بریدههایی از کتاب بیهوده میبارد این باران
۳٫۹
(۱۵)
پاسی از شب که گذشت
به خانه که آمدی
و شنیدی صدای کلید را که در قفل میچرخد
بدان که تنهایی
زهرا۵۸
خاک را نمیشکافد
بذری که خود را نشکافد
زهرا۵۸
قرار باشد اگر گیاه شوم
کاش سبزهای در چمنزار باشم
نه علفی هرز
سنگفرش اگر شوم
کاش ماشین عروس از من بگذرد
نه تانکهای فولادین
کودکان بر رویم بدوند
نه سربازانی در تعقیبوگریز
آجر اگر شوم
برای مدرسه باشد
نه زندان
نفسی اگر باقی ماند
آوای ترانهای باشد
نه سوت پلیس
قلم سازند اگر از من،
قلمی با نوک تیز
شعر بنویسد نه فرمان مرگ
زهرا۵۸
در خلوت با جمع بودن و
در جمع خلوت گزیدن
نبردی بیوقفه با خود
زهرا۵۸
میشنوی فریادِ سکوتم را؟
عشق من
بسیارند که با سکوت خود بیان میکنند عشق را
اما سکوتِ هیچ عاشقی
چون سکوتِ من نیست.
کاربر ۱۳۱۷۶۶۷
یک سال دیگر هنوز جوانم
هر چند یک سال به مرگ نزدیکتر میشوم
مرگ در زیر پوستم
زندگی در زیر پوستم
حالا بهتر میدانم چه باید کرد
تا زندهام عشق بورزم
با عشق ورزیدن زنده خواهم ماند
Eli N
به خواب نه
که به رویا میروم
آنجا که زندگی خواهم کرد بهدلخواه
نه آنگونه که در زندگی هیچ نتوانستم
Arezuwishi
ژرفترین در جهان
پرتگاه درون است
farimah
ارزش تنهاییات را اگر ندانستی
رهایی طلب کردی اگر
نجات یابی هم
تنهاتری
Mahdie
خسته خواهی شد از خودت در تنهایی!
نه!
مرگ هم در میانِ ماست.
Mahdie
تنها آمدم به این دنیا
هم آنگونه که زیستم بهتنهایی
آن روز که مرگم فرا رسد
به آن هم عادت میکنم
Mahdie
ژرفترین در جهان
پرتگاه درون است
Mahdie
به خواب نه
که به رویا میروم
آنجا که زندگی خواهم کرد بهدلخواه
نه آنگونه که در زندگی هیچ نتوانستم
Mahdie
از مرزهای شوربختی گذشتم و
چنان شوربختم که درک آن سخت است
دیگر این درد را حس نمیکنم
چرا که خود همان دردم
hosein lima
ارزش تنهاییات را اگر ندانستی
رهایی طلب کردی اگر
نجات یابی هم
تنهاتری
محمدرضا
خسته خواهی شد از خودت در تنهایی!
نه!
مرگ هم در میانِ ماست.
محمدرضا
یکی زندگی میکند تا بنویسد
یکی مینویسد تا زندگی کند
محمدرضا
ببوسید کودکانِ گریانِ یتیم را
محمدرضا
در ازدحام شهری غریب
نهان کن خود را
محمدرضا
دیگر این درد را حس نمیکنم
چرا که خود همان دردم
محمدرضا
حجم
۷۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۵۸ صفحه
حجم
۷۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۵۸ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰۵۰%
تومان