کتاب عناصر چهارگانه طبیعت به مثابه اسطوره در معماری

کتاب عناصر چهارگانه طبیعت به مثابه اسطوره در معماری نوشتهٔ بابک خبازی‌ برآب (عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب) است. انتشارات کلید پژوه این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب عناصر چهارگانه طبیعت به مثابه اسطوره در معماری

کتاب عناصر چهارگانه طبیعت به مثابه اسطوره در معماری ۵ فصل دارد. این کتاب ماهیتی کیفی دارد. پس از مشخص‌شدن چارچوب کلی در ۴ فصل، مطالب مربوط به هر فصل با توجه به ارتباط و تقدم و تأخر مطالب دسته‌بندی و تجزیه‌وتحلیل شده‌اند.

در فصل اول که موضوع موردبحث پیرامون طبیعت و عناصر سازندهٔ آن است، بر اساس مطالعات کتابخانه‌ای نظریات و آرای حکیمان و متفکران جمع‌آوری و تدوین شده است؛ به‌طوری‌که خواننده بتواند پس از مطالعهٔ فصل اول به یک دیدگاه کلی و جزئی دررابطه‌با تعاریف، سیر تاریخی، اجزا و عناصر طبیعت و انواع پدیده‌های طبیعت برسد تا درک و فهم بیشتری نسبت به موضوع حاصل شود. در فصل دوم مطالبی پیرامون عناصر چهارگانهٔ طبیعت بر اساس مطالعات کتابخانه‌ای جمع‌آوری شده است. این مطالبْ پس از ساماندهی کلی در بخش‌هایی تدوین شده که در آن‌ها مطالبی به‌تفصیل دررابطه‌با عنصر آب، باد، خاک، آتش و نمادشناسی هر یک از آن‌ها آورده شده است تا منظور از اسطوره‌بودن این عناصر برای خواننده آشکار شود. در فصل سوم مطالبی پیرامون اسطوره و اسطوره‌شناسی جمع‌آوری و پس از تجزیه‌وتحلیل به تعریفی راجع‌به اسطوره و اسطوره‌شناسی در محیط از جنبه‌ای که با عناصر چهارگانهٔ طبیعت در ارتباط باشد، آورده شده است و رویکردهای اسطوره‌های طبیعت موردبررسی قرار گرفته است. در فصل چهارم باتوجه‌به مطالب ۳ فصل گذشته و تبیین موضوع پژوهش، به ارائهٔ مقوله‌های زیر پرداخته شده است:

۱. عناصر چهارگانهٔ طبیعت به‌مثابهٔ اسطوره،

۲. طبیعت و اجزای آن به‌مثابهٔ اسطوره در معماری،

۳. عناصر چهارگانهٔ طبیعت به‌مثابهٔ اسطوره در معماری (بر اساس قضیهٔ تجربی، تحلیلی و متافیزیکی).

خواندن کتاب عناصر چهارگانه طبیعت به مثابه اسطوره در معماری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران مطالعه پیرامون سمبولیسم در هنر معماری پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب عناصر چهارگانه طبیعت به مثابه اسطوره در معماری

«زندگی، همین نمود مادی است و انسان تا آنجا که می‌تواند باید برای بهره‌گیری بیشتر از طبیعت و چیرگی بر آن تلاش کند. سودمندترین دانش‌ها، دانش آگاهی از طبیعت و چیرگی بر آن است. مهم‌ترین نمونه این نگرش نگاه انسان غربی عصر نوگرایی (مدرنیسم) بر طبیعت می‌باشد.»