بریده‌هایی از کتاب فن معلمی

همه با توانایی برابر به دنیا می‌آیند، اما فاقد فرصت‌های برابر هستند.

دانسته‌های‌تان را مانند ساعت مچی در دست کنید؛ نه صرفاً به این خاطر که نشان دهید آن را دارید، بلکه به این خاطر که اگر کسی از شما ساعت را پرسید، به او بگویید.

نکتهٔ چهل‌وپنجم: رسیدگی به بی‌نظمی... پیش از این‌که یک بی‌نظمی جزئی تبدیل به جُرمی بزرگ شود، به آن رسیدگی کنید. بهترین راه رسیدگی به بی‌نظمی‌های جزئی، حل و فصل آن‌ها به صورت خصوصی است. انسان باید آن‌قدر بزرگ باشد که اشتباهات خود را بپذیرد، آن‌قدر باهوش باشد که از آن‌ها سود ببرد، و آن‌قدر قوی باشد که آن‌ها را اصلاح کند. (جان سی. مکسول)

هیچ جامعه‌ای فراتر از اندیشهٔ معلّمانش رشد نخواهد کرد

داشته باشید»، «چه کلاس خوبی بود»، «شما دانش‌آموزان مورد علاقهٔ من هستید» و دیگر عبارات این‌چنینی کلاس را به پایان برساند تا علاوه بر ایجاد

برای داشتن یک تدریسِ موفق باید کسانی را که به آن‌ها آموزش می‌دهیم، بشناسیم. باید استعدادهای‌شان، تجربیات گذشته‌شان، و نیازهای‌شان را دریابیم تا بفهمیم آن‌ها در حال حاضر چه چیزهایی می‌دانند و نیاز دارند چه چیزهایی بیاموزند. انعطاف‌پذیری لازمهٔ یادگیری است. (میشل فورمن)

یکی از مهم‌ترین راه‌های داشتن تدریسی دلچسب و شیرین، نشان‌دادن نمونه‌های کاربرد دروس آموخته‌شده در موقعیت زندگی واقعی است. اشتیاق‌تان برای یادگیری را توسعه دهید، تا هرگز در راه رشد و تعالی متوقف نشوید. (آنتونی جی. دی. آنجلو)

مهدِ پرورش خِرد آغوش عقل نیست، بلکه دامان عشق است. نهال خِرد باید در کوزهٔ عشق کاشته شود و با آب احساسات آبیاری گردد. (موریس مترلینک)

بار اول که چیزی را می‌گویید، شنیده می‌شود؛ بار دوم شناخته می‌شود و بار سوم آموخته می‌شود. انسان با خطاهایش تربیت شده است. (فریدریش نیچه)