بریده‌هایی از کتاب تو، تویی؟! (جلد یکم)

بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم!   جانسون

همیشه با خدا درد دل کن، نه با خلق خدا و فقط به او توکل کن؛ آنگاه می‌بینی که چگونه قبل از اینکه خودت دست به کار شوی، خدا دست به کار شده است...

مراقب باشید چیزهایی را که دوست دارید به دست آورید وگرنه سرانجام ناچار می‌شوید چیزهایی را که به دست آورده‌اید، دوست بدارید!

از خدا خواستن عزّت است، اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حکمت. از خلق خدا خواستن خفت است، اگر برآورده شود منّت است و اگر نشود ذلّت. پس هر چه می‌خواهی از خود خدا بخواه و در نظر داشته باش که برای او غیرممکن وجود ندارد.

زنده‌باد تختی، مرام و مردانگی بی‌نظیرش

هرگز اتفاقی بر کسی حادث نمی‌شود، مگر آنکه وی تحمل و ظرفیت پذیرش آن را داشته باشد.

بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم!   جانسون

بهترین دقیقه‌ای که سپری می‌کنید، دقیقه‌ای است که صرف خانواده خود می‌کنید.

هرگز اتفاقی بر کسی حادث نمی‌شود، مگر آنکه وی تحمل و ظرفیت پذیرش آن را داشته باشد.

تصمیم گرفتن برای داشتن فرزند، امری است خطیر؛ این کار یعنی تصمیم برای اینکه قلبتان همیشه، بیرون از جسم‌تان به تپش ادامه دهد.

«زندگی هم در حکم سلف‌سرویس است! همه نوع رخداد، فرصت، موقعیت، شادی، سرور و غم در برابر ما قرار دارد. در حالی که اغلب ما بی‌حرکت به صندلی خود چسبیده‌ایم و آن‌چنان محو این هستیم که دیگران در بشقاب خود چه دارند و دچار شگفتی شده‌ایم که چرا دیگری سهم بیشتری دارد! هرگز به ذهنمان نمی‌رسد که خیلی ساده از جای خود برخیزیم و ببینیم چه چیزهایی فراهم است، سپس آنچه را می‌خواهیم، برگزینیم!»

اجازه نده کسی نزد تو بیاید، مگر آنکه هنگام بازگشت، شادتر و خوشحال‌تر باشد.   مادر ترزا

خدای من، ای جان جانان، از کارت دست نکش تا شکلی را که تو می‌خواهی به خود بگیرم... با هر روشی که می‌پسندی ادامه بده. هر مدت که لازم است ادامه بده... اما هرگز مرا به میان فولادهای بی‌فایده پرتاب نکن!»

راز موفقیت در زندگی، صرفا داشتن امکانات نیست! مهم این است که از نداشته‌هایت به عنوان انگیزه حرکت به سوی هدف‌هایت استفاده کنی!!

از خدا خواستن عزّت است، اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حکمت. از خلق خدا خواستن خفت است، اگر برآورده شود منّت است و اگر نشود ذلّت.

  برای خوشبخت زیستن باید موقعیت‌های مناسب را ایجاد کنیم، نه اینکه در انتظار آن باشیم.

تنها چیزی که برای پیروزی شیطان لازم است، این است که مردان خوب هیچ کاری انجام ندهند.   ادموند بورک

برای خوشبخت زیستن باید موقعیت‌های مناسب را ایجاد کنیم، نه اینکه در انتظار آن باشیم.

هرگز اتفاقی بر کسی حادث نمی‌شود، مگر آنکه وی تحمل و ظرفیت پذیرش آن را داشته باشد.   مارکوس اورلیوس

«زندگی هم در حکم سلف‌سرویس است! همه نوع رخداد، فرصت، موقعیت، شادی، سرور و غم در برابر ما قرار دارد. در حالی که اغلب ما بی‌حرکت به صندلی خود چسبیده‌ایم و آن‌چنان محو این هستیم که دیگران در بشقاب خود چه دارند و دچار شگفتی شده‌ایم که چرا دیگری سهم بیشتری دارد! هرگز به ذهنمان نمی‌رسد که خیلی ساده از جای خود برخیزیم و ببینیم چه چیزهایی فراهم است، سپس آنچه را می‌خواهیم، برگزینیم!»

«آقای ادیسون، شنیده‌ایم که برای اختراع لامپ، تاکنون تلاش‌های زیادی کرده‌اید و می‌کنید، اما گویا موفق نشده‌اید! چرا هنوز با وجود بیش از ۹۰۰ بار شکست، همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهید؟!» ادیسون با لحنی خونسرد و مطمئن جواب داد: «ببخشید آقا! من ۹۰۰ بار شکست نخورده‌ام، بلکه ۹۰۰ روش یاد گرفته‌ام که لامپ چگونه ساخته نمی‌شود.»   اشخاص عادی، با تجربه اوّلین شکست، دست از تلاش برمی‌دارند؛ به همین دلیل است که در زندگی با انبوه اشخاص عادی و تنها با یک «ادیسون» روبه‌رو هستیم.

دیروز به تاریخ پیوست، فردا معماست و امروز هدیه است.

برای من قهرمانان کسانی نیستند که با اندیشه یا با زور خود پیروز می‌شوند، برای من قهرمانان تنها کسانی هستند که روح و قلب بزرگ داشته باشند.   بِتُهون

راز موفقیت در زندگی، صرفا داشتن امکانات نیست! مهم این است که از نداشته‌هایت به عنوان انگیزه حرکت به سوی هدف‌هایت استفاده کنی!!   وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی‌دهد به دلیل آن است که شما هم چیز زیادی از او نخواسته‌اید!

طوری عمل کنید که گویا شکست محال است و همین‌طور می‌شود!   برایان تریسی

این داستان مرا به یاد شعری زیبا از «زاخاریاس وارنر» می‌اندازد که می‌گوید: چه توانی کرد؟ باید از سرنوشت قوی‌تر باشی و آن را که با تو کین می‌ورزد، دوست بداری و در عالم خلقت شایستگی خود را به نمایش بگذاری؛ «زیرا تو تصویری هستی از جاودانگی»

چندبار در زندگی دعای خیر فرشتگان و جواب مناجاتهایمان را از دست داده‌ایم، فقط برای اینکه به آن صورتی که انتظار داشتیم رخ نداده‌اند؟!   دو نفر از پشت میله‌های زندان به بیرون نگاه می‌کنند؛ یکی گِل و لای روی زمین را می‌بیند و دیگری ستارگان آسمان را.

  برای خوشبخت زیستن باید موقعیت‌های مناسب را ایجاد کنیم، نه اینکه در انتظار آن باشیم.

«ترانه‌ای بخوان، که هیچ‌کسی نخوانده باشد. فکری بکن، که هیچ‌کسی در سر نپرورانده باشد. به جاده‌ای قدم گذار، که هیچ‌کسی در آن گام ننهاده باشد. اشکی بریز، که هیچ‌کسی برای خدا نریخته باشد. صلح و آرامشی به افراد ببخش، که هیچ‌کسی به آنان نبخشیده باشد. از او طلب کن تا تو را که در هیچ کجا پذیرا نیستند، بپذیرد. همه را با عشقی که هیچ‌کس تا به حال احساس نکرده، دوست بدار و شجاعانه با قدرتی مهارناپذیر در نبرد زندگی، مبارزه کن.»

شناخت حقّ، به منزله شرکت در تشییع جنازه تمام غم و اندوه‌ها است.   پاراماهانسا یوگاناندا