کتاب من دیگر ما: جلد اول (مهارتهای تربیت فرزند در دنیای امروز)
معرفی کتاب من دیگر ما: جلد اول (مهارتهای تربیت فرزند در دنیای امروز)
من دیگر ما نام مجموعهای نوشتهی محسن عباسی ولدی است. این مجموعه با عنوان فرعی فرزند ما از ماجدا نیست؛ او خود ما است اما در اندازهای کوچکتر پیرامون پرورش و تربیت کودکان در خانواده است.
جلد اول مجموعه من دیگر ما به مهارتهای تربیت فرزند در دنیای امروز میپردازد.
دربارهی کتاب من دیگر ما
من دیگر ما، جلد اول مجموعهای تربیتی است. این مجموعه هفت جلد دارد که در هر کدام از آنها به یکی از مسائل مهم تربیتی مانند نقش محبت، آزادی، بازی کردن، تلویزیون دیدن و بازیهای رایانهای پرداخته است. جلد اول مجموعه با نام من دیگر ما، در خصوص مهارتهای تربیت فرزند در دنیای امروز است. محسن عباسی ولدی در کتاب من دیگر ما، با زبان ساده و بیانی واضح و روشن، دیدگاههای تربیتی دینی بر کودکان و نوجوانان را بر مبنای تفکر اسلامی، مطرح کرده و با مثال و داستانهایی که در ضمن مطلب آورده، وضوح کلی کتاب را بیشتر کرده است.
کتاب من دیگر ما را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب من دیگر ما، برای پدران و مادران، مربیان و کسانی که با کودکان و نوجوانان کار میکنند، سودمند و کاربردی است.
دربارهی محسن عباسی ولدی
محسن عباسی ولدی در سال ۱۳۵۵ در تهران متولد شد. او با مدرک دیپلم ریاضی از دبیرستان شهدای کرج فارغ التحصیل شد و تحصیلات حوزوی را تا سطح ۳ کارشناسی ارشد فقه و اصول ادامه داد. محسن عباسی ولدی، آثار بسیاری را در زمینههای متفاوت داستان، ادبیات و معارف اسلامی تالیف و منتشر کرده است. مجموعهی هفت جلدی من دیگر ما یکی از تالیفات محسن عباسی ولدی است که به موضوع تربیت فرزند بر پایهی دیدگاه تفکر اسلامی پرداخته است.
جملاتی از کتاب من دیگر ما
تربیت فرزند در جامعۀ امروز، یکی از اصلیترین دغدغههای پدران و مادران است. وجود رقیبان زیاد در مسیر تربیت فرزند حساسیت مسأله را چند برابر کرده است.
بسیاری از والدین در جامعۀ ما با عطش فراوان به دنبال راهی برای تربیت صحیح فرزند هستند که باید به این عطش و انگیزه احترام گذاشت.
بچه که بودم مادرم برایم جوجه میخرید؛ از همین جوجههای رنگی؛ دانهای پنج تومان. اولش فکر نمیکردم بزرگ کردنشان کار چندان سختی باشد؛ اما بعد فهمیدم پرورش جوجهها فوت و فن خودش را دارد. چند جوجه از بین رفتند تا توانستم جوجهداری را یاد بگیرم. پیرزنها و پیرمردهای محلهمان از دستم عاصی بودند؛ از بس که به سراغشان میرفتم و از تجربههایشان میپرسیدم. یک بار که دوستم گفت کتابی دربارۀ جوجهها در یک کتابفروشی دیده، سر از پا نشناختم. به سراغ کتابفروش رفتم. کتاب، گران بود؛ اما قیمتش برایم مهم نبود. من دغدغۀ بزرگ کردن جوجههایم را داشتم.... من تنها نگران پرورش جسم جوجههایم بودم و همین نگرانی مرا وا میداشت که به دنبال راه صحیح پرورش آنها باشم.
حالا که بزرگ شدهام، بچههایی دارم که باید هم جسم و هم روحشان را پرورش دهم؛ اما یک سؤال: دغدغۀ من برای پیدا کردن راه تربیت فرزندانم، آیا به اندازۀ نگرانیام برای پرورش جوجههایم هست؟
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه