کتاب سیب معطر در کربلای ۱۰

کتاب سیب معطر در کربلای ۱۰ نوشتهٔ علی اکبر هوشنگی و علی رفیعی سادات است و نشر میراث ماندگار آن را منتشر کرده است. این کتاب زندگینامه سردار شهید حیدر عسگرپور جانشین تعاون لشکر ۴۱ ثارالله (ع) است.

درباره کتاب سیب معطر در کربلای ۱۰

گستردگی و تنوع رخدادهای جنگ هشت‌ساله، گاه خاطرات و رویدادها را در بطن خود پدید آورده است که قبول آن بسان سرچشمه خوشگوار در بستر دریاهای شور از دیده باور دور می‌نماید. از این منظر، ورای محاسبه ظاهری، بسیاری از لحظات این رویدادها در خور نگارش و مستعد خلق آثاری نادر و نامکرر توانند بود. جنگ هشت‌ساله، دریایی از حوادث شگفت و واقعه‌ای دریاگونه است. اگرچه در مقام بررسی و تحلیل تاریخی و جامع جنگ، توجه به همه ابعاد و زوایای آن از نظرگاه‌های گوناگون ضروری می‌نماید، نگاه آنانی که در این میان در آن میدان حضور داشته و در اعماق آن شنا کرده‌اند، نه تنها سخن اول و بلامنازع به شمار می‌آید که بررسی‌ها و پژوهش‌های دیگر بر اساس آن اعتبار می‌یابد. از این رو، صرف نگاه سیاسی، نظامی یا اقتصادی به جنگ داشتن و اظهار نظر در این باره ، ناکافی و در درک ماهیت جنگ ناکام خواهد ماند.

کتاب سیب معطر در کربلای ۱۰ از همین منظر سعی کرده به قسمتی از دوران جنگ بپردازد و زندگینامه سردار شهید حیدر عسگرپور جانشین تعاون لشکر ۴۱ ثارالله (ع) را بررسی کند.

خواندن کتاب سیب معطر در کربلای ۱۰ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب سیب معطر در کربلای ۱۰ را به کسانی که زندگینامه شهدا را مطالعه می‌کنند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سیب معطر در کربلای ۱۰

در سال ۱۳۳۵ روزی یکی از همسایگان به خانه ما آمد و گفت: برای شما خواب دیده‌ام که باید برای شما نقل کنم.

مرحوم میرزا که از این خواب همسایه مطلع شد گفت: خوابت را برایمان تعریف کن.

همسایه گفت: در عالم خواب دیدم سنگی روی زمین است سنگ را برداشتم دیدم درب خانه‌ای باز شد که داخل آن سفید و روشن است و دو نفر

در داخل اتاق نشسته‌اند یکی عمامه سفیدی دارد و یکی هم در کنارش نشسته است. یک عدد سیب به من داد و گفت: این سیب را بده به لیلا!