دانلود و خرید کتاب صوتی کتابگرد ۱۳ | علی آردم

آنچه در این قسمت از پادکست کتابگرد می‌شنویم

علی آردم مهمان این قسمت کتابگرد است. در این قسمت علی از علاقه‌مندیش به علوم سیاسی و ادبیات عرب حرف می‌زند وکتاب‌های خوبی برای آشنایی با این حوزه پیشنهاد می‌دهد.

صدای این مصاحبه را می‌توانید از تمام اپلیکیشن‌های پادگیر مانند کست‌باکس، گوگل پادکست، اپل پادکست، اسپاتیفای و… بشنوید.

آدرس ایمیل پادکست: ketabgardpodcast@gmail.com

نام کاربری پادکست کتابگرد در توییتر: @ketabgardp

نام کاربری علی آردم در اینستاگرام: ardam.ali

علی آردم قسمت سیزدهم

علی آردم داروسازی خوانده و چند سال هم کارهای مرتبط با داروسازی انجام داده، ولی علاقه‌اش به فلسفه، اقتصاد، جامعه‌شناسی و تاریخ باعث شد برود سراغ رشتهٔ علوم سیاسی. از نظرش علوم سیاسی، مثل چهارراه علوم انسانی است که دانش‌های مختلف از آن عبور می‌کنند. 

موضوع پادکست کتابگرد چیست؟

راوی پادکست محسن پوررمضانی است. در هر قسمت یک مهمان کتابخوان را دعوت می‌کند و در مورد کتاب‌ها باهاش حرف می‌زند. تلاش می‌کند دنیای کتاب‌هایش را بشناسد. بفهمد کتاب‌های محبوبش چیست. چه کتاب‌هایی را نصفه و نیمه رها کرده. داستان کتاب‌خوان شدنشان را می‌شوند و با عادت‌های کتاب‌خوانیش آشنا می‌شود. در پایان سعی می‌کند حدس بزند چه کتابی را ممکن است دوست داشته باشند و آن کتاب را به مهمان برنامه هدیه می‌دهد. این پادکست هر دوهفته یکبار سه‌شنبه‌ها منتشر می‌شود.

لیست کتاب‌هایی که در این گفت‌وگو از آن‌ها حرف زده شد

ایران بین دو انقلاب؛ یروند آبراهامیان | صلحی که همه صلح‌ها را برباد داد؛ دیوید فرامکین | ارباب حلقه‌ها؛ ج آر آر تالکین |  آداب دیکتاتوری ؛ فرانک دیکوتر | کار کار انگلیسی‌هاست ؛ جک استراو  | بازگشت؛ هشام مطر |  آموزش دانش سیاسی، حسین بشیریه | چه باشد آنچه خوانندش سیاست؛ فدایی مهربانی | بیروت ۷۵ ؛ غاده السمان | طبل حلبی؛ گونترگراس |  تاریخ تمدن؛ ویل دورانت

کودتا ؛ یروند آبراهامیان | مردم در سیاست ایران ؛ یروند آبراهامیان | تاریخ ایران مدرن ؛ یروند آبراهامیان | امیر ارسلان نامدار | سیلماریون؛ ج.آر.آر تارلکین | هری پاتر ؛ جی.کی. رولینگ | هابیت ؛ ج.آر.آر تارلکین | ترانه آتش و یخ ؛ ج.آر.آر مارتین | کشور مردان ؛ هشام مطر | گوژپشت نوتردام ؛ ویکتور هوگو | صد سال تنهایی؛ گابریل گارسیا مارکز | بینوایان؛ ویکتور هوگو | کتاب‌های نزار قبانی و محمود درویش

ترجمه شعر «منتظرش باش» محمود درویش:

با جامی لاجوردی، پُر از شراب

منتظرش باش،

کنار دریاچه‌ای،

حوالی عصر،

با شکوفه‌ی یاس،

منتظرش باش،

با صبر اسبی،

که بر تاختِ سراشیبِ کوه چیره شده

منتظرش باش،

با آداب‌دانیِ شهریاری بزرگ و یگانه

منتظرش باش،

با هفت بالش، پُر از ابرهای نرم

منتظرش باش،

با آتشین‌دمِ زنانه‌ای که فضا را پُر می‌کند

با بوی کفشِ مردانه‌ای بر پُشتِ اسب

منتظرش باش،

و شتاب مکن،

اگر پس از موعد رسید

منتظرش باش،

و اگر پیش از موعد

منتظرش باش،

پرنده‌ی شاخسارِ گیسوانش را مرنجان

و منتظرش باش،

تا چون باغی در نهایتِ زیبایی‌اش، آرام بگیرد

منتظرش باش،

تا این هوای غریب را به سینه فروکشد

منتظرش باش،

تا تن‌پوش را

چونان ابرهایی در-حرکت

از ساقِ پا بَر کشد

منتظرش باش،

و او را به ایوان بَر

تا ماهِ غرقه در شیر را بنگرد

منتظرش باش

قبل از شراب، آبَش ده

و به دو کبک خفته بر سینه‌اش چشم نینداز

و منتظرش باش،

و آن‌گاه که جام را بر مرمر می‌نهد

بر درنگِ دست‌هایش دست گُذار

گویی شبنمی را برمی‌داری

و منتظرش باش،

با او سخن بگو

– چونان سخنِ نی‌لبک با زهی ترسان در کمان –

سخن بگو

چنان‌که آنچه را فردا برایتان مهیّا کرده

در نظاره‌اید

و منتظرش باش

شب‌اش را، حلقه‌به‌حلقه، بر او فروزان کن

و منتظرش باش

تا شب آوازت دهد:

در هستی جز شما نمانده

پس به‌ظرافت او را ببر

تا مرگی که اشتیاق‌اش را داری

و منتظرش باش!… 

(ترجمه از عباس شهرابی فراهانی)