بریده‌هایی از کتاب چرا تا به حال کسی این ها را به من نگفته بود؟

کامل‌نبودن، اشتباه‌کردن و شکست‌خوردن بخشی از انسان‌بودن است.

اگر کاری را که با خود می‌گویید «کاش حس انجامش را داشتم» شروع کنید، مغزتان چنان برانگیخته می‌شود که در وجودتان لذت و انگیزه خواهد آفرید.

انگیزه زاییده و محصول شگفت‌انگیز عمل است؛

به یاد داشته باشید که کامل‌نبودن، اشتباه‌کردن و شکست‌خوردن بخشی از انسان‌بودن است. پذیرش جایزالخطا بودن انسان یعنی پس از شکست احساس بی‌ارزشی نکنید. می‌توانید از هر تجربه به نفع خود بهره بگیرید و از آن درسی بیاموزید.

این‌که فقط به مغزتان بگویید چیزی امن است کافی نیست، باید تجربه‌اش کنید تا واقعاً به این باور برسید. - مغزتان به‌راحتی متقاعد نخواهد شد، در نتیجه باید آن رفتار را بارها و بارها تکرار کنید. - کارهایی که اغلب اوقات انجام می‌دهید، حاشیهٔ امن شما می‌شود. - اگر می‌خواهید از کاری کمتر مضطرب شوید، آن کار را هر چند دفعه که می‌توانید انجام دهید.

اکثر کسانی که به‌شدت از دیگران انتقاد می‌کنند با خود نیز منتقدانه رفتار می‌کنند.

نباید منتظر بمانیم تا حس انجام این کار در ما به‌وجود بیاید؛ زیرا حس انجام کاری اولویت انجام آن نیست، عمل مهم است. حس هم در پی آن خواهد آمد.

برای مثال سعی کنید «من باید...» را به «من می‌توانم...» تغییر دهید.

هنگامی که گرفتار خودسرزنشگری و شرم می‌شویم، احساس بی‌لیاقتی، نقص و حقارت ما را فرامی‌گیرد. چنین احساساتی باعث می‌شوند پنهان شویم، کوچک‌تر شویم، ناپدید شویم. به‌جای این‌که برخیزیم و گردوغبار تن بتکانیم و دوباره تلاش کنیم، شرم ما را به فرار و شانه خالی کردن وامی‌دارد. در واقع، آن‌قدر دردناک است که تمایل شدیدی برای ممانعت از این حس در فرد برانگیخته می‌شود. این احساس برای افراد دچار اعتیاد خطرناک است.

چیزهایی که به ما حس خلاصی آنی از ترس را می‌دهند در درازمدت به آن ترس دامن می‌زنند.

نباید منتظر بمانیم تا حس انجام این کار در ما به‌وجود بیاید؛ زیرا حس انجام کاری اولویت انجام آن نیست، عمل مهم است.

وقتی زمین بخورید، هرکسی حاضر نیست در بلندشدن به شما کمک کند. تنها گزینه این است که با تمام وجود متعهد شویم که «خودمان» این کار را برای «خودمان» انجام دهیم.

هرچه بیشتر عملی را تکرار کنیم، انجام مجدد آن برای مغز آسان‌تر می‌شود.

در جعبهٔ من چای کیسه‌ای هم هست؛ زیرا برای ما مردم انگلیس چای با مفاهیمی مانند راحتی و ارتباط گره خورده است. گذاشتن چنین چیزی در جعبه، صرفاً دستورالعملی واضح است برای وقتی که ذهنتان خیلی درگیر است و نمی‌دانید به چه چیزی نیاز دارید.

کارهای بزرگ باعث بروز احساس «حس‌وحالش را ندارم» می‌شوند، پس از کارهای کوچک شروع و روی انجام آن‌ها تمرکز کنید.

کم و زیاد شدن انگیزه ایراد سازوکار بدن شما نیست. بخشی از انسان بودن است.

تغییری که آهسته صورت بگیرد تغییر پایداری خواهد بود.

وقتی آدرنالین به‌طور مکرر سیستم ایمنی ما را به‌واسطهٔ استرس مزمن پشتیبانی می‌کند به‌محض کاهش استرس، آدرنالین و توان سیستم ایمنی بدن نیز کاهش می‌یابد. به همین دلیل است که اغلب درمورد افرادی می‌شنوید که ماه‌ها شبانه‌روزی کار می‌کنند و درنهایت هنگامی‌که برای تعطیلات توقف می‌کنند، تقریباً بلافاصله بیمار می‌شوند.

مشکل ما مفهوم «موفقیت» است. ما این مفهوم را با ثروت، پیروزی، برتری از دیگران و سرشناس‌بودن مرتبط می‌دانیم. از کجا می‌دانید پیروزی به دست آورده‌اید؟

ورزش‌کردن حتی در مقیاس کم، بهتر از اصلاً ورزش‌نکردن است

هرگز قدرت گوش‌دادن به حرف دیگری را دست کم نگیرید.

با تکرار هر کار، فعالیت عصبی مربوط به آن بیشتر در ذهنتان ریشه می‌دواند. این بدان‌معناست که هرچه بیشتر در افکار یا خاطرات دردناک غوطه‌ور شوید، یادآوری آن‌ها برای شما آسان‌تر می‌شود. ناگهان خود را در تله‌ای می‌یابید که در آن با تحریک مداوم احساسات دردناک و پریشانی تا قعر تاریکی فرومی‌روید.

ضروری است متعهد شویم که پس از هر بار افتادن، خودمان مسئول التیام زخم‌هایمان با شفقت و مهربانی باشیم و بازگشت ما به زندگی عادی به دیگران وابسته نباشد.

تصمیم خوب تصمیمی است که شما را در مسیری که می‌خواهید پیش می‌برد. قرار نیست تصمیمتان شما را ناگهان به وضعیت دلخواهتان برساند.

هنگامی‌که ناراحت و بدخلقید و باور دارید شکست خورده‌اید، ذهنتان مانند غربال تمامی اطلاعاتی که خلاف این ادعا را نشان می‌دهند حذف می‌کند و از هر نشانه‌ای مبنی بر این‌که خوب عمل نکرده‌اید برای تفسیر موقعیت استفاده می‌کند.

ارزش ما در جایگاه انسان به زندگی بدون اشتباه بستگی ندارد.

بدخلقی به احتمال زیاد، بیش از آن‌که علامت نقص عملکردی مغز باشد، نشان‌دهندهٔ نیازهای برآورده‌نشدهٔ فرد است.

بپذیرید که با تلاش می‌توانید پیشرفت کنید.

فهرست افرادی که واقعاً نظرشان برای شما مهم است باید کوتاه باشد. همچنین این موضوع را مدنظر قرار دهید که اهمیت‌دادن به نظر کسی به‌معنای مسئولیت در قبال راضی نگه‌داشتن او نیست، بلکه به این معناست که شما به خواست خود به بازخوردها و صحبت‌های او گوش می‌دهید؛ حتی اگر از شما تعریف نکند؛ زیرا می‌دانید حرف‌های او صادقانه و به نفع شما و درنتیجه به احتمال زیاد مفید است.

در لایه‌های زیرین خشم، اغلب درد یا ترس شدید نهفته است.