بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عشق با صدای بلند | صفحه ۱۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب عشق با صدای بلند

بریده‌هایی از کتاب عشق با صدای بلند

نویسنده:نزار قبانی
انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۵۴ رأی
۳٫۹
(۵۴)
سرزمین اندوهگین من تو به آذرخشی مرا از یک شاعر عاشقانه‌ها بدل به شاعری کردی که با خنجر می‌نویسد
فاطمه سادات موسوی
می‌ترسم عشق‌ام را به تو ابراز کنم شراب عطرش را از دست می‌دهد وقتی در جامی بریزی‌اش.
HooraNasari
به تو خواهم گفت: تو را دوست دارم زمانی که احساس کنم واژگانم ارزش تو را دارند و فاصله میان چشمان تو و دفتر‌های من از میان می‌رود
HooraNasari
به تو خواهم گفت: تورا دوست دارم زمانی که همه زبان‌های باستانی عشق مرده باشند و عاشقان چیزی نداشته باشند برای گفتن و انجام دادن
HooraNasari
یاری‌ام ده دوباره زبانی را بیابم که با آن نمی‌شود با هیچ زنی سخن گفت جز تو.
HooraNasari
پیش از چشمان تو زمان وجود نداشت پس از چشمانت چند پاره شد زمان
HooraNasari
سر آسودن دارم بر هر سنگی که باشد بر هر شانه‌ای که باشد خسته‌ام از قایق‌های بی‌بادبان خیابانهای بی‌پیاده رو. تدبیری نشان ده بانوی من قول می‌دهم امضایش کنم و بعد به خوابی سنگین فرو روم.
HooraNasari
رفتن تو، آن‌گونه که فکر می‌کنی، تراژدی نیست من چون درخت بید مجنونم که بارها می‌میرد در حالی که هنوز سرپاست.
HooraNasari
خدایا... دیگر جایی در قلب من نیست زیرا زنی که دوستش دارم به اندازه دنیاست قلبی دیگر به من بده فراخ‌تر از دنیا!
HooraNasari
نفرت دارم از عاشق شدن مانند هر کس نفرت دارم از نوشتن مانند هر کس کاش دهانم کلیسایی بود واژه‌هایم ناقوس.
HooraNasari
می‌خواهم برایت الفبایی دیگر اختراع کنم و درآن بنهم آهنگ باران را غبار ماه را اندوه ابر‌های خاکستری را درد برگ‌ها را زیر چرخ پاییز.
HooraNasari
زمانی که گفتم «دوستت دارم» می‌دانستم الفبایی جدید اختراع می‌کنم برای شهری که سواد خواندن ندارد اشعارم را در سالن‌های خالی می‌خوانم و شراب در کف کسانی می‌نهم که بی‌خبر از شرب مدام‌اند.
HooraNasari
برای او نوشتم زیرا می‌گویند خداوند تنها جواب نامه‌های عاشقانه را می‌دهد.
HooraNasari
به کودکان جهان آموختم تا نامت را هجی کنند لبانشان بدل به درخت توت شد. از باد خواستم گیسوی شبق تو را شانه زند کوتاهی زمان و بلندی گیسویت را بهانه کرد.
HooraNasari
بر آن شدم که دنیا را بگردم سوار بر دوچرخه آزادی با همان بی‌قانونی که باد سفر می‌کند. نشانی‌ام را اگر بخواهند آدرس پیاده رو‌ها را می‌دهم. مدارک خواستند اگر چشمان تو را نشانشان می‌دهم واین گونه اجازه عبور می‌گیرم عشق من آن‌ها خوب می‌دانند سفر در سرزمین چشمان تو حق همه شهروندان جهان است.
HooraNasari
درباره نسل بی‌پنجره ما چیزی نخوانید امیدی به مانیست
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
مرا از یک شاعر عاشقانه‌ها بدل به شاعری کردی که با خنجر می‌نویسد
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
آنگاه که باور‌ها، افکار در یک شهر پایین می‌آیند وچون نعل اسب خم می‌شوند آنگاه که بزدل با هر سلاحی که به دست آورد می‌تواند انسانی را از پا در آورد، آنگاه که سراسر شهر دامی می‌شود و مردم چون موشی در آن گرفتار می‌شوند وقتی روزنامه‌ام سراسر آگهی ترحیم می‌شود همه چیز می‌میرد همه چیز بی‌جان می‌شود: آب، گیاه صدا و رنگ.
*𝐻𝑒𝒾𝓇𝒶𝓃
اگر اتحاد‌مان را به خاک نسپرده بودیم اگر سینه جوان‌اش را با سرنیزه‌هایمان شرحه شرحه نکرده بودیم اگر آن را در مردمک چشم خود نگه داشته بودیم سگ‌ها نمی‌توانستند مارا بدرند.
*𝐻𝑒𝒾𝓇𝒶𝓃
عشق تو ‌ای ژرف چشم من تمرد است تصوف است عبادت است عشق تو چون مرگ است و تولد تکرارش ناممکن است.
sinooze

حجم

۱۲۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۱۵ صفحه

حجم

۱۲۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۱۵ صفحه

قیمت:
۱۳۸,۰۰۰
۹۶,۶۰۰
۳۰%
تومان