![کتاب برای من غمگین نشوید اثر چارلز بوکوفسکی کتاب برای من غمگین نشوید اثر چارلز بوکوفسکی](https://img.taaghche.com/frontCover/28472.jpg?w=200)
بریدههایی از کتاب برای من غمگین نشوید
۴٫۱
(۵۳)
خانم مرگ میخندد
آسانسورها خرد میشوند
منظرههای سیاسی از نظر دور میشوند
کارگر سوپرمارکت مدرک دانشگاهی دارد
ماهیهای نفتی طعمههای نفتیشان را به بیرون تف میکنند
خورشید نقاب زده است
شبیه این
به دنیا آمدهایم
به اینجا پا گذاشتهایم
به این جنگهای دقیقاً دیوانه
به منظرهٔ خالیِ پنجرههای شکستهٔ کارخانه
به کافههایی که دیگر در آنها آدمها باهم حرف نمیزنند
به مسابقات مشتزنی که با تیراندازی و چاقوکشی تمام میشوند
به اینجا پا گذاشتهایم
به بیمارستانهایی چنان گرانقیمت که مردن بهصرفهتر است
PARNIAN
روزهای اول خوب بودند، روزهای میانی بهتر شدند
و حالا عالی است.
کلمات مرا دوست دارند.
انتخابم کردهاند
مرا از بقیه
جدا کردهاند
PARNIAN
چه شهامتی داریم که در این شعلهٔ وحشتناک
راه میرویم
و خورشید سراسیمهمان میکند
و تاریکی ما را میبلعد
و ما راهمان را ادامه میدهیم ـ
بنزین میزنیم، سیفون را میکشیم، قبضها را میپردازیم
و در درد غرق میشویم
لگد میپرانیم
انگشتهای پاهایمان را تکان میدهیم
به آهنگهای ناجور که در هوا منتشر است
گوش میکنیم
و رنج، روح را میخورد.
بله، من فکر میکنم ما تحسینبرانگیز و شجاع هستیم
اما مدتها پیش باید میرفتیم.
شما اینطور فکر نمیکنید؟
PARNIAN
اونقدر سادهای که کسی به تو بیاحترامی نمیکنه
دخترها پیش تو چاقوهاشونو غلاف میکنن
تو فقط به بیسبال و فیلمای وسترن و چمن
علاقه داری.
یکی از این چاقوهای منو برمیداری؟
مثلاً این یکیو ــ قدیمیه ــ سال ۱۹۵۵ رفت تو تنم
صاحبش حالا مرده، دیگه خیلی اذیتم نمیکنه.
این چاقوی آخریو نمیتونم بدم ــــ هنوز نمیتونم درش بیارم
اما این یکی مال ۱۹۶۴ ئه، نظرت چیه؟
این شصت و چهاری رو برمیداری؟
مردی که کمی اونطرفتر چمنها رو میزنی
چاقویی تو دل و رودهت فرو نرفته؟
چاقویی که عشق زده باشه.
PARNIAN
و مردان کوچک
دربارهٔ چیزهایی که از توانشان خارج است
یاوهسرایی میکنند.
PARNIAN
عشق یعنی سوسک حمام
PARNIAN
عشق یعنی نوری
که در شب، از میان مه میگذرد
عشق یعنی تشتک بطری آبجو
که در مسیر حمام
زیر پایت میماند
عشق یعنی کلید خانهات
که در حال مستی پیدایش نمیکنی
عشق یعنی چیزی
که ده سال یک بار اتفاق میافتد
عشق یعنی گربهای لهشده
عشق یعنی روزنامهفروشِ پیر
که گوشهای ایستاده
PARNIAN
درون خودم مقبرهای دارم که میگوید:
ــ بذار دیگران این کار رو بکنن. بذار اونا برنده بشن!
بگذارید بخوابم
عقل در تاریکی است
مثل جارو تاب میخورم و به تاریکی میروم
جایی میروم که مگسهای تابستان رفتهاند
PARNIAN
متولد شدهام که در خیابانهای بی رفت و آمد گل سرخ بفروشم.
mimsin
از اندوه خجالت نکش، همینطور از دیوانگی و کجخلقی.
mimsin
حجم
۱۸۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۱۸۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان