بریده‌هایی از کتاب ۲۳ راهکار غلبه بر تنبلی

زمان برای شما منبع بی‌پایانی نیست. برای هر دقیقه‌ای که به انجام کاری مشغول هستید شما یک دقیقه از زمان زندگی‌تان را از دست می‌دهید. پس چرا باید این دقایق باارزش را برای کارهای بی‌اهمیتی صرف کنید؟

شما می‌توانید ریشهٔ هر موفقیت یا شکست را در یک عادت به‌خصوص جستجو کنید. آنچه شما در طول روز انجام می‌دهید نتایج آیندهٔ زندگی‌تان را تعیین می‌کند.

تعیین کنید که کدام کارهایتان واقعاً مهم است و کدام کارها را فقط از روی عادت انجام می‌دهید. وقت گذراندن با خانواده، ورزش و راتباط با دوستانتان جزو کارهای ۸۰% به‌حساب می‌آید زیرا این‌ها فعالیت‌هایی هستند که به زندگی شما معنا می‌بخشند ولی وقت گذاشتن برای فیس‌بوک و تلویزیون و یا گشتن بیهوده در اینترنت این‌گونه نیست چون وقت زیادی از شما می‌گیرند و نتیجهٔ کمی برایتان دارند.

از منظر تئوری شما می‌توانید فعالیت‌های خوبتان را با روشی برای پاداش دادن به خود تقویت کنید و بر بی‌انگیزگی‌تان برای انجام کارها غلبه کنید. اول‌ازهمه شما باید برای خودتان در طول روز جایزه‌هایی در نظر بگیرید. به این شکل کارهایی که از انجام آن‌ها لذت می‌برید مانند کتاب خواندن، سر زدن به صفحات اجتماعی و یا صحبت با دوستانتان را هر وقت خواستید انجام ندهید، بلکه آن‌ها را پاداش اتمام کارهایی که به آن‌ها علاقه‌ای ندارید قرار دهید.

همهٔ ما در زندگی لحظاتی را تجربه کرده‌ایم که حوصلهٔ انجام کاری را نداشته‌ایم ولی آن چیزی که انسان‌های موفق را از انسان‌های عادی متفاوت می‌کند این است که آن‌ها حتی اگر حوصلهٔ انجام کاری را نداشته باشند، بازهم آن کار را انجام می‌دهند.

این قانون که اولین بار توسط ویلفردو پارتو به جهانیان معرفی شد، می‌گوید که شما ۸۰% از نتایجتان را از ۲۰% از تلاش‌هایتان می‌گیرید. بنابراین موفقیت‌هایی که ما در زندگی به دست می‌آوریم فقط بخش کمی از تلاش‌های ماست. شما می‌توانید از این قانون علیه تنبلی استفاده کنید؛ به این شکل که فقط بر فعالیت‌هایی که نتایج چشم‌گیری برای شما دارند تمرکز کنید و دیگر فعالیت‌هایتان را رها کنید.

سخنرانان الهام‌بخش برای حرکت کردن به شما انرژی می‌دهند و در شما انگیزه ایجاد می‌کنند. شما برای گوش دادن به حرف‌های آن‌ها به‌وقت آزاد احتیاج ندارید فقط لازم است موقع رانندگی، ورزش کردن یا انجام کارهای خانه با استفاده از تلفن همراه سخنرانی‌های انگیزشی گوش دهید تا به‌صورت غیرمستقیم برای فعالیت‌های خود انگیزه پیدا کنید.

احتمالاً این اتفاق را زیاد تجربه کرده‌اید که پروژهٔ بسیار مهمی را پیش رو داشته باشیدکه باید برای تمام کردن آن تمرکز کنید اما همین‌که به سراغ شروع آن می‌روید تمام بهانه‌های دنیا به‌طرف شما حمله می‌کنند تا انجام آن کار را عقب بیندازید. مثلاً قبل از شروع باید به فلان نفر تلفن کنید یا هنوز انگیزه لازم برای انجام آن را ندارید و یا هنوز نمی‌دانید که باید از کجا شروع کنید.

بسیار پیش می‌آید که مردم در یک زمان چند کار را هم‌زمان با هم انجام می‌دهند ولی روش عاقلانه‌تر آن است که اول یک پروژه را تمام کنند و سپس پروژهٔ دیگری را شروع کنند.

معمولاً پروژه‌هایی که بر روی آن‌ها کار می‌کنیم قبل از شروع نیاز به انجام تحقیقات زیادی دارد ولی اگر این بهانه را بیش‌ازاندازه مثلاً هفته‌ای یک‌بار برای عقب انداختن کارهایتان به کار می‌گیرید من دیگر آن را عذر موجه نمی‌دانم. بهترین راه برای از بین بردن این بهانه‌ها دست‌به‌کار شدن و به دست آوردن اطلاعات بیشتر می‌باشد. اینکه ما نمی‌دانیم چطور فلان کار را انجام دهیم هیچ‌وقت نباید مانع انجام آن کار شود. به‌خصوص این روزها که می‌توان به‌راحتی هر مهارتی را یاد گرفت یا فردی که آن مهارت را دارد پیدا کرد تا کارهای لازم را برایتان انجام دهد.