بریده‌هایی از کتاب زن واسپرده

«اگر زنی وجود نداشت همه ما در غارها زندگی می‌کردیم و گوشت خام می‌خوردیم. ما تمدن را برای آن ساختیم که زنان را تحت تأثیر قرار دهیم.» ــ اورسن ولز

«خرد از دو بخش تشکیل می‌شود: (الف) داشتن مطلب زیاد برای گفتن و (ب) حرفی نزدن.» ــ ناشناس

«اگر زنی وجود نداشت همه ما در غارها زندگی می‌کردیم و گوشت خام می‌خوردیم. ما تمدن را برای آن ساختیم که زنان را تحت تأثیر قرار دهیم.»

«برای این که دنیا را اصلاح کنیم ابتدا باید کشور را اصلاح کنیم، برای این که کشور را درست کنیم باید خانواده را اصلاح کنیم، برای این که خانواده را اصلاح کنیم باید زندگی شخصی خود را سامان ببخشیم، باید دلهایمان را اصلاح کنیم

«اعتماد داشتن واگیردار است. اطمینان نداشتن هم همین‌طور.»

«بهتر است صد دشمن بیرونی داشته باشید، اما یک دشمن درونی نداشته باشید.»

«سکوت مباحثه سنگینی است که به‌سادگی نمی‌توان بر آن چیره شد.»

بی‌توجهی به خود تقریبآ همیشه علت اصلی گرفتاری است. درست در لحظه‌ای که از خواب محروم می‌شوید، گرسنه می‌شوید، کلافه می‌شوید یا تحت تأثیر استرس شدید قرار می‌گیرید، به هیچ‌کس و از جمله به خودتان لطف نمی‌کنید.

واسپاری مسایل زندگی به شوهر، به مفهوم بازگشت به دهه پنجاه و یا شورش علیه نهضت برابری‌طلبی زنان نیست. این کتاب درباره سکوت‌کردن و سرد شدن نیست. مطمئنآ درباره چاپلوسی و اطاعت هم نیست. در عوض این کتاب درباره تبعیت از اصولی است که به شما امکان می‌دهد تا عادت‌ها و نگرش‌های خود را برای رسیدن به صمیمیت در زندگی زناشویی‌تان تغییر دهید. مطلب بر سر ایجاد رابطه‌ای است که شما و همسرتان بتوانید در آن به اوج برسید و به اتفاق رشدی متعالی و معنی‌دار داشته باشید.

«خرد از دو بخش تشکیل می‌شود: (الف) داشتن مطلب زیاد برای گفتن و (ب) حرفی نزدن.»

ممکن است بسیاری از ما وسوسه شویم که به این دلیل که خودمان کاری نمی‌کنیم دیگران را به بی‌توجهی و خودپسندی متهم سازیم.

«بعضی از زنان به قدری اوقاتشان را صرف می‌کنند تا از شوهرشان همسر خوبی بسازند که فرصتی پیدا نمی‌کنند تا از خود همسری شایسته بسازند.»

«امنیتی در کار نیست، هرچه هست فرصت است.»

پول موضوعی در ارتباط با ارزش است.

«ثروتی جز زندگی وجود ندارد.»

«هنر پذیرفتن در این است که طوری رفتار کنیم که شخص اگر برایمان کار کوچکی انجام داده، آرزو کند کاش کار مهم‌تری صورت داده بود.»

«هرچه را که نصیبتان می‌شود با روی خوش بپذیرید، اما آرزوی چیز دیگری نداشته باشید.»

«اعتماد داشتن واگیردار است. اطمینان نداشتن هم همین‌طور.»

«اندیشه‌ها، کلمات، و کردارهای ما تارهایی هستند که ما آنها را به دور خود می‌تنیم.»

صمیمیت مجموعه‌ای از مسایل و امور جزیی است، مجموعه‌ای از صحبت‌های ظریف و لطیف است، صحبت‌هایی که بعضآ احمقانه به نظر می‌رسند و با این حال همان‌هایی هستند که شوهرتان با کسی جز شما درباره آنها حرف نمی‌زند.

آسیب‌پذیر بودن، نقطه‌ضعف نیست. در واقع اعلام آسیب‌پذیری به شجاعت بیشتری احتیاج دارد.

درست همان‌طور که وقتی به کشور جدید و ناشناخته‌ای پا می‌گذارم به فرهنگ و سنت‌هایشان احترام می‌گذارم؛ معتقدم که در برخورد با فرهنگ شوهر باید به آن احترام گذاشت، زیرا این رعایت به زندگی زناشویی زیبایی بیشتری می‌بخشد. رفتار خردمندانه بدین معناست که فرهنگ او را مسخره نکنیم و به او فشار نیاوریم که حرفی بزند، یا کاری کند که او را ناراحت نماید.

لازمه صمیمیت این نیست که شوهرتان احساسش را با شما در میان بگذارد. آن را در جای دیگری جستجو کنید. از انتقاد دست بکشید تا روابطی ملایم و دوستانه داشته باشید. در فرهنگ مردانه احساس نمی‌کنید که در خانه و کاشانه خود هستید، دلیلش این است که در محیط بومی خود به سر نمی‌برید. اما می‌توانید راه کنار آمدن با آن را بیاموزید.

مورد کنار آمدن با زندگی زناشویی‌تان صدق می‌کند. کارهایی هست که حتی اگر دوست نداشته باشید باید انجام دهید.

زیرا نمی‌خواهیم به ما هدیه بدهد، بلکه هدف ما این است که او خود بخواهد که به ما هدیه بدهد.

«اوج خوشبختی آن است که بدانیم ما را دوست دارند.»

از کجا می‌فهمید که شوهرتان را بیش از حد توانش زیر فشار گذاشته‌اید.

در نظر ژانت شوهرش به قدری خودخواه و خودمدار بود که نمی‌توانست با فرزندش به شکل معنی‌داری وقت صرف کند.

فراموش کنید که «ارتباط بیشتر» کلید زندگی زناشویی صمیمانه است.

«موفقیت در زندگی یعنی رفتن از یک اشتباه به اشتباه بعدی بدون از دست دادن اشتیاق و دلگرمی.»