بریدههایی از کتاب کلکسیونر
۳٫۷
(۲۰۵)
مام این مدت فکر میکردم کارم جدی نیست. میدانم ممکن است خیلی عجیب به نظر بیاید، ولی واقعاً همینطور بود. مدام با خودم میگفتم البته من هرگز چنین کاری نمیکنم، همهچیز بازی است. اگر اینهمه پول و زمان در اختیار نداشتم حتی بازیاش را هم نمیکردم. به عقیدهٔ من خیلی از آدمهایی که به نظر خوشبخت میرسند اگر پول و زمان کافی در اختیارشان باشد همین کار من، یا کاری مشابه، را میکنند. میخواهم بگویم دست به کاری میزدند که الآن تظاهر میکنند نباید آن کار را انجام دهند.
Mina
تمام مدت تنها بودم، خوششانس بودم که هیچ دوست واقعیای نداشتم.
Mina
من عاشق صداقت و آزادی و بخششم. من عاشق ساختنم، عاشق انجام دادنم. عاشق کمالم، عاشق هر چیزی هستم که ایستا نیست، راکد نیست، تقلید نمیکند، روحش نمُرده.
Parinaz
«نگاه من به همهچیز بر مبنای زیباییه. میفهمی؟ خوب و بد برام اهمیتی نداره. فقط زشت یا زیبا. به نظرم خیلی چیزهای خوب زشتند و خیلی چیزهای بد زیبا.»
کاربر imdreeam
قدرت فساد میآورد. و پول قدرت است.
rkive
اگر از قبل تصمیم خودت را گرفته باشی همهچیز غمگین است.
فربال
فکر میکنم همهٔ ما یک مشت حشرهایم، یک مدت زندگی میکنیم و بعد میمیریم و همین و تمام. هیچ شفقتی در چیزها نیست. حتی دنیای پس از مرگی هم وجود ندارد. هیچی نیست.
NeginJr
چنین حسی در خیالم نمیگنجید. ورای نفرت، ورای یأس. نمیتوانی از چیزی متنفر باشی که قدرت لمسش را نداری، حتی نمیتوانم حس کنم معنای یأس برای اکثر آدمها چیست. اینی که من دارم فراتر از یأس است. انگار دیگر هیچ حسی ندارم. میبینم، ولی نمیتوانم حس کنم.
NeginJr
مثل روزی است که میفهمی عروسکها صرفاً عروسکاند. خودِ قدیمم را برمیدارم و میبینم چهقدر مضحک است. اسباببازیای که خیلی با آن بازی کردهام. کمی رقتانگیز است، شبیه عروسکی بدترکیب ته قفسهٔ کمد.
NeginJr
همیشه سعی کردهام برای زندگی اتفاق بیفتم؛ ولی الآن وقت آن است که بگذارم زندگی برای من اتفاق بیفتد.
NeginJr
نمیخواهم بمیرم چون همچنان به آینده فکر میکنم. شدیداً کنجکاوم بدانم زندگی برایم چه در چنته دارد. چه اتفاقی برایم خواهد افتاد، چهطور شکل خواهم گرفت، پنج سال دیگر چهطور آدمی هستم، ده سال دیگر، سی سال دیگر.
NeginJr
اعتماد بیپشتوانه به اقبال و مشیت الاهی و لطف خدا فایده ندارد. باید خودت دست به عمل بزنی، باید بجنگی.
NeginJr
وقتی سر کسی فریاد میکشی یعنی هنوز ارتباطی هست.
NeginJr
به هیچ دنیایی جز دنیایی که در آن زندگی میکند و میبیندش باور ندارد. اوست که در زندان است؛ در دنیای محدودِ پُر از نفرتِ منحصر به حال حاضرِ خودش.
NeginJr
فقرای درستکار همان ثروتمندان وقیحاند منهای پول. فقر مجبورشان میکند غرور و خصایل خوب را در چیزهایی بهجز پول جستوجو کنند. ولی وقتی دستشان به پول میرسد نمیدانند با آن چه کنند. کُل فضایل قدیمی را، که در واقع فضایل واقعی نبودهاند، از یاد میبرند. فکر میکنند تنها فضیلتْ پولِ بیشتر درآوردن و خرج کردن است. نمیتوانند تصور کنند آدمهایی هستند که پول برایشان هیچ است. اینکه زیباترین چیزها مستقلاند از پول.
NeginJr
چرا آدمها باید پول داشته باشند وقتی استفاده از آن را بلد نیستند؟
NeginJr
این نفرتانگیزترین کار است، ترک زندگی به این خاطر که فکر میکنی برازندهات نیست. ولی گاهی اوقات ترسناک است، فکر کردن به اینکه اگر زندگی را جدی بگیری گذرانش تا چه حد مشکل است.
NeginJr
از درسنخواندهها و جاهلها متنفرم، از فخرفروشها و متظاهرها، از حسودها و منزجرها، از حقیرها و پستفطرتها و کوتهفکرها. از تمام آدمهای معمولی بیخاصیت حقیری که از حقارت و بیخاصیتیشان شرم ندارند.
NeginJr
هر دوی ما استاد دیدن درون بقیهایم. کاریاش نمیتوانیم بکنیم.
NeginJr
همهشان عین هماند، زنانی شبیه او. نوجوانها و دخترها نیستند که فرق کردهاند. ما عوض نشدهایم، ما فقط جوانایم. این آدمهای احمقِ تازه به میانسالیرسیدهٔ سابقاً جوان تغییر کردهاند. این تلاش مضحکِ مذبوحانه برای ماندن با ما. نمیتوانند با ما باشند. ما نمیخواهیم آنها با ما باشند. نمیخواهیم مثل ما لباس بپوشند و از زبان ما استفاده کنند و علایق ما را داشته باشند. بهقدری بد ما را تقلید میکنند که نمیتوانیم احترامی برایشان قایل باشیم.
NeginJr
حجم
۲۸۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۱ صفحه
حجم
۲۸۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۱ صفحه
قیمت:
۷۲,۰۰۰
۳۶,۰۰۰۵۰%
تومان