بریدههایی از کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید
نویسنده:جفری ای. یانگ، جانت اس. کلوسکو
مترجم:ساره حسینی عطار
انتشارات:انتشارات شمشاد
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۵۹۷ رأی
۳٫۷
(۵۹۷)
ویلیام میبایست یاد میگرفت تا اضطرابش را تحمل و مشکلاتش را خودش حل کند. اوایل مرتکب اشتباه میشد اما پیشرفت کرد و به تدریج مسئولیتهای بیشتری پذیرفت.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
تلهٔ وابستگی میتواند بر کار شما نیز تأثیر بگذارد. این تله میتواند شما را از پذیرش مسئولیتهای جدید برای پیشرفت دور کند.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
پدر ویلیام تصویری از خودش را به فرزند انتقال داد و او را مجبور کرد تا بدون در نظرگرفتن علایق ذاتیاش، با این تصویر وفق پیدا کند. آنچه که ویلیام میخواست اهمیتی نداشت و او به تدریج اعتماد به نفسش را از دست داد. ویلیام خودش را از درون پوچ و تهی میداند. اگر اعتماد به نفس ندارید قطعاً وابسته هستید. در شما حفرهای وجود دارد که برای پرکردن آن به تکیه بر شخصی دیگر نیاز دارید، شخصی که اعتماد به نفس دارد.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
والدینی که وابستگی را در فرزندانشان رشد میدهند الزاماً بیعاطفه نیستند. مشکل آنها بیعاطفهبودن و یا بیتوجهی نیست. کاملاً برعکس؛ والدینی که بیش از حد مراقبت میکنند اغلب دوستدار و مهربان هستند، اما عموماً ترسیده، مضطرب و یا منزوی میباشند. آنها از ترس خودشان نسبت به ترکشدن، کودکان خود را نزدیک خود نگه می دارند و با چنین کاری استقلال کودک را از بین میبرند. آنها خودشان احساس ناامنی میکنند و نمیتوانند به کودکانشان احساس امنیت بدهند. آنها عشق میدهند و اما حمایت و آزادی لازم برای استقلال کودک را برای او فراهم نمیکنند.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
دومین جنبه از مراقبت بیش از حد زمانی رخ میدهد که پدر یا مادر تلاش کودک برای عملکرد مستقلانه را «تخریب» میکنند. آنها نسبت به تصمیمگیریهای کودک منتقد هستند و تصمیمات او را مورد تمسخر قرار میدهند.
مارگارت: جملهای که زیاد از مادرم میشنیدم این بود که «اگر به من گوش میدادی اینطور نمیشد.» مدام میگفت، «به تو گفته بودم.» تا همین امروز همچنان حس میکنم اگر به توصیههای او گوش نکنم شکست میخورم.
ویلیام به خاطر دارد که یکبار به پدرش گفت میخواهد به تنهایی مقالهٔ تاریخش را انجام دهد. پدرش با تندی صندلی را از میزش فاصله داد و گفت: «بسیار خوب، اما اگر چیزی برای نوشتن به ذهنت نرسید با گریه و زاری سراغ من نیا.»
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
زمانی که سعی خود را میکنیم شکست میخوریم و دوباره امتحان میکنیم و یاد میگیریم تا در جنبههای مختلف زندگی به مهارت دست پیدا کنیم. این فرآیندِ یادگیری است و بدون یک تجربهٔ ملموس، یادگیریِ کمی اتفاق میافتد.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
والدینی که بیش از اندازه از فرزند خود مراقبت میکنند، آنها را وابسته نگه میدارند. آنها رفتارهای ناشی از وابستگی فرزندانشان را تشدید و رفتارهای مستقل آنها را تضعیف میکنند. آنها کودکان خود را سرکوب میکنند و به آنها آزادی و حمایت کافی برای یادگیری خودکفایی را نمیدهند.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
طرح و نقشه میریزید تا مطمئن شوید شخصی برای کمک وجود خواهد داشت. اگر تنها باشید، کاملاً حس میکنید که همه چیز گیجکننده است.
به اعتمادِ خود نسبت به قضاوت و تصمیم خود خیانت میکنید. احساس میکنید توانایی کمی برای تصمیمگیریِ درست دارید. بیاعتمادی به تصمیمات از اصلیترین ویژگیهای تلهٔ وابستگی است. شما «دودل» و «نامطمئن» هستید.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
کارتنویسی به شما کمک خواهد کرد تا طلسم تله را بشکنید و در مسیر درست قرار بگیرید.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
اگر هدفتان این است که متعلق به جمع باشید، پس باید بدانید که «به رخکشیدنِ» بیهمتا بودنتان کمکی به شما نخواهد کرد. یکی از چالشیترین کارهای زندگی برقراری تعادل میان تعلقداشتن، عادیبودن و نشاندادن ذاتِ بیهمتایمان است. اگر بیش از اندازه خود را همسو با دیگران نشان دهیم، حس منحصر به فرد بودن را از دست میدهیم. اگر بیش از هرچیز روی خودمان و بیهمتاییمان تمرکز کنیم، نمیتوانیم در جمع و به دیگران تعلق داشته باشیم.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
تصویرسازی میتواند نقشی اساسی در آمادهسازی ایفا کند. به جای اینکه پیش از هر دیداری زمان خود را صرف تصور موقعیتهای فاجعهآمیز خود کنیم، همان زمان را صرفِ این تصور کنید که عملکرد بسیار خوبی دارید. تصور کنید که دقیقاً همانطور که میخواهید عمل میکنید. به جای تمرین شکست، به تمرین موفقیت بپردازید.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
به خاطر اضطرابی که دارم، حرفهای گستاخانهای میزنم که دیگران متوجه شوخیبودنِ آن نمیشوند
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
زمانی که نقص داریم گاهی از غلبه بر آن دست میکشیم. آنقدر احساس خجالت داریم که حتی نمیخواهیم در مورد آن فکر کنیم. مراقب باشید در چنین تلهای گرفتار نشوید. به نواقص خود حمله کنید.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
دیدگاهی که آدام به زندگی دارد (دیدن تفاوتها و نه شباهتها) تشدید کنندهٔ تله اوست.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
در ارزیابیِ اینکه آیا نواقص آدام صحت دارند یا خیر، نکتهای برای ما روشن شد. نکته این بود که آدام در تفاوت میان خود و دیگران «مبالغه» میکرد. این روش تلهٔ او را تشدید میکرد. او مدام تفاوتها را بزرگ و شباهتها را کوچک میشمرد.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
ممکن است به شکلی مفرط بر ظاهر خود و یا موفقیت در زمینهٔ شغلی تمرکز کنید و یا سعی در مخفی ساختن نواقص خود داشته باشید تا از این طریق احساس بیارزشی را جبران کنید.
جبرانهایی از این دست شکننده هستند. آنها به راحتی در هم میشکنند. از شما میخواهیم تا بنیانی استوار بسازید. از شما میخواهیم تا روابط اجتماعی را از نو تجربه کنید. متوجه خواهید شد که این رابطههای تازی میتوانند بسیار متفاوت با کابوس روابط دوران کودکی شما باشند. معمولاً بزرگسالان تفاوت را بهتر از کودکان و نوجوانان قبول میکنند. احتمال بسیار کمتری وجود دارد که بزرگسالان نیز همچون کودکان، شما را تحقیر یا طرد کنند.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
ما «شخصیتی» منحصر به فرد داریم. این شخصیت است که انرژی و ایدهٔ مورد نیاز برای مکالمه با دیگران را به ما میدهد.
برخی از کودکان ذاتاً منفعل هستند و یا اینکه والدینشان آنها را در جهت توسعهٔ شخصیتشان تشویق و حمایت نکردهاند. زمانی که منحصربهفردبودن شما پایمال شود، آن کاری را انجام خواهید داد که دیگران از شما میخواهند. از آنها پیروی میکنید و به دنبالهرویی همیشگی تبدیل میشوید. اما در گسترش و پرورش ایدهها، علایق و یا اولویتهای خودتان ناکام خواهید بود. زمانی که وارد یک مکالمه میشوید، احساس میکنید چیزی برای گفتن ندارید. انفعال شما باعث میشود که چیزی برای ارائه نداشته باشید. حضور در مکالمات برای شما همچون باری سنگین است. با شنیدن مشکلی ندارید اما نمیتوانید سر صحبت را باز کنید. نمیتوانید عقاید خود را بازگو کنید.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
برخی از کودکان ذاتاً منفعل هستند و یا اینکه والدینشان آنها را در جهت توسعهٔ شخصیتشان تشویق و حمایت نکردهاند. زمانی که منحصربهفردبودن شما پایمال شود، آن کاری را انجام خواهید داد که دیگران از شما میخواهند. از آنها پیروی میکنید و به دنبالهرویی همیشگی تبدیل میشوید. اما در گسترش و پرورش ایدهها، علایق و یا اولویتهای خودتان ناکام خواهید بود. زمانی که وارد یک مکالمه میشوید، احساس میکنید چیزی برای گفتن ندارید. انفعال شما باعث میشود که چیزی برای ارائه نداشته باشید. حضور در مکالمات برای شما همچون باری سنگین است. با شنیدن مشکلی ندارید اما نمیتوانید سر صحبت را باز کنید. نمیتوانید عقاید خود را بازگو کنید. هیچ ایدهای راجع به اینکه چه کاری انجام دهید و یا کجا بروید ندارید.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
سرچشمهٔ دیگرِ طردشدن اجتماعی، به تلههای وابستگی و اطاعت مربوط میشود. یک بُعد مهم در یادگیری، اجتماعیبودن و گسترش حس خودرهبری و فعالبودن است: ما توسط والدینمان تشویق میشدیم تا شخصیت، علایق و اولویتهای مختص به خودمان را بسازیم. ما «شخصیتی» منحصر به فرد داریم. این شخصیت است که انرژی و ایدهٔ مورد نیاز برای مکالمه با دیگران را به ما میدهد.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
گاهی والدین ایرادگیر میتوانند باعث ایجاد تلهٔ طرد اجتماعی شوند. مراجعی داشتیم که مدام به خاطر نقصهای اجتماعیاش مورد انتقاد خانوادهاش قرار میگرفت؛ نقصهایی همچون شکل ظاهری، مدل حرفزدن و .... آنها کاری کردند که او احساس بیکفایتی کند. او از حضور در موقعیتهای اجتماعی منع شد. از آنجایی که از نقدشدن میترسید، از ارتباط با دیگران نیز اجتناب میکرد.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۲۹ صفحه
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۲۹ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰۵۰%
تومان