کتاب درباره کتاب دلم می خواهد زندگی کنم اما انگار دارم می میرم

کتاب دلم می‌ خواهد زندگی کنم اما انگار دارم می میرم نوشته رم چی اوم با ترجمه عطیه خندان‌ زاده و تصویرگری ای جی اوون توسط نشر متخصصان منتشر شده است. این کتاب در قالب روایتی شخصی و مصور، به تجربه‌ی دختری می‌پردازد که با اختلال پانیک زندگی می‌کند و با زبانی صادقانه، فراز و نشیب‌های این مسیر را بازگو می‌کند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب دلم می خواهد زندگی کنم اما انگار دارم می میرم

کتاب دلم می‌‌خواهد زندگی کنم اما انگار دارم می‌میرم روایتی مستند و شخصی از تجربه‌ی زندگی با اختلال پانیک است که توسط رم چی اوم به نگارش درآمده است. نویسنده با الهام از زندگی روزمره و اتفاقات واقعی، تلاش می‌کند احساسات، ترس‌ها و چالش‌هایی را که در مواجهه با این اختلال تجربه کرده، به تصویر بکشد. کتاب در قالبی نزدیک به کمیک و با تصویرگری خواننده را با خود همراه می‌کند تا از زاویه‌ای نزدیک‌تر با اضطراب، حملات پانیک و تاثیر آن‌ها بر زندگی فردی و اجتماعی آشنا شود. 

اثر حاضر در دوره‌ای نوشته شده که آگاهی عمومی نسبت به اختلالات روانی در حال افزایش است و نویسنده با روایت صادقانه‌ی خود، به نوعی تابوشکنی در بیان مشکلات سلامت روان می‌پردازد. کتاب نه‌تنها به شرح علائم و نشانه‌ها می‌پردازد، بلکه روند درمان، واکنش اطرافیان و راهکارهای شخصی نویسنده برای کنار آمدن با بیماری را نیز بازگو می‌کند. این روایت، تصویری ملموس از زندگی فردی با اختلال پانیک ارائه می‌دهد و به دغدغه‌های روزمره، امیدها و ناامیدی‌های او می‌پردازد.

خلاصه داستان دلم می خواهد زندگی کنم اما انگار دارم می میرم

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

کتاب دلم می‌خواهد زندگی کنم اما انگار دارم می‌میرم با شرح یک سال از زندگی شخصیت اصلی آغاز می‌شود؛ سالی که با تجربه‌ی اولین حمله‌ی پانیک در یک سالن سینما، همه چیز برای او تغییر می‌کند. دختر ابتدا نشانه‌های جسمی و روانی را نادیده می‌گیرد اما با شدت گرفتن علائم، ناچار به مراجعه به پزشک و آغاز درمان دارویی می‌شود. روایت کتاب، از اضطراب‌های روزمره، ترس از مکان‌های شلوغ، دشواری‌های رفت‌وآمد و تاثیر بیماری بر روابط خانوادگی و شغلی می‌گوید. 

نویسنده با صداقت از احساس شرم، ناامیدی و تلاش برای پنهان‌کردن بیماری سخن می‌گوید و درعین‌حال، راهکارهای شخصی خود را برای مواجهه با حملات پانیک به اشتراک می‌گذارد؛ از تمرینات تنفسی تا اجتناب از موقعیت‌های استرس‌زا. در ادامه، کتاب به‌تدریج به‌سوی پذیرش بیماری و یافتن راه‌هایی برای بازگشت به زندگی عادی حرکت می‌کند. دختر باتکیه‌بر حمایت خانواده و یافتن شغل مناسب، آرامش نسبی را تجربه می‌کند و درنهایت، با روایت صادقانه‌ی خود، امید به بهبود و زندگی بهتر را به تصویر می‌کشد.

چرا باید کتاب دلم می خواهد زندگی کنم اما انگار دارم می میرم را خواند؟

این کتاب با روایتی صمیمی و تصویری، تجربه‌ی زیسته‌ی فردی با اختلال پانیک را به شکلی ملموس و قابل‌لمس ارائه داده است. خواننده با مطالعه‌ی این اثر، با نشانه‌ها، چالش‌ها و راهکارهای عملی برای مواجهه با اضطراب و حملات پانیک آشنا می‌شود. کتاب نه‌تنها برای کسانی که خود یا اطرافیانشان با اختلالات اضطرابی دست‌وپنجه نرم می‌کنند مفید است، بلکه به افزایش آگاهی عمومی درباره‌ی سلامت روان و شکستن تابوهای مرتبط با آن کمک می‌کند. روایت صادقانه و جزئی‌نگر نویسنده، امکان همدلی و درک عمیق‌تری از تجربه‌ی زیسته‌ی افراد مبتلا به اختلال پانیک را فراهم می‌آورد.

خواندن کتاب دلم می خواهد زندگی کنم اما انگار دارم می میرم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب برای نوجوانان و بزرگسالانی مناسب است که با اضطراب، حملات پانیک یا سایر اختلالات اضطرابی مواجه‌اند؛ همچنین برای خانواده‌ها، دوستان و مشاورانی که می‌خواهند درک بهتری از تجربه‌ی افراد مبتلا به این اختلال داشته باشند، مفید خواهد بود. مطالعه‌ی این اثر همچنین به کسانی توصیه می‌شود که به‌دنبال روایت‌های واقعی از سلامت روان هستند.

بخشی از کتاب دلم می خواهد زندگی کنم اما انگار دارم می میرم

«۱ سال است که من از اختلال پانیک رنج می‌برم.در روز اکران فیلمی که بی‌صبرانه منتظرش بودم. بعد از دیدن قسمتی از آن فیلم به‌طور فراموش نشدنی اتفاقی برایم افتاد که با عجله بیرون آمدم. (حتی تاریخ اون روز را هم به خوبی به یاد دارم) صحبت کردن راجع به این چیزها برایم خیلی سخت و دشوار بود اما الان به نظر می‌رسد که می‌توانم آن‌ها را بازگو کنم. امیدوارم این نوشته‌ها بتواند ذره‌ای کمک به افرادی باشد که از این علائم مشابه رنج می‌برند... به امید روزی که همگی بتوانند درمان شوند...»