کتاب موش کوچولو و دیوار قرمز

کتاب موش کوچولو و دیوار قرمز نوشتهٔ بریتا تکنت راپ و ترجمهٔ محسن فرهادی و ویراستهٔ ابوذر مومنی زاده است. انتشارات مهرسا این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این داستان برای کودکان نوشته شده است.

درباره کتاب موش کوچولو و دیوار قرمز

کتاب موش کوچولو و دیوار قرمز که با تصویرسازی‌های خود نویسنده، بریتا تکنت راپ منتشر شده، دربارهٔ کنجکاوی است. نویسنده به زیبایی کنجکاوی را که ویژگی کودکان است، توصیف کرده است. موش کوچولو در جایی زندگی می‌کند که دورتادورش دیوار قرمز بلندی کشیده شده است. هیچ‌کس نمی‌داند آن دیوار چه زمانی و برای چه ساخته شده است و اصلاً کسی نمی‌داند پشت دیوار چه خبر است، اما موش کوچولو کنجکاو است. او می‌خواهد بداند پشت دیوار چیست و چه شکلی است. در این کتاب، هر حیوان نماد یک ویژگی انسانی است. موش در شهر از هر کسی که می‌بیند سؤال می‌کند که آن طرف دیوار بزرگ قرمز چه شکلی است؛ بلکه به جوابی برسد. یکی اهل خوش‌گذارنی است و پیشنهاد می‌کند موش کوچولو هم خوش بگذراند و سؤال نکند و یکی می‌گوید هیچی در پشت دیوار وجود ندارد یا یکی می‌گوید آنجا خالی و تاریک است، اما موش کوچولو همچنان کنجکاو است و دلش می‌خواهد بداند پشت دیوار قرمز چه خبر است. آیا راهی پیدا می‌کند که به جواب سؤالش برسد؟

خواندن کتاب موش کوچولو و دیوار قرمز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ کودکان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب موش کوچولو و دیوار قرمز

«موش کوچولو رفت سراغ خرس پیر. «تو می‌دانی چرا این دیوار را ساخته‌اند؟»

خرس پیر گفت: «من که یادم نیست. این دیوار از خیلی‌وقت پیش‌ها اینجا بوده و حالا دیگر شده یک‌تکه از خودِ من. یک‌تکه از زندگی من.»

موش کوچولو پرسید: «خرس پیر، تا حالا نشده با تعجب از خودت بپرسی که این دیوار اینجا چه‌کار می‌کند؟»

خرس پیر گفت: «با تعجب از خودم بپرسم؟ نه، موش کوچولو. من آن‌قدر پیر شده‌ام و چیزهای عجیب دیده‌ام که از این چیزها تعجب نمی‌کنم.»

خرس این را گفت و آرام‌آرام راهش را کشید و رفت.»