بریده‌هایی از کتاب دوست داشتن من سخت است

دوست داشتن من سخت است! اما غیر ممکن نیست شاید بخواهی کار سخت را انجام دهی و دوستم داشته باشی...!

این داستان را بی صدا بخوان که عمقِ فاجعه است... این گوشه زنی چمباتمه زده، و در تنهایی خودش گریه می‌کند. و مردی در گوشه‌ای تاریک به پنجره تکیه داده و زار زار سیگار میکشد! زندگی دو غریبه، که با جملات عربی یک عاقد شروع شد... نه با یک دنیا عشق!

بین ما یک پانتومیمِ ساده بود بدون حرکتِ دست با عشق با نگاه... نگاه هایت به من آموخت، که دو چشم بیشتر از یک زبان حرف برای گفتن دارند!

بزرگتر که می‌شوی میفهمی، نباید از هیچکس هیچ انتظاری داشته باشی... انتظار که نداشته باشی، هیچگاه مایوس نمی‌شوی باور کن هیچکس بهترین نیست!! بیا قبول کنیم، هیچ چیز از هیچکس بعید نیست و حقیقت همان چشمانی است که رو به حقایق زندگی میبندیم!