کتاب باران اگر نبارد

کتاب باران اگر نبارد نوشته مریم عبدلی است. این کتاب مجموعه‌ای از اشعار این شاعر است که از ذوق و احساس او سرچشمه می‌گیرد.

زبان شعر زبان احساسات است و کمک می‌کند تا دنیای اطرافتان را زیباتر و بهتر درک کنید. شعر شما را از زندگی روزمره جدا می‌کند و فرصت تجربیات تازه به شما می‌دهد. کتاب باران اگر نبارد شما را به دنیای خودش می‌برد و لذت شما از ادبیات را بیشتر می‌کند.

خواندن کتاب باران اگر نبارد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به شعر معاصر پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب باران اگر نبارد 

من، حکایت آینده‌ای تاریک را

از خطوط کج ومعوج دستانم خواندم

و برای شنیدن حقیقتی تلخ، از دروغی شیرین گذشتم

چه شب‌ها که تا صبح روی پیشانی تب کرده ی قلبم،

دستمال خیس تحمل بود

اینک منم، در ابتدای راهی باریک و سردرگم چون تار مویی مجعد

با کوله باری از دانستن ها و ندانستن ها

با شانه‌هایی که استوارشان ساخت هام

دست‌هایی کوچک

و کفش‌هایی که شاید به پاهایم بزرگ باشد

و تنها، چون مسافری خسته در راه ...

باران اگر نبارد

دلشکسته

وقتی دلم شکست، پاییز رفته بود

و من میان بوته‌های پر از تهی خوابیدم

و هیچ را در آغوش فشردم

تنها در گوشه‌ی ذهنم، آنجا که سایه ترکی تیره‌اش کرده بود

حرفی بود:

با خرده‌ه‌ای قلب شکسته‌ام چه کنم؟

صدای دوره‌گرد حصار گوش‌هایم را شکست:

آی دلشکسته می‌خریم!

باران اگر نبارد

هوشیاری

این منم، تلخ گفتار و زبان در کام

خسته‌ام، لبریز بغضی تا ابد جاری

خسته ام در تنگنای دردمندی، خسته‌ام آری!

شامگاهان دختران سبز امیدم، در میان بازوان سخت حسرت

سر فروافتاده در دامان تنهایی، به تلخی رنگ می بازند

و من در خویشتن محبوس

در این اندیشه می سوزم

چه تقدیری است هوشیاری!

باران اگر نبارد