بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید | صفحه ۲۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید

بریده‌هایی از کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید

۳٫۷
(۵۹۷)
آلیسون: مدام با خودم فکر می‌کنم، چرا متیو باید بخواهد که با من ازدواج کند؟ من که چیزی ندارم. من بسیار نابالغم. آنچه را که برای علاقه‌مند ساختن یک مرد نیاز است ندارم. هیچ چیز خاصی در من وجود ندارد. ظاهر معمولی دارم. هوش معمولی دارم. شخصیت فوق‌العاده‌ای ندارم. معالج: صدای چه کسی در ذهن تو این حرف ها را می‌زند؟ آلیسون: صدای اریک. دوست پسر قدیمی‌ام.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
او با انتقاد پدرش یکی شده بود. دیدگاه پدرش نسبت به او به دیدگاه خودش نسبت به خودش تبدیل شده بود.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
آن‌قدر احساس نقص و ناکار آمدبودن داشته‌اید که حتی والدین شما نمی‌توانند شما را دوست داشته باشند و یا برای آنچه که هستید به شما احترام بگذارند. این‌طور احساس کرده‌اید که این «حق» والدین شماست که از شما انتقاد کنند، ارزشتان را بکاهند، طردتان کنند و به شما عشق نورزند، احساس کرده‌اید که لیاقت شما همین است. همهٔ اتفاقات به این دلیل رخ می‌دهد که شما بی‌ارزشی، بی‌کفایت، دارای نقص و پر از ایراد هستید. به خاطر چنین دلیلی نسبت به رفتاری که با شما شده عصبانی نیستید بلکه احساس غم و شرمساری کردید. تلهٔ آلیسون تا حد زیادی ناشی از منتقدبودن پدرش است. او در همان اوایل به فرزندش فهماند که مایهٔ ناامیدی پدرش است.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
الیوت و ماریا «هر دو» گرفتار تلهٔ نقص‌داشتن هستند. الیوت با خودپرستی به احساس شرمساری‌اش «ضد حمله» می‌زند و ماریا در برابر حس بی‌ارزشیِ خود » تسلیم» می‌شود. الیوت ماریا را طرد می‌کند و ماریا نیز قربانی این طردشدن است.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
تلهٔ نقص‌داشتن آلیسون او را در روابطش بسیار آسیب‌پذیر کرده بود. شخص مقابل قدرت بسیار زیادی برای آسیب‌رساندن به او دارد. او از خودش مراقبت و یا دفاع نمی‌کند. الیوت در طرفِ مقابلِ این طیف قرار دارد. او «غیرقابل آسیب‌پذیری» است. هیچ‌کس نمی‌تواند با او ارتباط بر قرار کند. او چنان مؤثر از ضدحمله استفاده می‌کند که هیچ‌کس حتی به گرفتاربودن او در تله فکر هم نمی‌کند.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
گاهی لحظات فوق‌العاده دردناکی نیز بود که انتقاد از خودش به تنفر از خودش تبدیل می‌شد.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
آلیسون احساس می‌کند مشکلی دارد که اگر بر ملا شود او را به شکل تلخی نزد همگان غیرقابل‌قبول می‌سازد. او نمی‌تواند بگوید که این مشکل چه چیزی است. این مشکل هر چه که هست، آلیسون حس می‌کند که نمی‌تواند آن را تغییر دهد. بهترین کاری که می‌توان انجام دهد، مخفی‌کردن آن است و یا اینکه لو رفتنِ آن توسط فردی نزدیک را به تأخیر بیاندازد. آلیسون به شکلی راسخ اعتقاد دارد که هیچ‌کس به او اهمیتی نمی‌دهد. او همواره شواهدی مبنی بر این که دیگران او را دوست دارند و می‌خواهند که با او باشند را رد می‌کند.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
احساسی که بیشترین ارتباط با تلهٔ نقص‌داشتن را دارد. «شرمساری» است. زمانی که نواقص شما آشکار می‌شود شرمندگی را احساس خواهید کرد.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
او می‌خواهد بفهمد که آیا می‌تواند ما را پایین بکشد و ما را دچار نقص و کمبود نشان دهد یا خیر؟ وقتی ببیند که نمی‌تواند، احترام او را بدست خواهیم آورد.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
شما «احساس» می‌کنید که احتمال خطر بالاست. مشکل اینجاست که درک شما اشتباه است چرا که این درک با تلهٔ شما در تغییر و نوسان است. از شما می‌خواهیم تا ارزیابی عینی‌تری از وقوع احتمالاًت داشته باشید. به جمع‌آوری اطلاعات بپردازید. نظر و عقیده دیگران را جویا شوید. آگاهی کسب کنید. در مورد موضوعات مختلف مطالعه کنید. دقتِ بیشتر، میزان اضطراب شما را کاهش می‌دهد. برای هر موقعیتی که از آن می‌ترسید، میزان احتمال وقوع آن موقعیت را «آن‌طور که احساس می‌کنید برای شما روی می‌دهد،» بنویسید. سپس احتمال «واقع‌بینانه‌ای» از وقوع آن رویداد، بر اساس نظر افرادی که به شما نزدیک هستند و در تلهٔ آسیب‌پذیری گرفتار نیستند، بنویسید.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
شمردن، بررسی‌کردن، شستشو و نظافت؛ تمامی این‌ها اعمال وسواس‌گونه‌ای هستند که شما برای ایمن‌ساختن زندگی خود به‌کار می‌گیرید. چنین فعالیت‌هایی انرژی را از زندگی شما می‌گیرند.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
فرار از آسیب‌پذیری یکی از بزرگترین خطرهاست. آن‌قدر از انجام فعالیت‌های مختلف اجتناب می‌کنید که بر کیفیت زندگی خود و زندگی شریک و خانوادهٔ خود آسیب می‌رسانید. این تله شما را محدود می‌کند.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
این نوعی انتقالِ مستقیم تله است. شما احساس آسیب‌پذیری را از والدین خود که حسی مشابه داشته‌اند یاد می‌گیرید. یک سرچشمهٔ دیگر، مراقبت بیش از حدِ والدین شماست. والدینی که خود دچار تلهٔ آسیب‌پذیری هستند نیز ممکن است بیش از حد مراقب فرزندانشان باشند. آن‌ها خطر را همه جا می‌بینند. آن‌ها به فرزندان خود این پیام را القاء می‌کنند که دنیا جای خطرناکی است.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
تفکر مصیبت‌گرایانه، ویژگی اصلیِ تمام گونه‌های تلهٔ آسیب‌پذیری است. فوراً بدترین تفسیر ممکن را دارید و همچون کودکی کوچک در مقابله با آن مصیبت احساس بی قدرتی و ضعف می‌کنید. افرادی که از اختلالات عصبی رنج می‌برند، تفکر مصیبت‌گرایانه آن‌هاست که منجر به حملات عصبی و استرسی می‌شود. یک حملهٔ عصبی در حالت عادی تنها یک یا دو دقیقه ماندگاری دارد اما تفکر شما زمان آن را طولانی‌تر می‌کند. «اگر بمیرم چه؟ اگر دیوانه شوم چه؟ اگر کنترلم را از دست دهم چه؟» «هرکسی» که چنین تفکراتی دارد، قطعاً دچار حملات عصبی و استرسی خواهد شد.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
فقر شما همیشه نگران پول هستید. به شکل غیر واقع‌بینانه‌ای نگران ورشکست شدن و آوارهٔ خیابان‌ها شدن هستید.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
شما در جهانی که آن را بیش از اندازهٔ واقعی خطرناک می‌بینید، احساس ناامنی می‌کنید. نسبت به هرکسی که به نظر خطرناک یا مشکوک بیاید حساس هستید. احساس می‌کنید که هرلحظه ممکن است کسی به شما حمله کند. از حوادثی مانند سوانح رانندگی و سقوط هواپیما نیز می‌ترسید. چنین رخدادهایی، ناگهانی و خارج از کنترل شما هستند بنابراین شما نیز همچون هدر ممکن است از سفرکردن اجتناب کنید. ممکن است از بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله وحشت داشته باشید. هر چقدر هم که همه چیز منطقی و عادی باشد، باز هم احساس می‌کنید برای شما اتفاقی رخ خواهد داد.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
بیش از حد نگران سلامتی خودتان می باشید. با وجود اینکه پزشکان به شما می‌گویند که هیچ مشکلی ندارید، باز هم معتقدید که مریض هستید، ایدز دارید، به سرطان مبتلا هستید، ام.اس دارید و یا به سایر بیماری های هولناک مبتلا شده‌اید. اغلب افرادی که دچار حملات استرسی هستند به این دسته تعلق دارند. مدام بدن خود را بررسی می‌کنید چرا که معتقدید مشکلی وجود دارد. نسبت به اندام خود «حساس» شده‌اید. هر حس غیر عادی، فارغ از اینکه چقدر می‌تواند عادی باشد، شما را دچار اضطراب و استرس می‌کند. هوای سرد، هوای گرم، خشم، هیجان، کافئین، الکل، دارو، رابطهٔ جنسی و هرچیز دیگری می‌تواند موجب حمله عصبی و استرسی شود.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
زمانی که کریستین از بودن با دوست یا همکارش اضطراب زیادی حس می‌کند، متوجه می‌شود که این اضطراب به معنای بیش از حد کمک‌کردنِ او به دیگران و یا توجه‌کردن به آن شخص است. بنابراین او قدمی به عقب برمی‌دارد و بر زندگی خودش تمرکز می‌کند.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
«از افراد قوی و بیش از حد مراقبت که جاذبهٔ زیادی ایجاد می‌کنند دوری کنید.» این یک اصلِ فریب‌دهنده است. از افرادی که بیشترین جاذبه را نسبت به آن‌ها احساس می‌کنید فاصله بگیرید. به خاطر داشته باشید که احساس جاذبه در افرادی که تلهٔ شما را برمی‌انگیزند بیشتر حس می‌شود. بدون شک به سوی افرادی جذب می‌شوید که دوست دارند از شما حمایت کنند و یا شما را تحت سلطه خود درآوردهاند. احتمالاً بیشتر جذب افرادی می‌شوید که می‌خواهند شما در وابستگیِ خود، در هم شکنید.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
اگر والدین ایرادگیری داشته‌اید، احتمالاً شما نیز به انتقاد از خود متمایل هستید. بیاعتبارکردنِ خود را تمام کنید. از خود حمایت کنید. این کار یعنی پرورشدادن خودتان که شما بایستی آن را یاد بگیرید. چنین عملی به شما یاد می‌دهد که حتی اگر بی‌نقص نیستید، باز هم باید ادامه دهید. بازهم به خود قدرت دهید و شایستگی خود را بسازید.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵

حجم

۳٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۲۹ صفحه

حجم

۳٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۲۹ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰
۵۰%
تومان