گفته بود میرود
اما رفت
و گفته بود میماند
اما ماند
و گفته بود میخندد
اما خندید.
ژنرالیسم
آیا خاک،
دهانِ مُردهها را پُر میکند
که آنچه را دیدهاند، نگویند؟
6456
لیوانهامان را از نفت پُر کنیم
به سلامتیِ هر چیز که دارد تمام میشود
به سلامتیِ آتش
که از سوختن میرقصد
به سلامتیِ زخم
که پوست را زنده میکند
به سلامتیِ رنج
که قرنها خودش را تحمل کرده است
6456
آیا برای مُردن همیشه باید بر زمین افتاد؟
آلبالوی له شده
زنی خود را از ماه
دار زده است
دو روح در یک بدن (شیلا)
مرگ
میخواست اینطور زیبا باشد
که ما خاکش کردیم
دو روح در یک بدن (شیلا)
به سلامتیِ رنج
که قرنها خودش را تحمل کرده است
ژنرالیسم
میخواهم جنازهام بر آب بیفتد
و ساعتها
به ابرها خیره شوم
مُردهام موج بردارد
قایقی باشم
که مسافرش را پیاده کرده است
و حالا بیخیالِ هر چیز
بر این ملافهٔ آبی چُرت میزند
***
مرگ
میخواست اینطور زیبا باشد
که ما خاکش کردیم
hiro
لیوانهامان را از نفت پُر کنیم
به سلامتیِ هر چیز که دارد تمام میشود
به سلامتیِ آتش
که از سوختن میرقصد
به سلامتیِ زخم
که پوست را زنده میکند
به سلامتیِ رنج
که قرنها خودش را تحمل کرده است
6456
چشمهای بسته، بازترند
و پلک، پردهایست
که منظره را عمیقتر میکند
بُگذار
رودخانه از تو بُگذرد
و سنگهاش در خستگیات تهنشین شوند
بُگذار
بخشی زنده از مرگ باشی
و ریشهها به اعماقت اعتماد کنند
جنگل،
تنها یک درخت است
که در هزاران شکل
از خاک گریخته است
mobinht