کتاب لک‌لک دانا و نقشه‌ی مسافرت

کتاب لک لک دانا و نقشه مسافرت نوشته حمیدرضا فرزاد، قصه یک سنجاب کوچولو را روایت می‌کند که به همراه خرگوش، موشی، خرسی، لاک‌پشت و لک‌لک در کنار یک برکه به خوبی و خوشی در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند.

درباره کتاب لک‌لک دانا و نقشه مسافرت 

خرسی، موشی، سنجاب کوچولو، لاک‌پشت و لک‌لک که دوستان خوبی برای هم هستند، هر شب در کنار هم از خاطراتشان برای یکدیگر می‌گویند. لک‌لک از سفرهای بسیارش به نقاط مختلف می‌گوید و از این طریق دیگر دوستانش به این فکر می‌افتند که با هم و به کمک لک‌لک به یک سفر بی‌خطر بروند.

خواندن کتاب لک لک دانا و نقشه ی مسافرت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای کودکان دبستانی بسیار جذاب و سرگرم‌کننده است و به آن‌ها جهت‌یابی بدون قطب نما را آموزش می‌دهد.

بخشی از کتاب لک‌لک دانا و نقشه مسافرت

لک‌لک دانا آن‌چنان از سفرهایش تعریف می‌کرد که همه آرزو می‌کردند‌ ای کاش به جای او بودند؛ یک روز خرگوش گفت: بچه‌ها می‌آیید با هم به یک سفر برویم؟ همه به هم نگاه کردند. سنجاب گفت: ما که جایی را بلد نیستیم، تازه کجا برویم که برای ما خطرناک نباشد؟

خرسی گفت: به یک طرفی حرکت می‌کنیم آخرش به یک جایی می‌رسیم. موشی گفت: این‌طوری که نمی‌شود، شاید گم بشویم و شاید راه خطرناک باشد. لاکی گفت: خب فکر می‌کنم لک‌لک دانا که این همه مسافرت کرده بتواند راه را به ما نشان دهد.

لک‌لک دانا گفت: من فقط در آسمان می‌توانم راه را به خوبی پیدا کنم نه در روی زمین، شما هم که نمی‌توانید پرواز کنید.

وقتی حیوانات این سخنان را از لک‌لک شنیدند، همه با ناراحتی به لانه‌هایشان رفتند تا راهی مناسب برای شروع یک سفر بی‌خطر را پیدا کنند.