بریده‌هایی از کتاب داستان ورزش غرب (سیر تحول تاریخی و فرهنگی ورزش غرب)

در یونان اگر دین از ایجاد وحدت ناتوان ماند، ورزش در این راه به موفقیت رسید.

بی‌شک نظام تربیتی مدرن اروپایی، نسل جدید را به مقتضای زمان و بر پایه نظام نظری اندیشمندان تجربه‌گرا (پوزیتیوست‌ها) تربیت می‌کرد و این انسان نیز وقتی تربیت می‌شد، آینه تمام نمای جریان فرهنگی غرب بود.

سقراط با اندیشه ژرف خود شالوده نظام فردگرایی یونان را پی‌ریزی کرد. او نخستین کسی است که فرد را برترین نیروی هستی شمرد و خود به راهنمایی فرد زیست و مرد.

امروز اکثر رومیان در یک هرج و مرج اخلاقی غریبی به سر می‌برند... بعضی سرداران اجازه مرخصی را به سربازان می‌فروختند. در همان حال فضایل خانوادگی در اعیان و اشراف رو به ضعف نهاد، طلاق بیش از پیش شیوع یافت. مکارم اخلاق از بین رفت. خرید و فروش آراء، مرسوم و ارتشا در امر انتخابات علنی شد.

تاریخ رم» ملت رم از امپراتورها جز تغذیه و تفریح چیز دیگری نمی‌خواستند.

به نام خداوند، میکائیل قدیس و قدیس جورج من تو را شهسوار می‌کنم.

جیمز آندرسن انگلیسی در سال ۱۷۱۷ میلادی مقرراتی را که در تمام فراماسونری‌های جهان معمول بود به صورت مدون در لژ بزرگ لندن (گراندلژ) به اجرا درآورد

مونستکیو با ستایش به قانون اساسی انگلیس می‌نگریست و در کتاب «نامه‌های ایرانی» به نظام اجتماعی موجود فرانسه و در کتاب «روح‌القوانین» به دولت و کلیسا تاخت. روح‌القوانین از بزرگترین آثار سیاسی قرن هیجدهم است که در هموار کردن راه انقلاب فرانسه دخالت داشته است

«رنه دونان» می‌نویسد: تربیت بدنی که «آرنولد» به شاگردانش تدریس می‌کرد نه از نوع تدریس «یان» بود و نه از نوع نظریات «لینگ». وی نه به تربیت سخت آلمانی و نه به حرکات شدید و مکرر سوئدی توجه داشت. بلکه: همه همّش را در مورد ورزش مصروف این کرده بود که ورزش بازی است. باید بازی کرد. باید تفریح نمود و غیر از این چیز دیگری را به نام ورزش نمی‌شناخت