شیوههای مردن سختاند؛ چه شیوههای آسمانی باشند و چه شیوههایی معمولی. این که بگویم ساز و کارش را میدانم یا آن را پذیرفتهام، دروغ گفتهام؛ یا اگر در این لحظه چیزی برای آرامش تو بگویم، دروغ گفتهام. تو هم به اندازهٔ من میدانی.
PARNIAN
از انتظار
از معلق بودن
از تنگنا خستهام
بگذارید بمبها منفجر شوند
شما ملتهای ترسوی دماغو
شما غولهای بیوجدان
تمامش کنید!
تمامش کنید!
تمامش کنید!
Friba
جایی میان قلب هست
که هرگز پر نمیشود
و ما
در همان فضا
انتظار میکشیم و
انتظار میکشیم.
Arezuwishi
عجیب تنها هستیم
تا ابد تنها
و قرار بوده
همین باشد
اصلاً بنا نبوده
طور دیگری باشد
.
چند روز بیهودهٔ دیگر
روزهای مجروح
روزهای تبخیر شده.
چند روز بر باد رفتهٔ دیگر
روزهای عاطل و باطل
روزهای کتکخورده
پاره پاره.
مسأله اینجاست
که روزها جمع میشوند
و میشوند زندگی
زندگی من!
.
چنان تنهایی بزرگی در دنیا هست
که در حرکت آهستهٔ عقربههای ساعت
دیده میشود.
آدمها
از عشق یا نفرت
پاره پاره و خستهاند.
.
و همهچیز که تمام شد
دیوارها فرو ریختند
پرچمها بالا رفتند
و عشق به پایان رسید.
.
رخوت مرا از پا در میآورد.
کتابهایم نمیتوانند به دادم برسند
همینطور شعرها
هیچ کمکی از کسی ساخته نیست.
فقط خودم هستم، تنها و منتظر، نفس میکشم
فکر میکنم
چیزی نیست که به آدم شهامت بدهد.
مهسا حامدیان
مرگ باید آسان بیاید
مثل یک قطار باری
که وقتی پشتت را برمیگردانی
صدایش را
نمیشنوی.
مهسا حامدیان