بریده‌هایی از کتاب راهنمای شروع سریع در بازاریابی شبکه ای

برای شروع سریع؟ جملات کوتاه و مستقیم بهترین راهکار.

، بیایید برگردیم به استفاده از جملات حرفه‌ای و مستقیم برای ساختن هرچه سریع‌تر تجارت‌مون. بیشتر چالش‌ها در تجارت ما تکراری هستند. این چالش‌ها از بین نمی‌روند بلکه در تمام مدت کارمون اون‌ها رو می‌شنویم، مگر این‌که همین الان اون‌ها را حل کنیم. ما که نمی‌خواهیم عین یک نماینده آماتور همیشه زمان‌مون رو برای مبارزه با آبجکشن‌های تکراری تلف کنیم.

محصولات، خدمات و فرصت تجاری ما فوق‌العاده هستند. لازم نیست این‌ها را بفروشیم. پراسپکت‌های ما قطعاً زندگی بهتری می‌خواهند. پس ما چه باید بفروشیم؟ ما به آنها انگیزه می‌دهیم و حمایتشان می‌کنیم که فرآیند تغییر را به‌خوبی پشت سر بگذارند.

بعضی وقت‌ها همین صداقت بی‌رحمانه اون چیزی هست که ما برای تغییر خودمون نیاز داریم. اگر همه به ما "نه" میگویند، پس ما باید کلماتمان را تغییر بدهیم.

حرفه‌ای‌ها از کلمات جادویی.

یه سری جملات منطقی دیگه که می‌تونیم به خودمون بگیم اینه: همه افراد در همه زمان‌ها درحال فروش هستند. من خودم رو به رئیسم فروختم که به حرف‌هام گوش کرد و استخدام شدم، چطور با نامزدم قرار ملاقات گذاشتم؟ یا ازدواج کردم؟ من هر روز درحال فروش هستم.

گر ما تازه کار هستیم، مهارت‌های ایجاد ارتباط سریع با غریبه‌ها را یاد نگرفته‌ایم. بدون اعتماد و باور، کار ما مثل این است که برای ناشنوایان صحبت می‌کنیم. پس بیایید برویم با افرادی صحبت کنیم که ما را می‌شناسند، دوست‌مان دارند و به ما اعتماد دارند. به احتمال زیاد آن‌ها افرادی هستند که در ابتدا، کار را با ما شروع می‌کنند.

واقعیت این است که پراسپکت های ما قبل از معرفی کار تصمیم نهایی خود را برای انجام این تجارت می‌گیرند، نه بعد از معرفی کار. درواقع همان یک یا دو دقیقه اول نشستن برای صرف غذا، چای و یا قهوه می‌توانیم با تکنیک «معرفی یک‌دقیقه‌ای» یا «داستان دو دقیقه‌ای»، پراسپکت هایمان را به تصمیم نهایی شان نزدیک کنیم.

ین دو سطح ارتباطی یک‌طرفه هستند و کیفیت پایینی دارند. مکالمه داشتن یعنی برقراری ارتباط دوطرفه با افراد که در این صورت ما می‌توانیم مؤثرتر باشیم. سطح سه ارتباطات: یک تماس تلفنی سطح چهار ارتباطات: تماس تصویری «آنلاین» سطح پنج ارتباطات: ملاقات حضوری با افراد سطح شش ارتباطات: ملاقات حضوری با افراد... هنگام صرف غذا یا نوشیدنی همیشه بالا ترین سطح ارتباطات که در دسترس ماست را انتخاب کنید.

پیگیری؟ اَه ... همه ما این جمله قدیمی را شنیده‌ایم: پیگیری یعنی همه‌چیز ... اما پیگیری خسته‌کننده است، هیچ‌کس گوشی‌اش را جواب نمی‌دهد. هیچ‌کس نمی‌خواهد به پیام متنی ما جواب دهد؛ و اگر ما از طریق تلفن چند پراسپکت به دست بیاوریم، اون‌ها تظاهر به سر شلوغی می‌کنند و یا این‌که جوری رفتار می‌کنند که انگار کار فوری برایشان پیش‌آمده، آن‌ها از صحبت با فروشنده‌ها متنفرند. حیفِ این‌همه زمانمان. اوه یه لحظه صبر کنید. ما هم در زندگی‌مان در مواجه با فروشنده‌ها هم همین رفتار را داریم. وقتی صدای تلفنمان را می‌شنویم چه‌کار می‌کنیم؟ اگر منتظر تماسی نباشیم، نه بار از ده بار اجازه می‌دهیم تماس به پیام‌گیر صوتی برود. چرا؟

ما اول باید نقش خود را به‌خوبی ایفا کنیم، ما می‌بایست به اعضای جدید تیم‌مان حداقل مهارت‌هایی که برای شروع نیاز دارند را انتقال دهیم. اعضاء جدید تیم‌مان از قبل انگیزه دارند. آن‌ها ثبت‌نام کردند. حالا این وظیفه ماست که مهارت‌های لازم برای شروع کارشان در این تجارت را به آن‌ها یاد بدهیم. اگر ما در قبال اعضای جدید باانگیزه تیم مسئولیت خودمان را انجام دهیم یعنی یاد دادن مهارت‌های عالی برای شروع

علم روان‌شناسی ثابت کرده است که تصمیم نهایی پراسپکت‌ها در همان ثانیه های ابتدایی اتفاق می‌افتد. این خبر خوبی برای ماست. اگر در ده و پانزده ثانیه ابتدایی تصمیم پراسپکت با ما باشد، در طول مکالمه ما را همراهی خواهد کرد. عجیب به نظر میاد که قبل از این‌که پراسپکت‌ها درباره پیشنهادمان بدانند، تصمیم نهایی شان گرفته شده‌است! مهارت جدیدی مانند «کلوزینگ» ما را به رشد

علم روان‌شناسی ثابت کرده است که تصمیم نهایی پراسپکت‌ها در همان ثانیه های ابتدایی اتفاق می‌افتد. این خبر خوبی برای ماست. اگر در ده و پانزده ثانیه ابتدایی تصمیم پراسپکت با ما باشد، در طول مکالمه ما را همراهی خواهد

آیا می‌توانیم بهتر شویم؟ البته، این راهنمای شروع سریع تنها آغاز کار است. ما می‌خواهیم چهار مهارت اصلی را در اسرع وقت یاد بگیریم. هر وقتی که ما با یک پراسپکت ملاقات می‌کنیم، از این چهار مهارت اصلی استفاده خواهیم کرد: ۱- ایجاد صمیمیت ۲-یخ شکن‌ها ۳- مهارت بستن، کلوزینگ «نهایی کردن» ۴- نحوه ارائه معرفی کار «پرزنت» اما لازم نیست منتظر بمانیم، همین حالا می‌توانیم شروع کنیم. ما

جملات اول عالی - لحن کلام - مهارت‌های پراسپکتینگ «مشتری یابی» - مهارت‌های رهبری و خیلی از موارد دیگر .... با یادگیری مهارت‌های بیشتر برای پراسپکت‌های خود جذاب‌تر می‌شویم. در این صورت آن‌ها می‌خواهند ما حامی آن‌ها برای موفقیتشان باشیم. بعلاوه ما با مهارت‌های بهتر، نتایج بهتری می‌گیریم.

پراسپکت یعنی همان مشتری احتمالی که با او صحبت می‌کنیم، که ممکن است وارد کار ما شود و یا اینکه از محصولات ما خریداری کند. در اینجا برای اینکه عموم نتورکرهای ایرانی از خودِ کلمه پراسپکت در صحبت‌هایشان استفاده می‌کنند، مترجم ترجیح می‌دهد با کلمات مترادف دیگری ذهن مخاطب را درگیر نکند

درخواست ارجاع یعنی اینکه از او بخواهیم افرادی را به ما معرفی کند. اصطلاح ارجاع گرفتن در بین نتورکرها بسیار رایج است. [] تکثیر یا همان همانندسازی، در بعضی از تیم‌ها، واژه انگلیسی این اصطلاح رایج است که به آن دوپلیکیت یا داپلیکیت نیز میگویند.