کتاب افسانه های کشکی!

کتاب «افسانه های کشکی!» نوشتۀ سالی صالحی و ویراستۀ بامداد صالحی است و انتشارات شکلات آن را منتشر کرده است. در کتاب افسانه‌های کشکی،‌ مجموعه‌ای از افسانه‌های قدیمی و نام‌آشنا به زبان طنز بیان شده‌اند.

درباره کتاب افسانه های کشکی

کتاب افسانه‌های کشکی مجموعه‌ای از ۹ افسانۀ عامیانه است که همۀ آدم‌ها در طول زندگی‌شان حتماً آن‌ها را شنیده یا خوانده‌اند. سالی صالحی نویسندة کتاب افسانه های کشکی، افسانه های معروف قدیمی را با زبانی طنز، ساده و روان بازنویسی کرده است یه گونه‌ای که خواننده را غافلگیر می‌کند. همانطور که از نام کتاب «افسانه‌های کشکی» پیداست، نویسنده تلاش کرده است ضمن خلق دوبارۀ داستان به خواننده گوشزد کند که افسانه‌های قدیمی قرار است صرفاً خوانندگان را سرگرم کنند و مفاهیم عمیق مهمی از آن‌ها به دست نمی‌آید.

همان‌طور که می‌دانیم اکثر افسانه‌های عامیانۀ قدیمی کودکان از الگوی ثابت و خاصی پیروی می‌کنند و معمولاً در اکثرشان شخصیت‌های اصلی دختران تنها و غمگینی هستند که در نهایت با شاهزاده‌ای ازدواج می‌کنند. نویسنده به شیوه‌ای خلاقانه و جذاب این داستان‌ها را به زبان طنز برای بچه‌ها نوشته است. درواقع سالی صالحی در کتاب افسانه‌های کشکی از شیوۀ نقیضه برای بیان هدفش استفاده کرده است. نقیضه که به آن پَرودی هم گفته می‌شود نوعی تقلید طنزآمیز از یک اثر دیگر است؛ تقلید کلمات، سبک، ایده‌ها، لحن یک اثر به‌نحوی‌که تمسخرآمیز به نظر برسد. او با این روش کودکان که مخاطبان اصلی این کتاب هستند را به طور غیرمستقیم به‌نوعی تفکر دربارۀ داستان‌هایی که همیشه شنیده‌اند دعوت می‌کند.

فهرست مطالب کتاب عبارت است از: «مقدمه»، «سیندرلا»، «سفیدبرفی»، «زیبای خفته»، «شنل قرمزی»، ‌ «هانسل و گرتل»، «کدوی قلقله‌زن»، «سه بچه‌خوک»، «علی‌بابا و چهل دزد بغداد»، «‌راپونزل» و «دربارۀ نویسنده».

خواندن کتاب افسانه های کشکی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران افسانه‌های عامیانه و قصه‌های پریان و همچنین کودکان ۵ تا ۱۰ ساله پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره سالی صالحی

سالی صالحی نویسندۀ نوجوان ایرانی است که کتاب‌های متعددی در حوزۀ کودک و نوجوان نوشته است. او علاقۀ زیادی به مطالعۀ کتاب دارد و از ۷سالگی نوشتن را آغاز کرد. از میان کتاب‌های سالی می‌توان به «مامان زندان»، «آپارتمان گنجشک‌ها»، «مدیر کت گشاد» و «دردسرهای خرگوشی»، « سؤالات بچه‌گانه از دانشمند دیوانه »، «گروهبان موزی و دردسر هله‌هوله» اشاره کرد.

بخشی از کتاب افسانه‌های کشکی

«اول بریم سراغ افسانۀ سیندرلا، دختر کفش‌گم‌کن. این یکی از مسخره‌ترین قصه‌هاییه که من شنیده‌ام. بذارید خلاصۀ داستانش رو براتون بگم: می‌گن که مادر سیندرلا (احتمالاً اقدسُلا) بعد از به‌دنیاآوردن سیندرلا مرد. خب تا اینجا که مشکلی نداریم. بعدش بابای سیندرلا با یه زن دیگه ازدواج کرد. اون زن هم دو تا بچه به دنیا آورد. بعد بابای سیندرلا به دلایل نامعلومی سقط شد و مرد. بعد از اون نامادری شروع کرد به اذیت‌کردن سیندرلا (توجه کردید که توی داستان ها آدم بَده همیشه نامادریه؟ هیچ‌وقت نمی‌گن ناپدریش خیلی بدجنس بود، اصلاً همین‌الان یک کتاب افسانه‌ای رو باز کنید و چشماتون رو ببندید و دستتون رو روی یکی از داستان ها بذارید،‌قطعاً صفحۀ اولش اینجوری نوشته: فلانی مادرش مرده بود و نامادریش باهاش خیلی بدرفتاری می‌کرد و هر روز...) اصلاً کجا بودیم؟ آهان ‍نامادری هی به سیندرلا می‌گفت اینو بشور اونو بشور، ‌آن را بشور،‌ آن‌ها را بشور، ایشان را بشور.»