کتاب آرزوی گندمک

کتاب «آرزوی گندمک» اثری کودکانه از سکینه (مریم) چیتگر است که نشر مداد جادو آن را منتشر کرده و تصویرگری آن را نفیسه کدخدائی بر عهده داشته است. این کتاب داستانی کوتاه و مصور برای کودکان بالای ۸ سال است که با زبانی ساده و روایت ماجرای یک دانه گندم، مفاهیمی درباره همکاری و اهمیت کار گروهی را مطرح می‌کند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب آرزوی گندمک

«آرزوی گندمک» داستانی کودکانه و مصور است که در قالب روایتی کوتاه و تخیلی، ماجرای یک دانه گندم را دنبال می‌کند. این کتاب توسط سکینه (مریم) چیتگر نوشته شده و نفیسه کدخدائی تصویرگری آن را انجام داده است. داستان در فضایی روستایی و مزرعه‌ای شکل می‌گیرد و شخصیت اصلی آن، گندمک، با آرزوی تبدیل‌شدن به نان، سفری کوتاه و پرماجرا را آغاز می‌کند. کتاب با بهره‌گیری از عناصر طبیعت و شخصیت‌بخشی به موجودات کوچک، تلاش می‌کند مفاهیمی مانند همکاری، صبر و اهمیت جمع را به کودکان منتقل کند. ساختار کتاب به‌صورت داستانی و با دیالوگ‌های ساده و قابل درک برای کودکان طراحی شده و تصاویر رنگی، فضای داستان را برای مخاطب کودک جذاب‌تر می‌کند. این اثر در دسته‌بندی داستان‌های آموزنده کودک قرار می‌گیرد و با توجه به حجم کم و روایت خطی، برای مطالعه گروه سنی پایین مناسب است.

خلاصه کتاب آرزوی گندمک

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با بیدارشدن گندمک در انبار گندم‌ها آغاز می‌شود. گندمک با شوق و عجله می‌خواهد هرچه زودتر به نان تبدیل شود و تصمیم می‌گیرد بدون صبرکردن برای بقیه، خودش به‌تنهایی این مسیر را طی کند. در مسیرش با موجوداتی مانند کفشدوزک، حلزون و شاپرک روبه‌رو می‌شود که هریک به او یادآوری می‌کنند نان‌شدن، کاری نیست که به‌تنهایی انجام شود. با این حال، گندمک با کمک آن‌ها تا آسیاب پیش می‌رود و در نهایت با مزرعه‌دار روبه‌رو می‌شود. مزرعه‌دار به او توضیح می‌دهد که نان‌شدن نیازمند همکاری همه گندم‌هاست و هیچ دانه‌ای به‌تنهایی نمی‌تواند به نان تبدیل شود. گندمک پس از این تجربه، به انبار بازمی‌گردد و درمی‌یابد که برای رسیدن به هدف‌های بزرگ، همکاری و همراهی دیگران ضروری است. داستان با بازگشت گندمک به جمع دوستانش و رؤیای دوباره نان‌شدن به پایان می‌رسد.

چرا باید کتاب آرزوی گندمک را بخوانیم؟

این کتاب با روایت داستانی ساده و شخصیت‌پردازی موجودات کوچک، مفاهیمی مانند همکاری، صبر و اهمیت کار گروهی را به زبان کودکانه بیان می‌کند. «آرزوی گندمک» به کودکان نشان می‌دهد که برخی کارها تنها با مشارکت و همراهی دیگران به نتیجه می‌رسد و عجله یا تک‌روی همیشه راه‌حل مناسبی نیست. تصاویر رنگی و فضای مزرعه‌ای کتاب، تخیل کودکان را تقویت می‌کند و آن‌ها را با فرایند تبدیل گندم به نان آشنا می‌سازد. این اثر می‌تواند به‌عنوان نقطه شروعی برای گفت‌وگو درباره ارزش‌های اجتماعی و اهمیت همکاری در زندگی روزمره کودکان باشد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعه این کتاب برای کودکان گروه سنی ۸ سال به بالا مناسب است، به‌ویژه برای آن‌هایی که به داستان‌های آموزنده و ماجراجویی‌های کوتاه علاقه دارند. همچنین برای والدین و مربیانی که به‌دنبال آموزش مفاهیم همکاری و کار گروهی به کودکان هستند، گزینه‌ای کاربردی به‌شمار می‌آید.

بخشی از کتاب آرزوی گندمک

«نزدیک صبح بود. آفتاب پاییزی کم‌کم داشت توی انبار را روشن می‌کرد. گندمک از بین گندم‌ها با خوشحالی از خواب بیدار شد. به اطراف نگاهی کرد. با تعجب پرسید: «من کجا هستم؟ الان نان شدم؟!» گندمک خمیازه‌ای کشید و پرسید: «ای بابا پس کی می‌رویم؟ مگر مزرعه‌دار نگفت می‌خواهد ما را تبدیل به نان کند.» طلایی با مهربانی جواب داد: «عجله نکن گندمک! چند روز دیگر مزرعه‌دار می‌آید. ما را با خودش می‌برد.» گندمک گفت: «اصلا من می‌روم تا خودم تنهایی نان شوم.» طلایی گفت: «مگر نان شدن مثل آب خوردن است؟ ما همه باید با هم نان شویم.» گندم‌ها با صدای بلند گفتند: «گندمکی صبر کن نرو!» گندمک از سوراخ دیوار انبار بیرون آمد. وارد مزرعه شد. چند قدمی جلوتر رفت. کفشدوزک او را دید و پرسید: «کجا می‌روی گندمک؟» گندمک جواب داد: «دارم می‌روم تنهایی نان شوم.» کفشدوزک با تعجب پرسید: «وا! مگر نان شدن، غذا خوردن است که بتوانی تنهایی انجام دهی؟» گندمک گفت: «اما من می‌توانم.» کفشدوزک گفت: «اگر بخواهی، تو را تا انتهای مزرعه می‌برم.» گندمک خوشحال شد. سریع روی پشت کفشدوزک پرید. کفشدوزک پرواز کرد. او را به انتهای مزرعه رساند. بعد گندمک از کفشدوزک خداحافظی کرد و به راه خودش ادامه داد.»