دانلود و خرید کتاب صوتی سقاها

کتاب صوتی سقاها نوشتهٔ عتیق رحیمی و ترجمهٔ بنفشه فریس آبادی است. رامین ناصرنصیر گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است. وقایع این رمان در روز تاریخی ۱۱ مارس ۲۰۰۱ رخ می‌دهد؛ روزی که نیروهای طالبان اقدام به تخریب ۲ مجسمهٔ بودا در شهر بامیان کردند.

درباره کتاب صوتی سقاها

کتاب صوتی سقاها درمورد ۲ مرد افغانستانی است که به اجبار و اختیار محکوم به زیستن و «دوباره زیستن» اصل و ریشه‌های خویش‌اند. این ۲ مرد تلاش می‌کنند عنان سرنوشت‌شان را در دست بگیرند و از تسلیم‌شدن به تقدیر تن می‌زنند.

عتیق رحیمی در این رمان صوتی ۲ روایت را به‌صورت موازی پیش می‌برد؛ ازاین‌رو مدام از کابل به پاریس و آمستردام در رفت‌وآمد هستیم. درون‌مایهٔ فلسفی این داستان با شاعرانگی و زیرکی در زبان ترکیب شده و جزئیات تصویری و حسی دنیای جدید را به کابلِ تحت‌کنترل طالبان پیوند می‌زند.

رمان سقاها نوشتهٔ عتیق رحیمی نخستین بار در سال ۲۰۱۹ منتشر شد.

شنیدن کتاب صوتی سقاها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر افغانستان و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره عتیق رحیمی

عتیق رحیمی (Atiq Rahimi) ۲۶ فوریه ۱۹۶۲ در کابل به دنیا آمد. او نویسنده و کارگردان فارسی‌زبان افغانستانی - فرانسوی است که در ۱۰ نوامبر ۲۰۰۸ جایزهٔ گنکور را برای رمان «سنگ صبور» و جایزهٔ بهترین فیلم داستانی را در هفتادمین جشنواره بین‌المللی فیلم برلین برای فیلم «بانوی رود نیل» دریافت کرد.

از میان آثار ادبی مکتوب این هنرمند می‌توان به «خاکستر و خاک» و «سقاها» نیز اشاره کرد.

بخش‌هایی از کتاب صوتی سقاها

«بیرون نه باران می‌بارد و نه برف. اما همه چیز از فرط سرمای زمستانی منجمد و کرخت شده. تمام کابل مثل یک یخ‌دان است؛ از خاک اُخرایی‌اش گرفته تا آسمان لاجوردی‌اش، از کوه‌های خاکستری‌اش تا رودخانه‌ی بی‌آبش... شهر مثل یخ‌دانی خشک است. عبارت بهترش می‌شود خشکیِ یخی. هیچ ابرِ امیدبخشی در افق دیده نمی‌شود، هیچ قطره‌ی آب شادی‌آوری بر خاک نمی‌افتد و نیرویی برای کنده شدن از کرسی نیست، حتی اگر دیگر شراره‌ی آتش خاموش شده باشد.

مدتی است که یوسف از خواب بیدار شده. آنچه بیدارش کرده، فکر و خیال مردانگی لعنتی‌اش است که از حدود یک سال پیش هر روز صبح، به وقت طلوع آآفتاب، خوابش را آشفته کرده و احساسی غریب در او ایجاد می‌کند...»