بریده‌هایی از کتاب رازهای خوش اقبالی

ریچارد باخ برندگان کسانی هستند که فکر می‌کنند می‌توانند.

نمی‌توانید منتظر بمانید تا ترس از بین برود و بعد شروع کنید. شهامت یعنی همین، یعنی با وجود ترس کاری را انجام دادن.

تنها "ادامه دادن" است که همیشه مشکلات بشر را حل کرده است و حل خواهد کرد.

تنها چیزی که ارزش دارد "حس درونی" است. آلبرت اینشتین

نمی‌توانید منتظر بمانید تا ترس از بین برود و بعد شروع کنید. شهامت یعنی همین، یعنی با وجود ترس کاری را انجام دادن. هرچه بیشتر این کار را انجام دهید بیشتر متوجه می‌شوید که شهامت مقدمه عمل کردن نیست بلکه نتیجه آن است.

مواردی را که در زندگی نسبت به آن‌ها شک دارید و یا در مورد نتیجه آن بدبین هستید یادداشت کنید. آنگاه چند دلیل بیاورید که چگونه نتیجه خوبی خواهید گرفت.

۱- با اشخاص زیادی آشنا شوید. ۲- افراد"درست"را بشناسید. ۳- اول چیزی به دیگران بدهید آنگاه احتمالاً چیزی از آن‌ها دریافت خواهید کرد.

به گونه‌ای اعتقاد داشته باشید و عمل کنید چنانکه شکست وجود ندارد.

ریچارد وایزمن در تحقیقش در مورد اقبال، متوجه شد که افرادی که طبق گفته خودشان و دیگران خوش‌اقبال هستند افراد خونگرم، اجتماعی و برون گرایی هستند، البته تعجبی ندارد، احتمال اینکه افراد اجتماعی با فرصت‌های بیشتری در زندگی مواجه شوند بیشتر است. به عبارت دیگر برون گرایی باعث می‌شود تا خوش‌اقبال‌تر شوید چون روابط اجتماعیتان را افزایش می‌دهد.

دوستانمان برایمان کار پیدا نمی‌کنند بلکه آشنایانمان این کار را می‌کنند. اگر خوب به این مسئله فکر کنید می‌بینید که درست است. فرض کنید که به دنبال کار جدیدی می‌گردید احتمالاً با دوستان خود همکار بودید و اطلاعات مشابهی دارید پس آنچه را که آن‌ها می‌دانند شما نیز می‌دانید، بنابراین احتمالاً اطلاعات مربوط به شغل جدید خود را باید خارج از جمع دوستانتان پیدا کنید.

تمرین خوش‌اقبالی به دیگران لبخند بزنید. سعی کنید این کار را در مواقعی انجام دهید که در حالت عادی این کار را نمی‌کنید. به نحوی سر صحبت را با یک غریبه باز کنید. در مواردی که به دیگران سلام نمی‌کردید، سلام بگویید. در مدت یک هفته شش مورد از این قبیل کارها را انجام دهید و از آن‌ها لیستی تهیه کنید.

ناشناسی می‌گوید: چه بسیار فرصت‌هایی که به خاطر سلام نگفتن و یا دست ندادن از دست داده‌اید!

افراد خوش‌اقبال توجه می‌کنند. آن‌ها به آنچه که اطرافیانشان می‌گویند گوش می‌دهند و به دنبال فرصت می‌گردند.

اما چطور می‌توان توجه کرد؟ گوش کردن و دیدن خیلی کمک می‌کند اما اگر سعی کنید به همه چیز گوش کنید و همه چیز را زیر نظر بگیرید به شیزوفرنی مبتلا می‌شوید. بهتر است تنها یک آگاهی کلی نسبت به آنچه در اطرافتان اتفاق می‌افتد داشته باشید و همیشه آمادگی داشته باشید تا چیزهایی که به کارتان یا خواسته‌هایتان مربوط می‌شود را شناسایی کنید.

اگر کاری در جهت برآورده شدن هدف خود انجام دهید از نگرانیتان کاسته می‌شود. آنچه نگرانی و استرس ایجاد می‌کند، کاری نکردن و تنها فکر کردن به هدف است.

من شخصاً فکر نمی‌کنم که خرافات ضرورتی داشته باشد، اما اگر کوهنوردی فکر می‌کند که کلاهی برایش اقبال می‌آورد و احساس خوبی به او می‌دهد پس نیاز نیست این احساس را تغییر دهد. من خودم می‌خواستم که فرد خرافاتی‌ای نباشم، اما فکر می‌کنم خیلی از خرافات در گروه "باور مفید" یا "دروغ مفید" قرار می‌گیرند.

به جایی که اتفاق مورد نظر شما در آنجا رخ می‌دهد بروید و این کار را مرتب انجام دهید.

لازم نیست هزار نفر را بشناسید فقط مطمئن باشید که افراد درست را می‌شناسید اگر می‌خواهید هنر پیشه شوید وقتی نمایش تمام شد فقط نایستید و با راهنمای سالن صحبت کنید خودتان را به کار گردان یا حداقل هنر پیشه‌ها معرفی کنید با افرادی ارتباط برقرار کنید که به هدفتان در زندگی نزدیک‌ترند.

وقتی تصمیم می‌گیرید که "مکان مناسب" کجاست به اینکه شخص مناسب کجاست فکر کنید.

یادمان باشد که اگر می‌خواهید اقبال بیشتری در زندگی داشته باشید باید شنوده خوبی باشید.

هر وقت می‌خواهید در زندگی اقبال بیاورید آماده باشید. می‌گویید راه‌هایی برای آمادگی بیشتر وجود ندارد؟ اگر می‌خواهید در عشق اقبال بیاورید، پس موهایتان را شانه کنید یا اگر می‌خواهید در بازار بورس خوش‌اقبال باشید مطالعه و تحقیق را شروع کنید و برای سرمایه‌گذاری پس‌انداز کنید و موقعیت‌ها را پیدا کنید.

به من نگویید اولویت‌هایتان کجا هستند بلکه نشان دهید که چگونه پول‌هایتان را خرج می‌کنید، آنگاه من به شما خواهم گفت که اولویت‌هایتان چه هستند.

توماس ادیسون: حتی یک روز در زندگی کار نکردم. همیشه لذت بردم. توماس ادیسون در حالی این را می‌گوید که روزی ۱۸ ساعت کار می‌کرد. در واقع اگر علایق خود را دنبال کنید و از آن پول در بیاورید خوش‌اقبال هستید

ما از موفقیت دیگران تعجب می‌کنیم در حالی که پاسخ این است که آن‌ها تنها کاری را می‌کنند که ما از انجام آن می‌ترسیم.

افراد بداقبال به کوتاه‌مدت فکر می‌کنند مرد جوانی را می‌شناسم که اجاره آپارتمانش در ماه ۷۵۰ دلار است در حالی که خانه قشنگ‌تری با ۶۰۰ دلار نیز وجود دارد. اما چرا باید او چنین کاری کند؟ زیرا او فقط ۷۵۰ دلار دارد و مکان ارزان‌تر به ۴۰۰ دلار پیش پرداخت نیاز دارد. یعنی پول پیش پرداخت و اجاره ماه اول او جمعاً ۱۰۰۰ دلار می‌شود. بنابراین برای آنکه چنین خانه‌ای بگیرد ۲۵۰ دلار کم دارد. اکنون او سالیانه ۱۸۰۰ دلار بیشتر پرداخت می‌کند (۱۵۰ دلار در ماه بیشتر) و در مورد بی‌پولی و اقبال بدش نیز شکایت می‌کند.

 با اشخاص متفاوت آشنا شوید در مورد اهمیت این موضوع در فصل‌های دیگر صحبت می‌کنم اما نکته مهم این است که شناخت افراد یعنی ارتباط با جهان و هرچه ارتباطات بیشتری داشته باشید اقبال بیشتری هم برای خوش‌اقبال شدن خواهید داشت.

مشکلات نیستند که ما را نگران می‌کنند، بلکه علت نگرانی ما این است که منتظر مشکلات هستیم. پس در اولین فرصت با مشکلات روبرو شوید و آن‌ها را تا حد امکان حل کنید. وقتی آن‌ها را در واقعیت یا حتی در ذهنتان حل می‌کنید آرامش می‌یابید. به یاد داشته باشید که مشکلات در ذهن شما وجود دارند.

کسی که دیگران را کنترل می‌کند ممکن است قدرتمند باشد اما کسی که خود را کنترل می‌کند قوی‌تر است.

گای فاینلی: آنچه که باید کنترل کنید شما را کنترل می‌کند. جمله بالا به نکته‌ای اشاره دارد که درک آن برای اکثر مردم مشکل است. اگر فکر می‌کنید که حتماً باید نتیجه دلخواهتان را بگیرید آنگاه افکارتان شما را مجبور می‌کنند تا در خدمت آن تصور باشید و هر چه لازم باشد انجام دهید تا آن تصور را در ذهنتان به وجود آورید، حتی اگر به قیمت از بین بردن ارزش‌ها و معیارهای حقیقی شما تمام شود. همچنین هر واقعیتی که با تصور ذهنی شما از آنچه باید وجود داشته باشد متفاوت باشد شما را ناامید می‌سازد.

اگر می‌خواهید در هر چیزی موفق باشید، ببینید کسان دیگری که در همان زمینه موفق هستند کجا می‌روند و شما هم همان جا بروید.