بریدههایی از کتاب کالیگولا
۳٫۹
(۶۲)
کالیگولا به من میگفت علاقهٔ شدید به چیزی داشتن بدون اندکی سنگدلی امکانپذیر نیست.
Mitir
بگذاریم کالیگولا به کارهایش ادامه دهد، حتا برعکس او را در راهی که درپیش گرفته جلو برانیم. دیوانهبازیهایش را سازماندهی کنیم. روزی خواهد رسید که او خود را در برابر امپراتوریای پر از مردهها و خویشان مردهها تنها خواهد یافت.
Mitir
«آهستهآهسته او را بکش تا احساس کند دارد میمیرد.»
نسیم رحیمی
برای ساختن یک سناتور یک روز مهلت کافی است، اما برای تربیت یک کارگر دهسال وقت لازم است.
نسیم رحیمی
اگر شر روی زمین حکمفرماست، چرا باید بخواهیم به میزان آن بیفزاییم.
نسیم رحیمی
یادتان باشد که بدبختی مانند ازدواج است. آدم گمان میکند انتخاب کرده، حال آنکه درمییابد انتخاب شده است. اینگونه اتفاق میافتد و آدم راه چارهای هم ندارد.
نسیم رحیمی
چهگونه ملتی با تمدنی بالا و داشتن کسانی مانند گوته، شیلر، بتهوون، افسارش را بهدست سرجوخهٔ حقیر، پرعقده و خونخواری مانند هیتلر سپرد تا دنیا را به خاک و خون بکشد، جان میلیونها آدم بیگناه را بگیرد و آنهمه ویرانی بهبار بیاورد که دودش تا حد زیادی بهچشم خود ملت آلمان هم رفت.
نسیم رحیمی
«کاش همهٔ مردم رم یک نفر میشدند تا من با یک ضربهٔ شمشیر سرشان را از بدن جدا کنم.»
نسیم رحیمی
نگاهشان کن، کزونیا، هیچچیز بهجا نمانده. شرافت، احترام. در مورد خردمندی و شعور، ملت چه قضاوتی خواهند کرد، هیچچیز دیگر گویای این موضوع نیست. همهچیز در برابر ترس ناپدید میشود. ترس، کزونیا
sepideh
این دنیا هیچ اهمیتی ندارد و کسی که این حقیقت را بپذیرد آزادیاش را بهدست آورده است. (از جا برمیخیزد.) دقیقآ به همین خاطر که آزاد نیستید از شما متنفرم.
کاربر ۵۵۰۰۸۹۶
این دنیا هیچ اهمیتی ندارد و کسی که این حقیقت را بپذیرد آزادیاش را بهدست آورده است. (از جا برمیخیزد.) دقیقآ به همین خاطر که آزاد نیستید از شما متنفرم.
کاربر ۵۵۰۰۸۹۶
آه، کزونیا، میدانستم که آدم میتواند نومید باشد، اما نمیدانستم این واژه چه مفهومی دارد. مانند همهٔ مردم گمان میکردم گونهای بیماری روحی است. اما نه، جسم است که رنج میبرد. پوستم اذیتم میکند، سینهام و همهٔ اعضای بدنم درد میکنند. احساس میکنم در سرم خلأ ایجاد شده و حالم دارد بههم میخورد. از همه بدتر این طعم ناخوشایندی است که در دهان دارم. نه از خون خبری هست، نه از مرگ و نه از تب، ولی درعین حال هر سه در دهانم هستند. کافی است زبانم را توی دهانم بچرخانم تا همهچیز در نظرم تیرهوتار شود و از همهٔ مردم متنفر شوم. آدمبودن چه دشوار و چه تلخ است.
Ehsan Seyedi
دنیا به این صورتیکه میبینیم تحملپذیر نیست. به همین دلیل احتیاج به ماه دارم، یا خوشبختی، یا جاودانگی، چیزی که شاید عاقلانه نباشد. اما به این دنیا هم تعلق نداشته باشد.
Ehsan Seyedi
من عقلم را از دست ندادهام و هرگز هم تا این اندازه عاقل نبودهام. فقط ناگهان احساس کردم نیاز به ناممکن دارم.
Ehsan Seyedi
دوستش دارم. نسبت به من مهربان بود. به من دلداری میداد و بعضی از گفتههایش را هنوز به یاد دارم. میگفت زندگی آسان نیست، ولی در عوض مذهب وجود دارد، هنر عشقی است که دیگران نسبت به آدم ابراز میکنند. بارها تکرار میکرد رنجدادن دیگران تنها وسیله برای خودفریبدادن است. میخواست آدمی درستکار و دادگستر باشد.
Ehsan Seyedi
میدانستم که آدم میتواند نومید باشد، اما نمیدانستم این واژه چه مفهومی دارد. مانند همهٔ مردم گمان میکردم گونهای بیماری روحی است. اما نه، جسم است که رنج میبرد. پوستم اذیتم میکند، سینهام و همهٔ اعضای بدنم درد میکنند. احساس میکنم در سرم خلأ ایجاد شده و حالم دارد بههم میخورد. از همه بدتر این طعم ناخوشایندی است که در دهان دارم. نه از خون خبری هست، نه از مرگ و نه از تب، ولی درعین حال هر سه در دهانم هستند. کافی است زبانم را توی دهانم بچرخانم تا همهچیز در نظرم تیرهوتار شود و از همهٔ مردم متنفر شوم. آدمبودن چه دشوار و چه تلخ است.
apayroon
کرِآس: اگر هم دروغ بگوییم، بیشتر وقتها خودمان متوجه نیستیم. خودم را بیگناه میدانم.
کالیگولا: دروغگو هیچوقت بیگناه نیست و دروغهای شما به افراد و اشیا اهمیت میبخشد. این چیزی است که من نمیتوانم ببخشم.
apayroon
اگر خزانه اهمیت دارد، در این صورت جان آدمها هیچ مهم نیست. این موضوع روشن است. همهٔ کسانی که مثل تو فکر میکنند باید این استدلال را بپذیرند و زندگیشان را هیچ بشمارند چون همهٔ فکر و ذکرشان پول است. در حال حاضر من تصمیم گرفتهام منطقی باشم و چون قدرت در دست من است، خواهید دید این منطق به چه بهایی برایتان تمام خواهد شد. من همهٔ تناقضها و تناقضجویان را از بین خواهم برد. اگر هم لازم باشد، از تو شروع میکنم.
apayroon
حکومتکردن یعنی دزدیدن، این را همه میدانند. فقط روشش فرق میکند. من یکی آشکارا دزدی میکنم.
apayroon
میگفت زندگی آسان نیست، ولی در عوض مذهب وجود دارد، هنر عشقی است که دیگران نسبت به آدم ابراز میکنند. بارها تکرار میکرد رنجدادن دیگران تنها وسیله برای خودفریبدادن است.
apayroon
حجم
۹۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۹۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰۵۰%
تومان