بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سالتو | صفحه ۱۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سالتو

بریده‌هایی از کتاب سالتو

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۳۳۰ رأی
۳٫۵
(۳۳۰)
بازنده کَسیه که دیگه بلند نشه.
nataliansic
چرا باید دعوا کرد، وقتی می‌شه با فکر کردن مشکل رو به‌وقتش و به روش درستش حل کرد؟!
nataliansic
اگه دنبال چیزی نباشی پیداش هم نمی‌کنی
nataliansic
اگه نتونیم آدم‌ها رو کنترل کنیم اوج‌نگرفته پَروبال‌مون رو شکونده‌ن.
nataliansic
بعضی از قصه‌ها آن‌قدر واقعی‌اند که نباید تعریف شوند، چون کسی باور نمی‌کند.
nataliansic
به مادرم دربارهٔ اسباب‌کشی بگویم. یادم رفته بود به مادرم بگویم که دیگر تمام شد. که من، پسرش، می‌خواهم از آن‌جا بیرون بکشمش. تا همان‌طور که دوست دارد یک روز از خواب بیدار شود و ببیند اتفاقات آن‌جور که او خواسته پیش رفته. نادر برام خانه‌ای در بلوار کشاورز گرفته بود. رؤیا گفته بود جز لوازم شخصی هیچ‌چیز برنداریم، خانه اسباب‌اثاثیه داشت. و من نقشه ریخته بودم؛ چه ببرم و چه‌طور بروم که هر چه در جزیره ساخته بودم خراب نشود. اما درست لحظهٔ آخر جزیره مثل یک شعبده‌بازِ قهار چشمه‌ای از توانایی‌هاش را رو کرده بود تا حتا از یادم برود برای چه آمده بودم. برگشته بودم ترکش کنم، اما اجازه نمی‌داد و این می‌ترساندم. ترس این‌که جزیره هیچ‌وقت رهام نمی‌کرد و سرنوشتم درست مثل غلام یا سعیدپین‌پین برنامه‌ریزی شده بود. ترسِ گندیدن میان مثلثیِ ریل و این‌که باید مُدام با صدای قطار بیدار شوم و از زنم بچه بخواهم.
nataliansic
به اتفاقی که افتاده بود حس عجیبی داشتم. چیزی که هنوز هم نتوانسته‌ام درکش کنم. انگارنه‌انگار خودم هم لحظه‌ای قبل بخشی از همین غایله بوده‌ام، ماجرا شروع کرد به تغییر شکل دادن. همه غریبه شده بودند. کسی را به‌جا نمی‌آوردم. آن آدم‌ها و فضا قرابت‌شان را از دست داده بودند و من هاج‌وواج نگاه‌شان می‌کردم.
nataliansic
بدون تبصره و قانون هم یادشان می‌رفت قدرتی هست.
nataliansic
آدم پیروزْ اول میز مذاکره یا میدان نبرد را ترک می‌کند. بازنده زمان بیشتری نیاز دارد برای بلند شدن.
nataliansic
دیدنی است قیافهٔ کسی که دوست دارد بزند، زورش هم می‌رسد، اما نمی‌تواند. این اوجِ خفتِ یک مرد است و البته بی‌شعوری‌اش را هم می‌رساند، که روی تُشکی حاضر شود که از قبل بازنده‌اش است.
nataliansic
هر چه زمان طولانی‌تر شود برنده لذت بیشتری می‌برد و بازنده رنج بیشتری می‌کشد، این‌طوری تصاویر این زمان ماندگارتر می‌شود.
nataliansic
هیچ‌کس اندازهٔ آدم‌های فقیر تغییر حالت صورتِ کسی را که پول دارد درک نمی‌کند.
nataliansic
بهترین شکارچی‌ها صبورترینِ موجودات‌اند.
nataliansic
مردم همین‌اند؛ همیشه بیشتر از عقل‌شان برای دل‌شان خرج می‌کنند.
nataliansic
مردم برای مظلوم‌ها بیشتر پول خرج می‌کنند تا قلدرها.
nataliansic
بعضی حرف‌ها رو باید مثل شکلات تلخ مزه‌مزه کنی.
nataliansic
خیلی سخت است آدم به‌یکباره زمین بخورد. کسی هم بزندش زمین که هیچ کجای حساب‌کتابش نبوده است.
nataliansic
نمی‌دانستم به‌عمرم این صحنه را دوباره خواهم دید یا نه، پس ترجیح دادم حتا اگر قرار است بعدش بمیرم این لحظه را خوب مزه‌مزه کرده باشم.
nataliansic
کنترل کاملِ رفتارهام را غریزه دست گرفته بود و من از این خودِ جدیدم راضی بودم.
nataliansic
ضامن را کشیدم. هدفی خیالی گرفتم و بَنگ! نقش زمین شد؛ همانی که باور نداشت قدرت دست من است.
nataliansic

حجم

۲۳۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۶۲ صفحه

حجم

۲۳۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۶۲ صفحه

قیمت:
۵۸,۰۰۰
۲۹,۰۰۰
۵۰%
تومان