بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پذیرفتن | طاقچه
کتاب پذیرفتن اثر گروس عبدالملکیان

بریده‌هایی از کتاب پذیرفتن

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۶از ۱۱ رأی
۳٫۶
(۱۱)
کاش چون آسمان چشم‌های بیشتری برای گریه داشتم
دو روح در یک بدن (شیلا)
آخرین پرنده را هم رها کرده‌ام اما هنوز غمگینم چیزی در این قفسِ خالی هست که آزاد نمی‌شود
صبا دوست
اگر هزارپا بودم با هر هزار پا کنارت می‌ماندم اما تو با همین دو پا تنها به رفتن فکر می‌کنی
ژنرالیسم
دیوانه است او که همچنان به کندنِ شب ادامه می‌دهد و خُرده‌های تاریکی را زیر تخت پنهان می‌کند
˼السـیِّدة‌َالشَهیدة˹
آیا خاک، دهانِ مُرده‌ها را پُر می‌کند که آن‌چه را دیده‌اند، نگویند؟
دو روح در یک بدن (شیلا)
دست‌های هم را گرفته بودیم تو در شب قدم می‌زدی من در تاریکی
دو روح در یک بدن (شیلا)
آخرین پرنده را هم رها کرده‌ام اما هنوز غمگینم چیزی در این قفسِ خالی هست که آزاد نمی‌شود
Smrldo
ماهی از تُنگ بیرون افتاد و چون کسی در خانه نبود و چون هیچ‌کس این صحنه را ندید زنده ماند
ژنرالیسم
شخصیت‌هایی در من‌اند که باهم حرف نمی‌زنند که همدیگر را غمگین می‌کنند که هرگز دورِ یک میز غذا نخورده‌اند
Smrldo
زیباییِ تو پاییز است که با کُشتنِ درخت پدیدار می‌شود
fateme kshtkr

حجم

۳۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۹۷ صفحه

حجم

۳۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۹۷ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۶صفحه بعد