بریده‌هایی از کتاب امام هادی (ع)

به‌گزارش سهل‌بن‌زیاد، یکی از یاران امام‌هادی (ع) نامه‌ای به ایشان نوشت و از آن بزرگوار خواست که دعایی جامع برای برخورداری از سعادت دنیا و آخرت، به وی بیاموزد. پاسخی که امام همام برای او نوشتند، این‌گونه بود: - بسیار استغفار کن و خداوند را سپاس بگو که در این صورت، همهٔ خیر و سعادت دنیا و آخرت را به‌دست خواهی آورد.

گردن‌کشان زورمند برای سکونت و حفظ خویشتن، بر فراز کوه‌ها، خانه‌هایی ساختند و در آنها آرمیده‌اند و مردانی نیرومند را به پاسداریِ خود گماشتند؛ اما اینها نتوانست آنان را از مرگ برهاند و به آنها سودی برساند!

در بهشت خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها و اسباب فراوانی برای شادمانی وجود دارد که آدمی همهٔ آنها را دوست می‌دارد و از آنها لذت می‌برد. همهٔ این نعمتها را خداوند یکتا، برای حضرت آدم مباح کرده بود؛ اما از آنها خواسته بود که گِرد درخت ممنوعه نگردند. آن درخت ممنوعه، «حسد» بود! در واقع، خداوند به آدم و حوا خاطرنشان کرده بود که هرگز گِرد حسد نگردند؛ ولی آدم دچار فراموشی شد...

لا اله الا الله نمی‌گویند، جز برای فریفتن مردمان! کم نمی‌خورند، مگر برای پرکردن کاسه‌های بزرگ و جذب دلهای ابلهان به‌سوی خویشتن! برای مردم از دوستی خدا سخنی به میان می‌آورند؛ اما به‌گونه‌ای پنهانی، آنان را به چاه گمراهی فرومی‌افکنند. وِردشان کف‌زدن است و ذکرشان آوازخوانی!

گوشت فرزندان فاطمه (س) بر درندگان حرام است

گردن‌کشان زورمند برای سکونت و حفظ خویشتن، بر فراز کوه‌ها، خانه‌هایی ساختند و در آنها آرمیده‌اند و مردانی نیرومند را به پاسداریِ خود گماشتند؛ اما اینها نتوانست آنان را از مرگ برهاند و به آنها سودی برساند! ازهمین‌روی، پس از آن‌همه سرفرازی و جلال و شُکوه، از آن جایگاه‌های امن و بلند به پایین فروغلتیدند و در گودال گورها جای گرفتند و به‌راستی از فراز به فرود سرازیر شدند! پس از آن که به خاک سپرده شدند، فریادگری، آنان را ندا داد: «آن دستبندها و آن تاجها و زیورهای طلا و آن لباسهای زیبا چه شدند و کجایند؟! آن بدنهای مرفه و آن چهره‌های سرشار و برخوردار از نازها و نعمتها که هماره در پس پرده‌ها و آذین‌بندیهای زیبا پنهان می‌شدند، کجا هستند؟!»

گردن‌کشان زورمند برای سکونت و حفظ خویشتن، بر فراز کوه‌ها، خانه‌هایی ساختند و در آنها آرمیده‌اند و مردانی نیرومند را به پاسداریِ خود گماشتند؛ اما اینها نتوانست آنان را از مرگ برهاند و به آنها سودی برساند! ازهمین‌روی، پس از آن‌همه سرفرازی و جلال و شُکوه، از آن جایگاه‌های امن و بلند به پایین فروغلتیدند و در گودال گورها جای گرفتند و به‌راستی از فراز به فرود سرازیر شدند! پس از آن که به خاک سپرده شدند، فریادگری، آنان را ندا داد: «آن دستبندها و آن تاجها و زیورهای طلا و آن لباسهای زیبا چه شدند و کجایند؟! آن بدنهای مرفه و آن چهره‌های سرشار و برخوردار از نازها و نعمتها که هماره در پس پرده‌ها و آذین‌بندیهای زیبا پنهان می‌شدند، کجا هستند؟!»