بریده‌هایی از کتاب زیر پوست کتاب

ابتدا در مورد تأثیر خواندن کتاب بر انسان صحبت می‌کنیم، سپس شیوه نقد کتاب را به طور کلی مرور می‌کنیم، در انتها نیز معیارهای ارزیابی یک کتاب را، به تفکیک دسته‌بندی و به تفصیل ارائه می‌دهیم.

مطالعه باعث تحریک ارتباطات عصبی مغز شده بود که این اثر تا ۵ روز بعد از اتمام داستان ادامه داشت. در واقع این آزمایش ثابت کرد که تلویزیون نگاه‌کردن هم نمی‌تواند به اندازه مطالعه‌کردن، مغز را تحت‌تأثیر قرار دهد. محققان عقیده دارند که وقتی در یک موضوع به اندازه کافی تمرین و تمرکز داشته باشیم، توانایی ما در آن موضوع بالا می‌رود. پس هر قدر که داستان بیشتری بخوانیم، بیشتر می‌توانیم افرادی که با آن‌ها در ارتباط هستیم را درک کنیم، بفهمیم در محیط اطرافمان چه خبر است، چه جوی حاکم است و اطرافیانمان چه‌طور فکر می‌کنند.

خواندن رمان، فارغ از جنبه تفریحی و اطلاعاتی که در اختیار ما قرار می‌دهد، تأثیرات مثبت زیادی هم بر مغز و عملکرد آن و تصمیم‌گیری ما دارد. در حقیقت مطالعه‌کردن می‌تواند بین اتصالات مغزی ارتباط بهتری ایجاد کند. این بهترشدن اطلاعات منجر به درک بهتر عبارتی می‌شود که در حال خواندن آن هستیم. بر همین اساس، خواندن یک رمان اجتماعی معمولی هم می‌تواند اتصالات مفید مغزی را تا چند روز بعد از اتمام رمان حفظ کند. چنان‌چه این عمل در مدت طولانی انجام شود، می‌تواند تأثیرات شگفت‌انگیزی در مغز ما پدید آورد.

به مرور باعث می‌شود ارزش‌ها، خواسته‌ها و حتی انتظارهای انسان از زندگی تغییر کند. خواندن کتاب، به شما این امکان را می‌دهد که بتوانید به مرور تغییراتی در شخصیت، اخلاق و حتی مدل زندگی کردن خود ایجاد کنید. بسته به این‌که چه کتابی می‌خوانید، تغییرات ایجادشده می‌تواند مثبت یا منفی باشد.

داستان‌ها برد خیال و تجربه ما را افزایش می‌دهد، ما را به درون اندیشه و زندگی غریبه‌ها می‌برد و اجازه می‌دهد اموری را تجربه کنیم که اگر می‌خواستیم در دنیای واقعی به آن‌ها نزدیک شویم، عواقب دردناک و مخوفی در انتظارمان بود. به لطف داستان، بسیار بیشتر از عمر اندک خود زندگی می‌کنیم.