسبی بین زندگی و کار دست یابند.

پس چرا بعضی افراد می‌توانند بیش از دیگران به موفقیت برسند؟ آن‌ها به این دلیل کارهای خود را به سرانجام می‌رسانند که وقت خود را صرف فعالیت‌های غیرمولد نمی‌کنند، فعالیت‌هایی که مانع پیشرفت آن‌ها هستند.

منتظر ماندن برای پاداش‌های آینده اغلب برای ایجاد انگیزه در خود کنونی شما کافی نیستند، چراکه خود فعلی شما خواستار ارضای فوری نیازها است. یکی از مؤثرترین راه‌های غلبه بر این مشکل، استفاده از تکنیک «انجام دو فعالیت با هم» است.

اگر می‌خواهید مدرک تحصیلی کسب کنید، نه تنها نیاز است که وقت خود را صرف رفت و آمد به دانشگاه کنید بلکه باید کمی زودتر از خواب بیدار شوید و شاید برای مطالعه کردن، دیرتر بخوابید. سؤال این است: «آیا شما آماده این بده و بستان هستید؟» عبارت «هزینه فرصت» به این دلیل این‌گونه نام‌گذاری شده است که اگر شما مایل نیستید برای آن‌چه می‌خواهید هزینه‌ای پرداخت کنید یا چیزی را فدا کنید، پس تصمیم ندارید آن خواسته را دنبال کنید. بنابراین به محرکی نیاز دارید که شما را به این باور برساند که هزینه فرصت ارزشمند است

خردمندی به معنی به کار بردن دانش است. من دانش را در اختیار شما قرار داده‌ام، اکنون مسئولیت استفاده از آن بر عهده شما است.

کامل بودن، دشمن خوب بودن است.