بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیهوده می‌بارد این باران | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب بیهوده می‌بارد این باران اثر عزیز  نسین

بریده‌هایی از کتاب بیهوده می‌بارد این باران

نویسنده:عزیز نسین
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۱۲ رأی
۳٫۸
(۱۲)
ماه هم به اشتباه می‌تابد در آسمانی اشتباه
farimah
چنان با مرگ درآمیختم که خود را از او و مرگ را از خود تشخیص نمی‌دهم
farimah
با نوشتن، نوشتن و نوشتن بی‌آن‌که زندگی کرده باشی باور کن زندگی کرده‌ای
...💙
یکی زندگی می‌کند تا بنویسد یکی می‌نویسد تا زندگی کند هر دو باهم نمی‌شود
...💙
چرا نمی‌خواهی بدانی روزِ مرگ خودخواستهٔ انسان از بسیار دوست داشتن زندگی است
...💙
بیهوده دوستت دارم بیهوده زنده‌ام چرا که قسمت نخواهیم کرد زندگی را باهم.
علی
هنوز زنده‌ام به‌جز خود کسی را ندارم تا دلواپسم شود.
pejman
دوست‌تان داشتم تا حد مرگ مرا با تنهایی‌ام دوست نداشتید تنها اوست بی‌چشم‌داشت محبتی تنها و تنها، تنهایی‌ام که هنگام مرگ هم با من می‌میرد
pejman
به خواب نه که به رویا می‌روم آن‌جا که زندگی خواهم کرد به‌دلخواه
آزاد
دلواپسم برای خود چه شده؟ زنده‌ام یا مُرده؟ خبری از خود ندارم امروز صبح درِ خانه‌ام را زدم خود نیز باز کردم در را لحظه‌ای به خود خیره شدم این چهرهٔ خندان من بودم؟ چه صبح زیبایی پس هنوز زنده‌ام به‌جز خود کسی را ندارم تا دلواپسم شود.
زن

حجم

۷۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۵۸ صفحه

حجم

۷۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۵۸ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان