بریده‌هایی از کتاب چگونه در این دنیای مزخرف، انسان بمانیم

این کار به ما اجازه می‌دهد حتی در بدترین شرایط نیز بتوانیم در زمان حال حضور داشته باشیم.

به‌محض اینکه متوجه شویم رنج‌های موجود در جهان می‌توانند ما را به انسانی تبدیل کنند که خوشایندمان نیست، کاملاً انگیزه پیدا می‌کنیم تا راهی بیابیم که انسان بمانیم

. هدفم از نوشتن این کتاب این است که آنچه را یاد گرفته‌ام با شما به اشتراک بگذارم تا در این جهان زیبا و درعین‌حال مزخرف به شما کمک کند.

می‌خواهم کاری کنم که در این جهان زیبا و مزخرف به شهروندی آگاه تبدیل شوید.

هر تکه‌ای از وجود تو به‌قدری زیباست که اگر برای یک لحظه آن را ببینی، با صورت روی زمین می‌افتی و هق‌هق گریه سر می‌دهی.

اکثر انسان‌ها روی مشکلات زندگی خودشان و جهان پیرامونشان تمرکز می‌کنند و همین امر باعث می‌شود به حدی بی‌رمق شوند که نتوانند برای حل این مشکلات کاری انجام دهند. هنر بزرگی است که یاد بگیریم هنگام رنج و غم حضور داشته باشیم، اما تحت‌تأثیر قرار نگیریم.

آنها نیاز نداشتند برایشان کار خاصی انجام دهم؛ بلکه نیاز داشتند کنارشان بمانم و کمک کنم مطمئن شوند که تنها نیستند ـ که زندگی هنوز ارزش زندگی کردن دارد

فکر کردن روشی بسیار منطقی است

من معتقد هستم مزایای این تمرین بی‌انتهاست

می‌خواهم به تو اطمینان بدهم آنچه ما اینجا انجام می‌دهیم با این هدف است که جهان را جای بهتری کنیم

هرکس از چیزی رنج می‌برد (حقیقت فاخر رنج بردن). هر رنج علتی دارد (حقیقت فاخر علت). راه رهایی از هر رنجی امکان‌پذیر است (حقیقت فاخر رهایی). رهایی هم علت‌هایی دارد (حقیقت فاخر راه).

همیشه دلیلی برای رنج کشیدن هست، اما این تنها جنبهٔ زندگی نیست. برای اینکه لذت را تجربه کنیم، باید به زیبایی‌های زندگی توجه کنیم. قرار نیست مشکلات زندگی‌مان یا مشکلات موجود در جهان را انکار کنیم؛ بلکه باید تمام زیبایی‌ها و شگفتی‌های زندگی را درک کنیم و بدانیم نادیده گرفتن زیبایی‌های زندگی بسیار دردآور است.

وقتی ما خودمان را با آرامش و خوشی تغذیه کنیم، می‌توانیم انسان‌های دیگری را که در زندگی‌مان حضور دارند نیز به سعادت و آسایش برسانیم.

ین کتاب را به تمام کسانی تقدیم می‌کنم که دیوانه‌وار برای جهان ارزش قائل هستند.

اگر خوشحالی را تا زمان برطرف شدن تمام مشکلات و رنج‌ها به تعویق بیندازیم، هرگز این شانس را پیدا نمی‌کنیم که خوشحال باشیم. اگر خودمان را با لحظات شاد تغذیه نکنیم، انرژی لازم را برای تبدیل کردن دنیا به مکانی بهتر نخواهیم داشت.

ببخشید، اما هنوز معنای «شفقت همراه آرامش» را متوجه نشده‌ام. ممکن است بیشتر توضیح دهید؟ البته. اگر هر بار که می‌شنویم اتفاق بدی افتاده است، نگرانی بر ما غلبه کند ــ اگر به‌قدری آزاردهنده باشد که نتوانیم تحمل کنیم ــ دچار «شفقت بدون حفظ خونسردی» می‌شویم. ازطرفی اگر همان خبر بد را بشنویم و با خودمان فکر کنیم: «آره، این اتفاقات روزی هزاربار می‌افتند» و انگیزه‌ای برای کمک نداشته باشیم دچار «حفظ خونسردی بدون شفقت» شده‌ایم. قصد دارم به شما بگویم که می‌توان «شفقت همراه حفظ خونسردی» را در خودمان پرورش دهیم. باید این توانایی را در خودمان تقویت کنیم که بدون آسیب رساندن به خودمان عمیقاً با دیگران همدردی کنیم.

تمرین - این کتاب را زمین بگذارید و برای یک تا دو دقیقه به تک‌تک چیزهای خوبی فکر کنید که در حال حاضر در زندگی‌تان وجود دارد. - می‌توانید لیستی از آنها یادداشت کنید یا می‌توانید فقط در ذهنتان به آنها فکر کنید. - اگر ذهنتان آشفته شد یا در برابر این تمرین مقاومت کرد، این جمله را با خودتان تکرار کنید: «ذهنم معتقد است افکار مهم دیگری وجود دارند و دقیقاً درست است، اما می‌خواهم برای یک دقیقه به خودم اجازه دهم تا به زیبایی‌های زندگی‌ام فکر کنم. بقیهٔ مسائل می‌توانند فعلاً منتظر بمانند.» - به حستان توجه کنید. - اگر حس خوبی دارید می‌توانید این تمرین را روزی چندبار انجام دهید. هرچه بیشتر تمرین کنید زودتر تغییرات زندگی‌تان را مشاهده می‌کنید.

لیستی تهیه کنید از چیزهایی که می‌توانند شما را خوشحال کنند؛ مانند آسمان در روزی آفتابی، صدای باران یا نوزادی که به چشمان شما زل زده است. این لیست هم می‌تواند طولانی باشد.

بهترین راهی که برای گذراندن زندگی‌ام می‌شناسم این است که در این جهان ردپای مثبتی از خودم به جا گذاشته باشم.

همین تلاش است که باعث می‌شود دیگر به تلاش نیازی نداشته باشیم.

شجاعت نچسبیدن به عقاید راهی است برای رسیدن به شجاعت در سطحی منطقی، چون تمام ترس‌ها و عصبانیت‌های ما (و حتی گاهی غم و غصه‌های ما) موقعی شروع می‌شوند که ذهنمان بعضی از موقعیت‌ها را «غیرقابل‌قبول» می‌پندارد. ممکن است اتفاقی باشد که از قبل افتاده است یا شاید در آینده بیفتد.

یادمان باشد که هیولاها همان فرشتگانی هستند که زجر کشیده‌اند.

هنر بزرگی است که یاد بگیریم هنگام رنج و غم حضور داشته باشیم، اما تحت‌تأثیر قرار نگیریم.

انسان‌ها شادتر خواهند بود، نه زمانی که درمان سرطان را پیدا کنند یا به کرهٔ مریخ بروند... بلکه وقتی راه‌هایی بیابند تا دور هم زندگی کنند.

اگر می‌خواهی پرواز کنی باید بی‌خیال مسائل منفی‌ای بشوی که روی بال‌هایت سنگینی می‌کنند. تونی موریسون

اولین کاری که باید انجام می‌دادم این بود که نیازهایم را مشخص کنم؛ بنابراین آزمایش افکار را به کار گرفتم: از خودم پرسیدم، اگر قدرت جادویی داشتم و می‌توانستم این موقعیت را کاملاً کنترل کنم چه کاری انجام می‌دادم.

در هر لحظه از زندگی دلایل بی‌شماری برای رنج کشیدن و دلایل بی‌شماری برای خوشحال بودن وجود دارند. تجربهٔ ما بیش از همه به این بستگی دارد که توجهمان را به چه چیزی معطوف کنیم.

«درک‌کردن یعنی عشق.» او معتقد است هر بخش از جهان (هرقدر زشت) دوست‌داشتنی می‌شود، اگر به حد کافی آن را درک کنیم.

کاش جهان طور دیگری بود

زیبایی در لحظات سخت