جایی میان قلب هست
که هرگز پر نمیشود
و ما
در همان فضا
انتظار میکشیم و
انتظار میکشیم.
SFatemehM
کمتر پیش آمده که اطرافم خالی باشد
اما باز هم بیشتر اوقات تنها بودهام.
ELNAZ
و مثل باقی ما
تلاش کند
با هر جانکندنی
شبِ پیشِ رو را
دوام بیاورد.
ELNAZ
بله، بعضی زندگیها برای هدر دادن
آفریده شدهاند.
ELNAZ
تحمل مرگ خودمان آسان است؛ مرگ دیگران! رسیدن مرگ دیگران است که نمیتوانیم تحملش کنیم.
یك رهگذر
زمانی که رفتی
تقریباً همهچیز را
با خودت بردی.
شبها زانو میزنم
مقابل ببرهایی
که نمیخواهند من وجود داشته باشم.
تو
دوباره اتفاق نمیافتی.
ببرها پیدایم کردهاند
و برایم مهم نیست.
دختر پاييزي
پرندهای آبی در قلب من است
که میخواهد بزند بیرون
اما حواس من جمع است
فقط میگذارم بعضی شبها
که همه خواباند
بیرون بیاید
میگویم
من میدانم تو آنجایی
پس غصه نخور!
بعد میگذارمش سرِ جایش
اما آنجا کمی آواز میخواند
به او اجازه ندادهام بمیرد
و باهم میخوابیم
با عهد مخفیمان
و همین برای در آوردن اشک یک مرد
کافیست
دختر پاييزي
وقتی همهچیز بههمریخته بود
حال بهتری داشتم.
چند ماه طول میکشد
تا به حال عادی برگردم
آترین🍃
تقریباً صبح است.
توکاها روی کابل تلفن
منتظرند
و من رأس ساعت شش صبح
ساندویچ فراموش شدهٔ
دیروز را میخورم.
صبح آرام روز یکشنبه.
یک لنگه کفشم
یک گوشهٔ اتاق
راست ایستاده
و لنگهٔ دیگر بهپهلو افتاده است.
بله، بعضی زندگیها برای هدر دادن
آفریده شدهاند.
پویا پانا
چند ساعتی میشود
که تنها هستم
و حالم بهتر شده است.
این خوب است
اما مشکل همچنان باقیست
میدانم که دوباره
باید بروم بیرون
میان آنها.
پویا پانا