بریده‌هایی از کتاب لذت کار کردن

مطالعات بسیاری نشان می‌دهند که نامرتب بودن خیلی بیشتر از آنچه که تصور می‌کنیم از جهات مختلف برایمان گران تمام می‌شود. طی تحقیقی که روی جوانان مشغول به کار آمریکایی انجام شد ۹۰ درصد آنها از تأثیر منفی این مسئله بر کار خود خبر دادند. نتیجهٔ این امر از نظر آنان ناکارآمدی، ازدست‌دادن انگیزه و رضایت بود. حتی مسئله نامنظم بودن بر سلامتی هم تأثیر می‌گذارد. طی تحقیقات انجام‌شده توسط UCLA این موضوع باعث بالا رفتن سطح کورتیزول خون در نتیجهٔ افزایش میزان استرس در بدن می‌شود. مقادیر بالای کورتیزول به‌طور مزمن می‌تواند ما را مستعد ابتلا به افسردگی، بی‌خوابی و سایر اختلالات روانی و همچنین اختلالات جسمی مرتبط با استرس مانند بیماری قلبی، فشار خون بالا و دیابت کند. علاوه‌بر این، تحقیقات روانشناسی اخیر نشان می‌دهد که یک محیط کثیف از مغز شما بیشتر کار می‌کشد.

اگر این کتابی است که شما قصد دارید «بعضی‌وقت‌ها» آن را بخوانید، توصیه می‌کنم تاریخی را برای انجام آن تعیین کنید. بدون تلاش آگاهانه، «گاهی» هرگز نمی‌آید.

نشستن مانند موقعیت سرزمینی است که باعث می‌شود افراد نسبت به ایده‌های خود بیش‌ازحد احساس تملک کنند و کمتر به ایده‌های جدید بپردازند. در مقابل، ایستادن باعث می‌شود افراد بیشتر سرگرم و درگیر جلسه باشند. یک نکتهٔ مثبت دیگر این است که زمان کمتری صرف جلسات ایستاده می‌شود.

یک میز مرتب باعث ارزیابی بالاتر از شخصیت و ظرفیت ما می‌شود. باعث افزایش عزت‌نفس و انگیزهٔ ما می‌شود. در نتیجه، ما سخت‌تر کار می‌کنیم و عملکردمان بهبود می‌یابد.

مطالعات بسیاری نشان می‌دهند که نامرتب بودن خیلی بیشتر از آنچه که تصور می‌کنیم از جهات مختلف برایمان گران تمام می‌شود. طی تحقیقی که روی جوانان مشغول به کار آمریکایی انجام شد ۹۰ درصد آنها از تأثیر منفی این مسئله بر کار خود خبر دادند. نتیجهٔ این امر از نظر آنان ناکارآمدی، ازدست‌دادن انگیزه و رضایت بود. حتی مسئله نامنظم بودن بر سلامتی هم تأثیر می‌گذارد. طی تحقیقات انجام‌شده توسط UCLA این موضوع باعث بالا رفتن سطح کورتیزول خون در نتیجهٔ افزایش میزان استرس در بدن می‌شود. مقادیر بالای کورتیزول به‌طور مزمن می‌تواند ما را مستعد ابتلا به افسردگی، بی‌خوابی و سایر اختلالات روانی و همچنین اختلالات جسمی مرتبط با استرس مانند بیماری قلبی، فشار خون بالا و دیابت کند. علاوه‌بر این، تحقیقات روانشناسی اخیر نشان می‌دهد که یک محیط کثیف از مغز شما بیشتر کار می‌کشد. وقتی در شرایطی درهم و برهم محصور هستیم، افکار ما آن‌قدر درگیر می‌شوند که همهٔ چیزهای اطراف خود را ثبت کنیم و دیگر نمی‌توانیم روی کاری که باید در حال حاضر انجام دهیم متمرکز شویم،

مطالعات متعددی درمورد ارزیابی کارمندان در محیط کار نشان داده است که هرچه فضای مربوط به هر شخص مرتب‌تر باشد، احتمال بیشتری دارد که دیگران آنها را کارآمد، باهوش، گرم و آرام ببینند، مطالعهٔ دیگری نیز نشان داد که چنین افرادی بااعتمادبه‌نفس، صمیمی، زحمتکش و مهربان هستند. لیست صفت‌ها باعث می‌شود این افراد مانند برندگان واقعی دیده شوند.

نامنظم بودن بر سلامتی هم تأثیر می‌گذارد

تحقیقات روانشناسی اخیر نشان می‌دهد که یک محیط کثیف از مغز شما بیشتر کار می‌کشد. وقتی در شرایطی درهم و برهم محصور هستیم، افکار ما آن‌قدر درگیر می‌شوند که همهٔ چیزهای اطراف خود را ثبت کنیم و دیگر نمی‌توانیم روی کاری که باید در حال حاضر انجام دهیم متمرکز شویم، مانند کاری که روی میز که در دست انجام داریم یا ارتباط با دیگران. احساس پریشانی، استرس و اضطراب می‌کنیم و توانایی تصمیم‌گیری خود را از دست می‌دهیم. به نظر می‌رسد به‌هم‌ریختگی همچون آهن‌ربایی برای بدبختی است.

اثرات بی‌نظمی می‌تواند ویران‌کننده باشد. اما نگران نباشید، همهٔ این مشکلات با مرتب‌سازی حل می‌شوند.

با خواندن هر جمله، میزان موافقت یا مخالفت خود را با مقیاس ۱ تا ۵ ارزیابی کنید. هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد. فقط به قلب خود گوش دهید و صادقانه پاسخ دهید. (۱= کاملاً مخالف، ۲= مخالف، ۳= هیچ‌کدام، ۴= موافق، ۵= کاملاً موافق) الف) ۱-      از یادگیری چیزهای جدید لذت زیادی می‌برم. ۲-      من به دنبال چالش در محل کار هستم. ۳-      من با کار با دیگران که مهارت و تخصص بیشتری نسبت به من دارند سود می‌برم. ب) ۴-      من یک برنامهٔ کاری انعطاف‌پذیر می‌خواهم. ۵-      دوست دارم با صحبت کردن در ذهنم احساس امنیت کنم. ۶-      من می‌خواهم کارهایم را آن‌طور که به نظرم مناسب است، بدون نظارت بیش‌ازحد، با آزادی انجام دهم.

ج) ۷-      من می‌خواهم مقدار پولی را که می‌گیرم به حداکثر برسانم. ۸-      من می‌خواهم به کار خودم تسلط داشته باشم. ۹-      من دوست دارم کسانی که با آنها کار می‌کنم، اعم از همکاران، مشتریان، و سوپروایزرها مرا تمجید کنند. د) ۱۰- من تشکیل دوستی‌های واقعی در محل کار را در اولویت قرار می‌دهم. ۱۱- من از کمک به دیگران در محل کار لذت می‌برم. ۱۲- من ترجیح می‌دهم همکارانی داشته باشم که با من همکاری کنند، تا اینکه مستقل کار کنند. سؤالات قسمت «الف» به یادگیری، قسمت «ب» در مورد آزادی شغلی، قسمت «ج» در مورد دستیابی، و قسمت «د» در ارتباط با دیگران است.

یک هدف ساده را در نظر داشته باشید: دانستن اینکه هرچیز در محیط شغلی شما به کجا تعلق دارد. وسایل شما شامل چه مواردی می‌شوند؟ آن‌ها را کجا نگه می‌دارید؟ با توجه به ماهیت کار شما کدام موارد بیشتر می‌شوند و وقتی این اتفاق بیفتد، آن‌ها را در کجا قرار می‌دهید؟ تنها زمانی که همهٔ این موارد را درک کنید می‌توانید ادعا کنید که مرتب شده‌اید. چگونه می‌توانید به آن برسید؟ تمام فضای کاری خود را طبقه‌بندی و مرتب کنید، همه در یک زمان! نه اینکه امروز روی میز خود را تمیز کنید، فردا کشو و روز دیگر باقی قسمت‌ها را. اولین قدم، اختصاص دادن زمانی مشخص برای مرتب کردن است.

دو نوع مرتب‌سازی وجود دارد: مرتب‌سازی روزانه و جشنوارهٔ مرتب‌سازی. اولین مورد شامل مشخص کردن مواردی است که شما در طول روز استفاده کرده‌اید و اختصاص دادن جای دیگری برای چیزهای جدید است که در برنامهٔ ذخیره‌سازی شما قرار دارد. از طرف دیگر، جشنوارهٔ مرتب‌سازی، به معنای ارزیابی مجدد همهٔ چیزهایی است که دارید، از خود بپرسید که آیا هریک از آنها واقعاً در زندگی شما مهم هستند و سیستم ذخیره‌سازی خود را سازمان‌دهی کنید. من این فرایند را «جشنوارهٔ مرتب‌سازی» می‌نامم. در فضای کاری، یک جشنوارهٔ مرتب‌سازی به معنای تجدید ارزیابی همهٔ چیزهای فیزیکی و حتی غیرفیزیکی است. به‌عنوان مثال، مرتب‌سازی ایمیل شامل بررسی نامه‌هایی می‌شود که در صندوق ورودی خود دارید، درحالی‌که فرصت مرتب‌سازی بیان‌کنندهٔ زمانی است برای هر فعالیت وجود دارد.

بیایید شروع کنیم. ابتدا از خود بپرسید که زندگی کاری چه نوع شادی‌ای را برای شما ایجاد می‌کند و آن را به وضوح در ذهن خود تصور کنید. سپس به ما اجازه دهید که به شما کمک کنیم تا جشنوارهٔ خود را شروع کنید، تا این ایدئال‌ها را به واقعیت تبدیل کنید. با داشتن طرز فکر درست و رویکرد درست می‌توانید به زندگی کاری‌ای که همیشه آرزو داشتید، دست یابید.

برای شروع، فقط فضاهایی که برای شماست، را مرتب کنید. این قاعدهٔ مهمی است و اساساً به معنای شروع از میز کار خود است. اگر فضاهای مشترکی مثل انبار، اتاق استراحت یا اتاق جلسات وجود دارد، آن‌ها را نادیده بگیرید.

کتاب‌ها دورهٔ اوج زندگی خود را دارند. این زمانی است که آنها باید خوانده شوند، اما عادی است که مردم این زمان را از دست دهند. در مورد شما چطور؟ آیا کتاب‌هایی در محل کارتان دارید که زمان آنها گذشته باشد؟

هنگام مرتب کردن کتاب‌های خود، با جمع‌آوری همهٔ آنها در یک نقطه شروع کنید. شاید فکر می‌کنید بهتر است با دیدن عناوین کتاب‌ها درحالی‌که هنوز در قفسهٔ شما هستند، آن‌ها را انتخاب کنید، اما لطفاً از این مرحله صرف‌نظر نکنید. کتاب‌هایی که بیش از حد در قفسه ماندگار شده‌اند، بخشی از منظره شده‌اند. ذهن شما آنها را ثبت نمی‌کند، حتی اگر آنها مستقیماً در معرض دید شما باشند، و این تصمیم‌گیری را که آیا باعث ایجاد شادی می‌شود یا نه را دشوار می‌کند. فقط با در دست گرفتن هر یک از آنها درواقع می‌توانید آنها را به‌عنوان موجودات جداگانه مشاهده کنید.

اگر قضاوت درمورد اینکه کتاب خاصی باعث خوشحالی شما می‌شود مشکل نیست، سعی کنید از خودتان سؤالات خاصی بپرسید. به‌عنوان مثال، چه زمانی آن را خریده‌اید؟ چندبار آن را خوانده‌اید؟ آیا می‌خواهید دوباره آن را بخوانید؟ اگر کتابی است که هنوز نخوانده‌اید، خود را هنگام خرید آن تجسم کنید. این یادآوری می‌تواند در تصمیم‌گیری درمورد نیاز شما به آن کتاب کمک کند. اگر این کتابی است که شما قصد دارید «بعضی‌وقت‌ها» آن را بخوانید، توصیه می‌کنم تاریخی را برای انجام آن تعیین کنید. بدون تلاش آگاهانه، «گاهی» هرگز نمی‌آید.

اگر با سرعت پیش بروید، خیلی زود تشخیص می‌دهید که با چه نوعی از آن سر و کار دارید. زیرشاخه‌های مشترک موجود در یک فضای کاری معمولی شامل موارد زیر است: -      تجهیزات دفتری و اداری (قلم، قیچی، منسوجات، نوار، و غیره) -      لوازم برقی (لوازم دیجیتال، اسباب‌بازی، کابل و غیره) -      کومونوی مخصوص شغل (نمونه محصولات، مواد هنری، لوازم، قطعات، و غیره) -      موارد شخصی (لوازم آرایشی، دارو، مکمل و غیره) -      مواد غذایی (چای، میان‌وعده، و غیره) با جمع‌آوری همهٔ زیرمجموعه‌های یک گروه شروع کرده و آنها را یکی‌یکی انتخاب کنید.

لوازم اداری را می‌توان به دو نوع تقسیم کرد: لوازم میز و مواد مصرفی. هنگام مرتب کردن این زیرمجموعه، هر نوع را جداگانه مرتب کنید. ۱. لوازم میز: این دسته شامل مواردی مانند قیچی و منگنه است که از هرکدام آنها فقط به یک عدد نیاز دارید. اما برخی از افرادی ناآگاهانه بیشتر از آنچه لازم دارند تهیه می‌کنند. به‌عنوان مثال یکی از مراجعان من، سه مدادتراش، چهار خط‌کش، هشت منگنه و دوازده عدد قیچی جمع کرده بود.

لوازم اداری را می‌توان به دو نوع تقسیم کرد: لوازم میز و مواد مصرفی. هنگام مرتب کردن این زیرمجموعه، هر نوع را جداگانه مرتب کنید. ۱. لوازم میز: این دسته شامل مواردی مانند قیچی و منگنه است که از هرکدام آنها فقط به یک عدد نیاز دارید.

به افرادی که با شما در ارتباط هستند اجازه دهید برنامهٔ شما را بشناسند و راه دیگری را انتخاب کنید تا بتوانند برای موارد بسیار فوری با شما تماس بگیرند، به این ترتیب مجبور نخواهید شد مدام ایمیل را چک کنید.

همهٔ ما قبول داریم که هرچه ایمیل کمتر بهتر! به یاد داشته باشید که ایمیل تنها یکی از ابزارهایی است که از آن در کار استفاده می‌کنید و کار اصلی شما چیز دیگری است.

یک مطالعهٔ جدید نشان داد که تقریباً سه‌چهارم آمریکایی‌ها تلفن‌های خود را با خود به داخل حمام می‌برند. به من اعتماد کنید، ایمیل، پیامک، اعلان را بگذارید برای زمانی که آرام گرفتید!

شما سه دسته وظیفه خواهید داشت: وظایف اصلی، وظایف پروژه و وظایف تکاملی.