بریده‌هایی از کتاب تجسم خلاق

من سکوت را از پُرگویی، مهربانی را از نامهربانی و تحمل را از ناشکیبایی یاد گرفته‌ام و با این حال، نسبت به این معلمین ناسپاسی می‌کنم.

« باید دوست داشتن را یاد بگیرم و خودم را همان طور که هستم بپذیرم ».

در حقیقت وقتی سعی در تغییر خود و دنیا نداشته باشیم و آنها را به حال خود رها کنیم، احساس کاملاً فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کنیم. این تجربۀ مهم « بودن، اکنون و دیگر هیچ » در فلسفۀ بودایی به معنی « رهایی از تعلقات » است، درست به مصداق این اعتقاد مسیحیت که: « همه چیز دست خداست ».

بنابراین اکثرمان هدف‌گرا و از لحاظ عاطفی به اشیا و اطرافیان خود وابسته می‌شویم، زیرا احساس می‌کنیم برای شاد بودن به آنها نیاز داریم. احساس می‌کنیم از درون، چیزی گم کرده‌ایم و دچار تنش، اضطراب و پریشانی هستیم و همواره سعی در پُر کردن این خلأ داریم. سعی در تغییر دنیای بیرون به منظور رسیدن به خواسته‌های خود داریم. نتیجۀ تعیین هدف و ایجاد خواسته در زندگی این است. بدبختانه، در این سطح از آگاهی هیچ چیز درست از آب در نمی‌آید. یعنی یا به خاطر ایجاد موانع فراوان توسط خودمان موفق نمی‌شویم، یا اگر هم موفق شویم، هیچ شادی‌ای برای‌مان به ارمغان نمی‌آورد. نکتۀ مهم این جاست که وقتی این دوگانگی را درک کنیم، به معنویت روی می‌آوریم. می‌فهمیم چیزی با ارزش‌تر از اینها در زندگی وجود دارد و به جستجوی آن می‌رویم

بپرسید، به شما پاسخ داده خواهد شد. جستجو کنید، خواهید یافت. در بزنید، در به روی‌تان باز خواهد شد. زیرا هر کس بپرسد، جواب می‌گیرد و هر کس جستجو کند، می‌یابد و هر کس در بزند، در به روی او گشوده می‌شود. انجیل متا

کثر ما از حقیقتِ گفتگوی درونی مداوم و جاری در ذهن‌مان مطلع هستیم. ذهن ما مدام « در حال تحلیل و بررسی مسائل » با خودش است و دربارۀ زندگی، عالم وجود، احساسات، مشکلات و اطرافیان تفسیری بی‌پایان دارد.

ترس‌های ما ناشی از مواجه نشدن با آنهاست. چنانچه به منبع ترس خود با دقت نظر بیشتری نگاه کنیم، قدرتش را از دست می‌دهد.

تصور کنید همه چیز درست آن طوری است که شما می‌خواهید باشد، انگار قبلاً هم همین طور بوده است! این تمرین ساده و کوتاه را مرتباً، روزی دو سه بار، یا هر وقت که درباره‌اش فکر می‌کنید انجام دهید.

چنانچه در طول مدیتیشن حسی عجیب و غیرمنتظره در شما پدیدار شود، نگران نباشید بهترین کار این است که آن را ساده بگیرید، همراهش باشید و آن را هر چه بیشتر تجربه کنید. سرانجام خواهید دید که اثر منفی‌اش از بین می‌رود. ترس‌های ما ناشی از مواجه نشدن با آنهاست. چنانچه به منبع ترس خود با دقت نظر بیشتری نگاه کنیم، قدرتش را از دست می‌دهد.

وقتی کاملاً آرام شدید راجع به خواسته‌ای که واقعاً دارید فکر کنید. اگر خواسته شما یک شئ است، خیال کنید آن شئ مال خودتان است، از آن استفاده می‌کنید، تحسینش می‌کنید، از آن لذت می‌برید و به دوستان‌تان نشانش می‌دهید. اگر خواستۀ شما یک موقعیت یا رویداد است. خود را در آن موقعیت و حوادث را منطبق با خواسته‌تان تصور کنید. گفته‌های مردم و هر جزئیاتی را که شما را در تحقق خواسته‌تان یاری کند، تصور کنید.

قوی‌ترین کار فوق‌العاده مؤثری که برای تغییر دنیا می‌توانید بکنید، تغییر باورهای خودتان نسبت به ماهیت زندگی، انسان‌ها و هستی است و این که طبق باورهای مثبت تغییریافته عمل کنید.

خود را یک موجود تابناک و بدون نقص ببینید.

و از همه جالب‌تر این که فهمیده‌اند سطح آلفا از طریق بکارگیری تجسم خلاق، در ایجاد تغییرات واقعی در دنیای عینی مؤثرتر از سطح فعال بتاست.

بپرسید، به شما پاسخ داده خواهد شد. جستجو کنید، خواهید یافت. در بزنید، در به روی‌تان باز خواهد شد. زیرا هر کس بپرسد، جواب می‌گیرد و هر کس جستجو کند، می‌یابد و هر کس در بزند، در به روی او گشوده می‌شود. انجیل متا

ترس‌های ما ناشی از مواجه نشدن با آنهاست.

انرژی دارای خاصیت مغناطیسی است یکی از قوانین انرژی این است که: انرژیِ دارای کیفیت و انتشار معین، تمایل به جذب انرژیِ دارای کیفیت و انتشار معین مشابه خود دارد. افکار و احساس نیز دارای انرژی مغناطیسی خاص خود هستند و انرژیِ با ماهیت شبیه خود را جذب می‌کنند،

هر لحظه از زندگی‌تان در حقیقت خلاقیتی بیکران است و کائنات منشأ سخاوتی بی‌پایان. فقط کافی است خواستۀ خود را به روشنی مطرح کنید تا به ندای قلب‌تان پاسخ مثبت داده شود.

حقیقت وجودی زمین، نیکی، زیبایی و برکت زائدالوصف است. « پلیدی » ناشی از فقدان درک این حقیقت است. جهل هم مثل سایه، تنها نتیجۀ فقدان نور است. یعنی ذاتاً حقیقت ندارد. برای از بین بردن سایه نمی‌توان با آن جنگید، یا آن را سرکوب کرد، یا با آن مقابلۀ مادی و معنوی کرد. ساده‌ترین راه تاباندن نور بر سایه است.

اگر به راز روابط صحیح پی ببرید تنها جنبه‌های الهی مردم و اشیا را می‌بینید و باقی کارها را به دست خدا می‌سپارید از کتاب « خویشاوندی با کل زندگی »، نوشتۀ جی. الن بون

روزی ده دقیقه تکرار جملات تأکیدی مؤثر می‌تواند عادت‌های کهنه‌ای را که برای سال‌ها داشته‌ایم خنثی کند.