بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب طاعون | طاقچه
تصویر جلد کتاب طاعون

بریده‌هایی از کتاب طاعون

نویسنده:آلبر کامو
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۶از ۱۵۵ رأی
۳٫۶
(۱۵۵)
خوشحال نیستم از این‌که می‌ذارم می‌رم، اما لازم نیست آدم خوشحال باشه تا از نو شروع کنه.»
Mado7
فراموش کنند تا آن هنگام چگونه می‌زیسته‌اند.
یك رهگذر
می‌گفت «خوشحالم دوباره می‌بینمت، برنار. موش‌ها نمی‌تونند این شادی رو ازم بگیرند.»
Zahra.kazemi6
گذشته‌ای هم که مدام به‌اش فکر می‌کردند فقط طعم حسرت داشت و بس.
B-vafa
ساده‌ترین راه برای آن‌که آدم شهری را بشناسد این است که سر دربیاورد آن‌جا مردم چه‌طور کار می‌کنند، چه‌طور محبت می‌ورزند و چه‌طور می‌میرند.
فهیمه
بازنماییِ نوعی محبس به واسطهٔ نوعی دیگر از آن همان‌قدر معقول است که بازنمایی هر چیزی که واقعاً وجود دارد به واسطهٔ چیزی که وجود ندارد.
A
از پَسِ اشک‌ها، لبخند تابید، کمی چروکیده.
B-vafa
اگر بشود هم‌زمان خوشبخت و محزون بود.
B-vafa
پیش می‌آید آدم مدت‌ها غصه‌دار باشد بی‌آن‌که خودش متوجه شود.
آسمان دار
از آن‌جایی که شهرمان همیشه زمینهٔ مناسب را برای ایجاد عادت فراهم می‌آورد، می‌توان گفت اوضاع روبه‌راه است و از هر حیث بر وفق مراد
Zahra.kazemi6
شهری بدون کبوتر و بدون درخت و بدون باغ را مجسم کرد که آن‌جا از بال زدن‌ها و خش‌خشِ برگ‌ها خبری نیست و، در یک کلام، مکانی است خنثی؟
آســاره
بازنماییِ نوعی محبس به واسطهٔ نوعی دیگر از آن همان‌قدر معقول است که بازنمایی هر چیزی که واقعاً وجود دارد به واسطهٔ چیزی که وجود ندارد.
آســاره
موش‌ها در خیابان می‌میرند و انسان‌ها در اتاق‌شان؛ و روزنامه‌ها فقط دغدغهٔ خیابان را دارند.
فهیمه
قهرمانی و قداست با سلیقه‌م جور نیستند. واسه‌م مهمه که آدم باشم.
p.ch
در میانهٔ تبعیدِ عمومی از همه تبعیدشده‌تر بودند، زیرا اگر زمان برای‌شان، همان‌طور که برای بقیه، مایهٔ دلهره‌ای خاص بود، پابستهٔ مکان هم بودند و مدام به دیوارهایی برمی‌خوردند که بین مأمنِ طاعون‌زده و وطنِ ازدست‌رفته‌شان جدایی می‌انداختند.
{ آیه راد } کتاب نخوان همیشگی :)
پیش می‌آید آدم مدت‌ها غصه‌دار باشد بی‌آن‌که خودش متوجه شود.
یك رهگذر
«برادران زمانش فرارسیده. باید همه‌چیز را یا باور کرد یا منکر شد. و کدام‌یک از شما جرئت دارد همه‌چیز را منکر شود؟»
معصومه توکلی
آدم نمی‌تواند همواره تنها بماند.
یك رهگذر
«کسی در شهر نمی‌خندد جز مست‌ها، که آن‌ها هم زیادی می‌خندند.»
A PERSON
وقتی جنگ پیش می‌آید، دیگر به‌زحمت می‌فهمیم انسانِ مُرده یعنی چه. و از آن‌جایی که انسان مُرده وزن ندارد مگر این‌که مرگش را به چشم ببینیم، صدمیلیون جسدِ پخش‌وپلاشده در تاریخ جز سوسویی در تخیل نیست.
meysam zamanifar

حجم

۲۹۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

حجم

۲۹۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

قیمت:
۶۷,۵۰۰
۳۳,۷۵۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۴صفحه بعد