- طاقچه
- ادبیات
- شعر
- شعر نو
- کتاب پذیرفتن
- بریدهها
بریدههایی از کتاب پذیرفتن
۳٫۷
(۱۸)
دریا
میخواهم جنازهام بر آب بیفتد
و ساعتها
به ابرها خیره شوم
مُردهام موج بردارد
قایقی باشم
که مسافرش را پیاده کرده است
و حالا بیخیالِ هر چیز
بر این ملافهٔ آبی چُرت میزند
***
مرگ
میخواست اینطور زیبا باشد
که ما خاکش کردیم
sety seyfi
میخواهم جنازهام بر آب بیفتد
و ساعتها
به ابرها خیره شوم
مُردهام موج بردارد
قایقی باشم
که مسافرش را پیاده کرده است
و حالا بیخیالِ هر چیز
بر این ملافهٔ آبی چُرت میزند
شیلا در جستجوی خوشبختی
چوب اما زُل زده است
به شومینهٔ خاموشِ گوشهٔ اتاق
که مثلِ کورهٔ آدمسوزیِ تعطیلی
هربار که کُشتِگانش از کنارش میگذرند
باز هم روشن میشود
و آنها را میسوزانَد
ژنرالیسم
شخصیتهایی در مناند
که باهم حرف نمیزنند
که همدیگر را غمگین میکنند
که هرگز دورِ یک میز غذا نخوردهاند
ژنرالیسم
جنگل،
تنها یک درخت است
که در هزاران شکل
از خاک گریخته است
ژنرالیسم
و تازه میفهمم
این رگِ سرخِ کاموا
که روزهاست بر میز رها شده،
از گردنم شکافته است
ژنرالیسم
گفته بود میرود
اما رفت
و گفته بود میماند
اما ماند
و گفته بود میخندد
اما خندید.
ژنرالیسم
آخرین پرنده را هم رها کردهام
اما هنوز غمگینم
چیزی
در این قفسِ خالی هست
که آزاد نمیشود
NAST2L
پرسشی که پاسخ است
تا ابد زنده میماند
پس رهایش کن، بگذار برود!
NAST2L
انسان دوبار به نادانی میرسد
یکبار پیش از دانایی و یکبار پس از آن؛
و تنها تفاوتِ این دو در پذیرفتن است
NAST2L
پاییز
در اتاقهای سیمانیِ دربسته
قرمزتر است
شهر در حاشیه سرد است
متن
از خط زدن خونیست
از شهر
از حاشیه
از کاغذ
بیرون افتادهام
و ماهیِ مُردهای دارد
رودخانه را با خود میبرد
ارغنون ساز فلک
زندگی طوری نبود
که بشه کلاً باهاش بیخیالی طِی کرد
تو گفتی: پسر! چیکارش داری
داره واسه خودش، بازیشو میکنه
آخه داشت با تفنگش بازی میکرد
از سرِ اتفاقم
لولهش به سمتِ من بود
Solidsmoke
میتواند دیروزهایش را ورق بزند؟
و در صفحهای سفید بنویسد:
به آنها که در خاک حل شدند
تا طعم سرزمینم را زنده نگه دارند
Hakime Zare
آیا خاک،
دهانِ مُردهها را پُر میکند
که آنچه را دیدهاند، نگویند؟
6456
آیا خاک،
دهانِ مُردهها را پُر میکند
که آنچه را دیدهاند، نگویند؟
6456
لیوانهامان را از نفت پُر کنیم
به سلامتیِ هر چیز که دارد تمام میشود
به سلامتیِ آتش
که از سوختن میرقصد
به سلامتیِ زخم
که پوست را زنده میکند
به سلامتیِ رنج
که قرنها خودش را تحمل کرده است
6456
میدانم این مجسمه هم اگر پا داشت
مرا ترک کرده بود
Smrldo
کلید را
در جمجمهام بچرخان و داخل شو
به آغوشِ اعصابم بیا
در تاریکیِ سرم بنشین
اتاق را بگرد
و هر چه را که سالهاست پنهان کردهام
از دهانم بیرون بریز.
Smrldo
آیا برای مُردن همیشه باید بر زمین افتاد؟
آلبالوی له شده
زنی خود را از ماه
دار زده است
شیلا در جستجوی خوشبختی
حجم
۳۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۹۷ صفحه
حجم
۳۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۹۷ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰۵۰%
تومان