بریده‌هایی از کتاب ۱۴ قانون برای فروش بیشتر

اگر از وقت خود حداکثر استفاده را نبرید، وقت، از شما، حداکثر استفاده را می‌برد.

نوشتن اهداف و رویاهای شما اولین عمل تعهدآور برای رسیدن به آنهاست.

فروش زمانی انجام می‌شود که اعتماد وجود داشته باشد. اما برای تداوم موفقیت در حرفه فروش، فقط قابل اعتماد بودن کافی نیست، گرچه نقطه شروع موفقیت از همین‌جاست.

باید به معنای واقعی کلمه، خود را مالک شرکت بدانید، مالکی قابل اعتماد، که کسب‌وکاری قابل اعتماد دارد.

فروشنده‌های خبره که پیوسته اعتماد مشتریان را جلب می‌کنند، سعی نمی‌کنند زمان خود را مدیریت کنند. بلکه آنها کارهایی را که هر روز انجام می‌دهند، مدیریت می‌کنند.

به هدف و محصول خود و فایده‌ای که می‌توانند برای مشتری شما داشته باشند، شوق و اشتیاق نشان دهید.

بخش بسیار مهم فروش، پرسیدن سوالات مناسب است، تا در نتیجه آنچه که شما می‌فروشید و آنچه که یک مشتری به آن نیاز دارد، با هم مطابقت داشته باشند

اگر قبل از اینکه چیزی را بفروشید در توانایی گوش دادن به حرف‌های مشتری متبحر شوید، فواید ارزشمندی برای شما خواهد داشت.

هرچه که اعتماد مشتری به شما بیشتر شود تنش و نگرانی او کمتر می‌شود و راحت‌تر به شما پاسخ مثبت می‌دهد

بنا نهادن هدف کاری وسیع‌تر، اولین گام برای پیروی از قانون نردبان است. با تعیین هدف برای آینده کسب‌وکار خود، می‌توانید به توانایی‌های بالقوه خود دست یابید.

اکثر مردم تفاوت بین فروشنده‌ای که فقط به فکر پول درآوردن است و فروشنده‌ای که به مشتری اهمیت می‌دهد را می‌فهمند.

جواب رد شنیدن از کسی که می‌توانست مشتری خوبی برای شما باشد، برآورده نکردن نیازهای مشتری، فراموش کردن یک تماس تلفنی مهم، همه اینها ممکن است مدتی سرعت حرکت شما را پایین بیاورند. اما این ناکامی‌ها، نباید انگیزه شما را کاهش دهند، اعتماد به نفس شما را پایین بیاورند یا در روابط شما با مشتریان خدشه‌ای وارد کنند.

«ذهنیت مدیرعاملی» مرحله‌ای است که در آن، فرد، به‌عنوان مالک شرکت به خودش نگاه می‌کند. این تغییر ساده در طرز تفکر، عامل شتاب هر فروشنده محسوب می‌شود و او را به قله موفقیت سوق می‌دهد.

معمولا اگر تصویری دوستانه، حرفه‌ای و جذاب نداشته باشید، هرگز نمی‌توانید به کسی چیزی بفروشید

اگر در زندگی اوضاع بر وفق مراد نیست، در نهایت اوضاع کاری شما نیز به هم می‌ریزد.

در نهایت مسئولیت موفقیت شما، مستقیما به عهده خود شماست و باید بر اساس انتظاراتی که از خود دارید برای خود برنامه‌ریزی کنید نه بر اساس انتظاراتی که دیگران از شما دارند.

برای اینکه در حرفه فروش خود موفق و خشنود باشید، باید دور تا دور شما افرادی باشند تا شما را هل دهند، بالا بکشند و شما را وادار کنند، بالاتر بروید.

واقعیت این است که نوشتن یک رویا و تعیین تاریخ برای آن، فشاری مثبت به شما وارد می‌کند، فشاری که لذت بخش و خوشایند است. چون که تعیین تاریخ، باعث می‌شود تا شما راهی برای رسیدن به آن هدف پیدا کنید.

تعیین تاریخ برای هدفی که نوشته شده، شما را وادار می‌کند بفهمید که چطور باید به‌نحوی موثر عمل کنید تا در تاریخ مقرر به هدف برسید.

باید هر روز، بیشترین استفاده را از زمان خود ببرید.

برای اینکه فروشنده‌ای خبره شوید، باید ارزش یک ساعت وقت خود را مشخص کنید

اگر می‌توانستید از شر عواملی که مانع پیشرفت شما می شوند، خلاص شوید، برای انجام کارهایی که باعث پیشرفت شما می شوند، وقت بیشتری در اختیار داشتید.

همیشه پس از پایان جلسه فروش، از مشتری بخواهید که شما را به مشتریان جدیدی که به کالا یا خدمات شما نیاز دارند، معرفی کند.

اگر می‌خواهید کسب‌وکاری مبتنی بر اعتماد بسازید، باید مشتریان را پیگیری کنید. نظم پیگیری بسیار مهم است. زیرا از هر نظر ثابت می‌کند که شما انسانی قابل اعتماد و مطمئن هستید.

اگر مشتریان شما به شما اعتماد نکنند، تمام آموزشهای فروش دنیا هم نمی‌توانند باعث موفقیت دائمی شما شوند

با قرار دادن هر پاسخ در سوال بعدی، مشتری را طوری هدایت کنید که مهم‌ترین ارزش‌های خود را در معامله کردن با شخصی مثل شما بیان کند.

پاسخ‌های مشتری خود را روی یک صفحه کاغذ یادداشت کنید. سعی نکنید هر چیزی را که مشتری به شما گفته است به خاطر بسپارید. همان‌طور که به حرف‌های مشتری گوش می‌دهید، نیازها و ارزش‌های اصلی مشتری را فورا یادداشت کنید تا بتوانید در هنگام گفتگو با مشتری به آنها رجوع کنید.

باید برای نیازهای مشتری به ترتیب اهمیتی که برای او دارند، راه‌حل ارائه دهید.

زبان بدن مثبت: خم کردن بدن به طرف جلو، لبخند زدن، تکان دادن سر، بیشتر صحبت کردن در حین گفتگو.

از مشتریان خود سوال بپرسیم و به پاسخ‌های آنها گوش دهیم تا به‌خوبی به نیازهای آنها پی ببریم.