بریده‌هایی از کتاب جادوی بداهه گویی

توانمندترین بداهه‌گویان می‌دانند که بداهه‌گویی به‌هیچ‌وجه بداهه نیست!

برای اینکه به نیمکرهٔ راست مغز و ذهن ناخودآگاهتان اجازهٔ کارکردن بدهید، باید از شر گفت‌وگوی درونی خلاص شوید.

مهم‌ترین خصوصیت همهٔ بداهه‌گویان طرزفکر «می‌توانم» است. ذهن ناخودآگاهتان بهترین جواب را به شما می‌دهد. اما برای دستیابی به موفقیت، لازم است ابتدا جلوی همهٔ افکار منفی را بگیرید. افکاری مثل «آمادگی ندارم» یا «می‌ترسم» را فراموش کنید؛ چون خواه بدانید چه بگویید و خواه ندانید، به هر حال، باید شروع به صحبت کنید.

بزرگ‌ترین خطر بداهه‌گویی اشتباه‌کردن نیست، بلکه سعی در دادن پاسخ بی‌عیب‌ونقص است

تحقیقات نشان داده است که انسان‌ها، در حالت عملکرد سطح بالاتر، آرام، هیجان‌زده، پرانرژی، پذیرا و مطمئن هستند. عکس این وضعیت هم صادق است. اگر هم‌زمان آرام، هیجان‌زده، پرانرژی، پذیرا و مطمئن باشید، وارد حالت عملکرد سطح بالا می‌شوید و تأثیرگذاری‌تان به میزان چشمگیری بیشتر می‌شود.

چیزی که من بسیار نیاز دارم، رؤیاهای ارزشمندتری است که آن‌ها را از ته دل بخواهم.

سخنرانان زیادی را می‌بینم که یا می‌کوشند ناشایستگی خود را پشت اصطلاحات و اختصارات تخصصی پنهان کنند یا پرطمطراق صحبت می‌کنند تا بهتر از آنچه هستند، جلوه کنند. اما متأسفانه اگر مخاطبان متوجه شوند سخنران صادق نیست، دیگر به حرف‌هایش گوش نمی‌دهند و به او اعتماد نمی‌کنند.

سعی نکنید بی‌عیب‌ونقص باشید در بداهه‌گویی، سخنرانی بی‌عیب‌ونقص سخنرانی بسیار بدی است. اگر سخنرانی‌تان کامل و بدون ایراد باشد، مخاطبانتان متوجه می‌شوند که به‌جای گفت‌وگوی واقعی با آن‌ها، متنی آماده‌شده را بازگو کرده‌اید. مردم از کاستی خوششان می‌آید. می‌خواهند خود واقعی‌تان را با کاستی‌هایتان ببینند.

باید مبارزه را نوعی بازی بدانید. یک بار موفق نمی‌شوید به حریف ضربه بزنید و بار دیگر موفق می‌شوید. یک بار می‌توانید خوب دفاع کنید و یک بار نمی‌توانید. این نوعی تفریح است

فهمیدن پرسش مطرح‌شده را در اولویت قرار دهید به پرسشی که نفهمیده‌اید، جواب ندهید. اگر دو بار و حتی سه بار بپرسید، بهتر از این است که گیج شوید و جواب بدی بدهید. اگر در مقابل مخاطبان زیادی صحبت می‌کنید، بعد از شنیدن پرسش، آن را با عبارت‌های دیگری تکرار کنید. به این ترتیب، همه پرسش را می‌شنوند و تصدیق می‌کنند آن را فهمیده‌اید.